چگونه می‌توان یک کشور را دزدید؟

۴7 بهمن احمدی امویی و صنوف توزیعی قرار داشته و امور بازرگانی مخل تولید بوده و ازطریق واردات بیرویه مانع تولید شده است. ایشان با این تحلیل آمده بود و مهندس موسوی هم بهشدت تحتفشار قرار داشتکه عابدی جعفری راکنار بگذارد، اما از او حمایتکرد. آنها به حدی از این اقدامات در وزارت بازرگانی ناراحت وگلهمند بودند که وقتی در دولت اول هاشمی رفسنجانی آل اسحاق، از اعضای مؤتلفه، وزیر بازرگانی شد، نخستین کارش برگرداندن این صنوف در زیرمجموعهی اصناف توزیعی و حذف معاونت پشتیبانی از تولید در آن وزارتخانه بود و دوباره آنها را به همان روال سابق برگرداند. درگفتوگویم با فرشاد مؤمنی او به موارد دیگری از این ال اخت فها نیز اشاره میکند: راستها دراینباره بهشدت انتقادهای خود را گسترش دادند و نزد امام خمینی از دولت مهندس موسوی و تندرویها در اقتصاد شکوه و شکایت کردند. امام هم در چند نوبت عدهای را برای گفتوگو و رسیدگی به شکایتهای آنها نزد آقای عالینسب فرستاد. عالینسب هم، در مقام مشاور ارشد اقتصادی نخستوزیر، به آنها توضیح داد که موضوع چیز دیگری است و اینها برای حفظ منافع خود دولت ال سا ری را بهانهکردهاند. اینکه گفته میشود کوپنی شده پس کمونی شده اشتباه و جنجالآفرینی آنهاست. دولت برای توزیع ارزاق و مایحتاج مردم حتی یک واحد توزیعی ایجاد نکرده و کل فرایند سهمیهبندی از همان سیستم سنتی بخش خصوصی و تعاونیها و اصناف انجام میشود. در دولت فقط نظارت وکنترل شدیدی بر رفتار آنها اعمال میشود. درواقع، سود اصلی را خود این واحدها میبردند و به بهانههای مختلف مخالفت هم میکردند. این فقط جوسازی استکه مطامع فاسد و رانتی پشت آن است. می خواستند همهچیز را در دست خودشان بگیرند. اینها همهاش بهانه بود. سیاستگذاری وکنترل و نظارت دولت ر ا ال سخت میدیدند و این د لها سروصدایشان درآمده، وگرنه این حرفها واقعیت ندارد. در این شرایط و با این ال اخت فنظرها، دولت در چند جبهه درگیر بود. باید اق تصاد کشور را بهگونهای اداره میکرد تا منابع موردنیاز جنگ را تأمینکند، منابعی که هر روز بیش از گذشته میشد و تا دوسوم بودجهی ال سا نه و بیش از آن نیز رسید. ازسوی دیگر، باید ساختارهای تعطیلشده را احیا و طرحی نو اجرا میکرد. در همان زمانی که این دولت متهم به دخالت روزافزون در اقتصاد بخش

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2