آینده‌ی اسلام در ایران

ی اسلام در ایران ‌ آینده 186 هـا وجـود ‌ هـای دیگـری بـرای مبـارزه بـا امپریالیسـم وزورگویـی حکومت ‌ محمل هـای ‌ هـا، حقـوق بشـرو بسـیاری ایدئولوژی ‌ دارد. ناسیونالیسـم وحقـوق ملت توانند این مهم را به عهده بگیرند ومادامیکه امکان استفاده از این ‌ دیگرمی هـا هسـت، لزومـی نـداردکـه مـا ازدیـن بـرای نیـل بـه آمـال سیاسـی هزینـه ‌ اهرم ی ایــن ابزارهــا محــروم باشــد، اســتفاده از دیــن ‌ کنیــم. البتــه اگــر ملتــی از همــه توانـد موجّـه باشـد. ولـی ایـن اسـتفاده، تالـی فاسـد دارد و احتمـالاً مطلـوب ‌ می نیســت. جدایــی دیــن از دولــت از موهبــات مدرنیتــه اســت. جدایــی دیــن از دولــت، خدایــی بــود. پــس شــما ظرفیــت و اعتبــاریکــه در اســ م بــرای مشــارکت در اصــ ح و بینیــد، بیشــتر در معنادهــی و اخــ ق اســت؟ ‌ تحــول جامعــه می ی ادیــان ‌ شــدن را داردکمــا اینکــه ازهمــه ‌ البتــه. امــا هــر دینــی ظرفیــت سیاسی ی سیاســی شــده اســت. اســ م مکّــی، سیاســی نبــود؛ وقتــی پیامبــر ‌ اســتفاده گرفــت تــا ‌ اســ م بــه مدینــه هجــرتکــرد، ناچــار بایــد رفتــاری دیگــر پیــش می بیـن مهاجریـن و انصـار، مسـلمانان و یهودیـان، و قبایـل اوس وخـزرج مدینـه، 8 گــری کنــد. ‌ میانجی شــدنکنســتانتین اول ‌ ســیصد ســال طــولکشــیدکــه مســیحیت بــا مسیحی تبدیل به یکدین سیاسـی شـود. در اسـ م این مدتسـیزده سـال بود، یعنی هــای بودایــی وکنفوســیوس) تبایــن ‌ شــدن بــا ذات ادیــان جهانــی (ادیــان ابراهیمــی و نیــز آیین ‌ سیاسی 8 خوانــد؛ ‌ دارد؛ ادیانــی کــه تقریبــاً در یــک دوره بــه وجــود آمدنــد و آنچــه یاســپرس «تحــول محــوری» می ی دیگـر یـا ملتـی علیـه ملـت ‌ توانـد نمـاد و پرچمـی بـرای یـک قبیلـه علیـه قبیلـه ‌ ایـن بصیـرتکـه دیـن نمی ی ‌ شــمول باشــد. در واقــع همــه ‌ دیگــر باشــد. بــه ایــن طریــق، بشــر متوجــه شــدکــه دیــن بایــد لزومــاً جهان آدم اعضـای یـک پیکرنـد. ایـن را درکنفوسـیوس، بـودا، ‌ ی بنـی ‌ بشـر، مسـتمعین پیـام دینـی هسـتند و همـه بینیــم. ‌ مســیح و اســ م می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2