چگونه می‌توان یک کشور را دزدید؟

۴6 چگونه می توان یککشور را دزدید؟ منظورمان اینها بود، ولی شما دارید کسبوکار را میگیرید. قرار این نبود. اینها و اطرافیان شورای نگهبان و برخی مراکز مذهبی و قضایی یک جناح و چپهای مستقر در اطراف دولت و رهبر ال انق ب هم جناح دیگری شدند. آن زمان بین رئیس جمهور، آقای خامنهای، و نخستوزیر، مهندس موسوی ، ال اخت فنظر بود. آقای خامنهای در دورهی دوم می ال خواست آقای و یتی یا آقای میرسلیم را بهعنوان نخستوزیر معرفی کند؛ ولی آیت الله خمینی گفت که آقای موسوی باشد. نودونه نفر نمایندهی مجلس یک نامهای نوشتند که ما نمایندهی مجلس هستیم و براساس قانون اساسی حق داریم دربارهی تعیین نخستوزیر نظر ا آقای بدهیم. مثال زوارهای صحبت تندیکرد وگفت به ما دویستتا پوزبند بدهید که حرف نزنیم. 26 بخش دیگری از این الفات اخت روبنای سیاسی داشت، اما براساس تضاد منافع اقتصادی شکلگرفته بود. دولت موسوی بر توان تولید داخلی توجه و تمرکز داشت و این توجه را هم از حساسترین نقطهی مورد نظر راستها و جمعیت مؤتلفه آغاز کرد. در سال ۱363 و ب ا استعفای حبیبالله ال عسگراو دی از وزارت بازرگانی، حسن عابدی جعفری جایگزین او شد. فرشاد مؤمنی، که آن روزها دستیار عالینسب و جزو مشاوران غیررسمی میرحسین موسوی بود، این اتفاق را اینگونه به یاد میآورد: یکی از اولین کارهای عابدی جعفری در وزارت بازرگانی تفکیک صنوف تولیدی از صنوف توزیعی بود، تا آنها را از زیر بار انحصار سخنگویی و نمایندگی صنوف توزیعی خارجکند و خودشان هم صدایی در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور به دست بیاورند و تولید در کشور رونق بگیرد. در آن زمان بیش از چهارپنجم صنوف توزیعی بود و قدرت اصلی در اختیار توزیع الال کنندگان و د ن و سوداگران بود. از ناحیهی اصناف تولیدی صدایی درنمیآمد. تحلیل آن زمان این بود که برای نجات اقتصاد کشور باید تولیدکنندگان و کارگران در اولویت باشند. دراین خصوص فشارهای زیادی به دولت وارد کردند و بهبهانهی دولتیبودن و دولت ال سا ری هجمهای همگانی به دولت وارد کردند، اما دولت ایستادگی کرد و صنوف تولیدی را مستقلکرد. آقای عابدی جعفری در همان زمان یک معاونت پشتیبانی از تولید در وزارت بازرگانی نیز ایجاد کرد، چون معتقد بود که در طول تاریخ ایران تولید و صنوف تولیدی همواره تحتفشار بازرگانی 26 . گفت وگوی شفاهی با مسعود نیلی، .۱398

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2