چگونه می‌توان یک کشور را دزدید؟

۱۲3 بهمن احمدی امویی محسن رضایی ، فرمانده سپاه، در آن روز ضمن خیرمقدم به عبدالله نوری در یک سخنرانی ال طو نی دربارهی تمامی حوزهی سیاسی-اقتصادی و فرهنگی کشور اظهارنظر کرد. عبدالله نوریکه پس از او پشت تریبون رفت در نخستین جم التی که بیانکرد،گفت: «آقای محسن رضایی، این سخنان شما بهمعنای دخالت در سیاست است و من آمدهامکه جلو اینکارها و رفتارها را بگیرم. » جنگ در مرداد ۱367 پایان یافت و رهبران جدید جمهوری اس می با ال سپاهیان بسیاریکه تجربهی هشت سال جنگ تمامعیار را پشتسر گذاشته بودند، توان فنی و ال مهندسی با یی داشتند و داعیههای بزرگی در سر داشتند مواجه ال شدند. حا دیگر بزرگترین مخالف حضور سپاه در سیاست، آیتالله خمینی، و نفوذ معنویاش وجود نداشت. آنها سهم بیشتری از آنچه تاکنون برایشان نوشته شده بود طلب میکردند. به نظر میرسید که این غول عظیم و پرقدرت را بیش از این نمیتوانستند در ال شیشه نگه دارند. زم بود راهکارهایی برای مهار انرژیشان و سرگرم کردنشان به اموریکه در آن تجربه داشتند جسته شود . مرحلهی دوم: گسترش سپاه در حوزهی اقتصادی ِ سپاه بازگشته از جنگ تجربهیگرانقیمتی در زمینههای فعالیتهای عمرانی چون راهسازی، پلسازی و ساختمانسازی کسب کرده بود و توانسته بود پروژههای بزرگی را مدیریتکند. بزرگترین و عظیمترین امکانات فنی-مهندسی و راه سازی کشور را در اختیار داشت. بخشهاییکه دوران جنگ وظیفهی تدارکات و پشتیبانی ر ا بر عهده داشتند اینک با ال ظرفیت با یی روبهرو بودند که دیگر نمیتوانست خالی ال بماند. زم بودکه از آنها و ظرفیتهایشان در جاهایی استفاده شود . ب ا شروع ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و رهبری آیتالله خامنهای، ضروری بود برای مهار سپاه پاسداران آن را وارد عرصهی اقتصادی کنند. شعار دولت جدید «سازندگی» بود. لزوم پاسخگویی به نیازهاییکه در دوران جنگ قادر به تأمین آنها نبودند، خرابیهای گستردهای که از جنگ به جا مانده بود، راهها، راهآهن و فرودگاههایی که تخریب شده بودند نیاز به بازسازی فوری داشتند و در حوز ه ی سدسازی و کشاورزی کشور بهشدت عقب افتاده بود.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2