دین در دنیای معاصر

121 ی مدنی ‌ بازآفرینی دین؛ شرط مشارکت دین در جامعه گوید که ما ‌ ی مهمی است و به ما می ‌ سکولار مثل آمریکا. این نکته ‌ نیمه مان ‌ هایجامعه ‌ یکهشالوده ‌ ا ‌ وقتازساختار عمیقاً مذهبی ‌ درحقیقتهیچ سازد، راهگریزی نداریم. الکساندر این را تمایز مقدس-غیرمقدس ‌ را می داند؛ چه جامعه سکولار ‌ نامد و آن را بر تمامی جوامع مدرن حاکم می ‌ می ساختار مشترکی دارند. این، پارادوکس عمیقی در ‌ باشد، چه دینی، همه اش مبتنی بر حذف است. به همین دلیل ‌ دموکراسی مدرن استکه شالوده شود، چه ‌ ایکه «دموکراسی» در حال حاضر پیاده می ‌ شیوه ‌ استکه من به در جوامع لیبرال و چه غیرلیبرال، بدبین هستم. بعدتر در این مورد بیشتر توضیحخواهم داد. عنوان ارزش ‌ چیزی را به ‌ درحقیقت، فارغ از اینکه اجتماع اخلاقی چه دینی یاضددین، ساختار ‌ کند ــ دین، بی ‌ بنیادین و مقدسخودشفرضمی ها یکی است. من مطمئنمکه در ایران هم یک اجتماع ‌ ی آن ‌ پایه در همه ی مقدس در ‌ عنوان هسته ‌ های اسلامی را به ‌ اخلاقی وجود داردکه ارزش دین یا ‌ کنند، افراد بی ‌ ها پیروی نمی ‌ گیرد و افرادی راکه از آن ارزش ‌ نظر می کنند. اما ساختار پایه ‌ پیروان ادیان دیگر، را دشمن اجتماع خود فرضمی جا یکی است، چه در ایران، فرانسه یا آمریکا. ‌ در همه کند که از طریق ‌ الگوی الکساندر چارچوب نظری خاصی را مهیا می هاییکه نسبت به ادیان در بسیاری از جوامع ‌ توان حساسیت ‌ آن بهتر می غربی وجود دارد را درککرد. اما شما اشارهکردید که این الگوی نظری پسندید. ‌ الکساندررانمی بندی ‌ کنمبایدبر ایندوگانهمیانمدنیوغیرمدنیوتمایلبهگروه ‌ منفکرمی کنیم. ‌ شده زندگی می ‌ ها غلبهکنیم. ما اکنون در جهانیکاملاً جهانی ‌ انسان

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2