فمینیسم و دولت

71 آیا کرسیداشتن زنان برای پ یشبرد سیاست های برابریخواهانه کافی است؟ دارویی که برای این زنان با حمایت دولتی تأمین می شود، آن قدر هست که از ابتلای نوزاد جلوگیری کند ولی آن قدر نیست که مادر مبتلا را بهبود دهد. در سوئد بحث مادری در نخستین مراحل مبارزات زنان بیشترمطرح بود، یعنی وقتی که فمینیست ها مجبور بودند به همان زبان غالب جامعه حرف بزنند. اما رفته رفته توانستند این گفتار را جا بیندازند که زنان هویت های متنوعی در کنار هویت مادری دارند. در آفریقای جنوبی به دلیل قدرت همچنان پایدار گروه های سنتی، مادربودن همچنان نقش غالب زنان در نظر گرفته می شود. این نقش و نوعِ درنظرگرفتن آن، ارتباط مستقیم با حضور زنان در جامعه و بازارکار دارد: برآورد شده است که زنان شهری در آفریقای جنوبی در سال های اول قرن بیست ویکم به طور متوسط ۲۰۷ دقیقه در روز به مراقبت از فرزندان می پرداختند، درحالی که مردان شهری ۸۱ دقیقه به این کار اختصاصمی دادند. به این ترتیب، برای زنان آشکارا فرصت بسیار کمتری جهتکار و حضور اجتماعی باقی می ماند. علاوه بر نقش مادری، تخصیص منابع به زنان نیز بسیار نابرابر است. از ابتدای تشکیل دموکراسی نوین در آفریقای جنوبی، گروه های مترقی در پی تصویب «قانون حقوق اجتماعی زمین» بودند که از جمله به زنان حق مالکیت مستقل بر زمین می داد. اما این لایحه با مقاومت شدید رهبران سنتی مواجه شد و دولت حزب کنگره ی ملی آفریقا از ترس ازدست دادن آرای این رهبران، از پیگیری آن عقب نشست. درعمل، این لایحه طی تجدیدنظرهای متعدد چنان متحول شد که سویه های برابری جنسیتی آن تقریباً به طور کامل حذف گردید . نکته ی درخور توجه، انفعال نمایندگان زن کنگره ی ملی آفریقا و مقامات زن دولتی این کنگره در برابر این تغییرات بود؛ انفعالی که ریشه در نوع تخصیص سهمیه به آنان و از همین رو، بی میلی شان برای درگیرشدن با رهبران حزبی داشت.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2