باب و جامعۀ بابی ایران

باب و جامعۀ بابی ایران 68 زندانی شدن باب در آذربایجان آیین او را در شهرهایی مثل ماکو، خوی، مراغه، سلماس، ارومیّه، تبریز و دهات و قصبات بزرگ مثل سیسان پراکنده های گروهی کوچک ‌ ساخت. آنچه چنین موفقیّتی را ممکن ساخت کوشش شتافتند و با نیرویی تازه به انتشار پیام او ‌ امّا فعّال بود که به ملاقات باب می چنین در همین دوره بود که برخی از بزرگان بابیّه موفّق به ‌ خاستند. هم ‌ بر می دیدار او شدند از جمله شیخ علی ترشیزی ملقّب به عظیم، که از نخستین روزهای ماکو جزء نزدیکان باب و مصدر امور او قرار گرفت. دیگری اسداللّه خوئی ملقّب به دیّان (قاضی) بود که به خاندانی دیوانی تعلّق داشت و دانست. ملّا حسین بشرویی ‌ های سریانی، عبری، ترکی و عربی هم می ‌ زبان نخستین کسی که باب ایمان آورد از خراسان به دیدار باب شتافت. از دیگر حروف حیّ که به ماکو آمدند ملّا عبدالباقر تبریزی بود. ملّا آدی گوزل اهل ها و توقیعات باب را بر عهده ‌ مراغه [مشهور به سیّاح] وظیفۀ رساندن نامه داشت و همواره بین ماکو و دیگر نقاط ایران در سفر بود. حاج سیّد علی دائی باب که به آیین او ایمان آورده بود نیز در این زمان موفّق به دیدار کاتب آثار باب رابط قزوینی خواهر زادۀ خود شد. ملّا عبدالکریم (احمد) او با بابیان طهران بود و نسخی از دلایل سبعه را به دستور باب برای بزرگان 158 و شاهزادگان قاجار برد. عهد ‌ محاکمۀ تبریز، مجلس ولی قریب سه ماه پس از اقامت باب در چهریق به دستور حاج میرزا آقاسی، رضا خان افشار صائن قلعه مأمور شد که باب را به تبریز ببرد. آنچه صدراعظم آمیز علمای تبریز و آذربایجان ‌ های شکایت ‌ را به این کار برانگیخت نامه که علّتی جز مشاهدۀ اقبال مردم به باب نداشت. رضا خان افشار که 159 بود های بابی که اخیراً در مازندران ‌ بعدها به باب ایمان آورد، با توجّه به شورش و نیز در خوی رخ داده بود، تصمیم گرفت او را از طریق ارومیّه به تبریز Amanat RR و ۳۵-۷۲ ظهورالحق برای شرح احوال بابیان سرشناس آذربایجان ن.ک. 158 های او ‌ های برخی اصحاب باب به دائی ‌ شرح جامعی از دوره چهریق شامل نامه ؛383-84 عهد توان در افنان، ‌ در شیراز و یزد که شامل مطالب مهمی از تاریخ این دوره است می ملاحظه کرد. ۳۰۸-۷۶ اعلیٰ نوشته است. مؤسّسۀ مطبوعات قضيّۀ باب که در تفصيل مقاله شخصی سيّاح عبدالبهاء، 159 .۱۲ امری آلمان

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2