67 های دینی و عرفی ی لزوم تعامل نگرش درباره ی به تغییراتی در آ گاهی این جوامع اشاره دارد. من این تغییراترا در وهله دانم. اول با سه پدیده مرتبط می نخست، درکگسترده از منازعاتجهانیکه معمولاً به لباسمخاصمات کند. اکثر شهروندان اروپایی اند، آگاهی عمومی را متحول می دینی درآمده قدر از نسبت خود با افق جهانی آگاهند که برای یادآوری آن نیازی به آن آمیز و ترس از تروریسم نیست. گرای خشونت های بنیاد حضور جنبش بینی پیش ی قابل شدن دین در آینده این وضعیت، اعتقادِ سکولار به ناپدید ای محروم را تضعیف و فهم سکولار از جهان را از هر شوق پیروزمندانه ی سکولار دیگر با این اطمینان کند. آگاهی از زندگی در یک جامعه می شدن اجتماعی و فرهنگیِ جوامع تنها در صورتی همراه نیستکه مدرن تواند متحققشودکه تأثیرگذاری عمومی دینو نقشآندر زندگیِ فردی می تضعیفشده باشد. تریدر سطحجهان استبلکه تنها در حالکسبنقشپررنگ دوم، دین نه ی عمومی در سطح ملی نیز همین روند در جریان است. منظورم در حوزه ی عمومیِ های دینی در حوزه این واقعیت است که کلیساها و سازمان های تفسیرگر» را بر عهده طور فزاینده نقش «اجتماع جوامعِ سکولار به توانند هایشان،می کنندهبودنیا نبودناستدلال هافارغازقانع آن 11 اند. گرفته ی یمسائلکلیدیبر افکارعمومیو اراده وگوها درباره با مشارکتدرگفت های گرایما سازیمناسببرای زخمه جمعی تأثیر بگذارند. جوامعکثرت ای این طور فزاینده های ارزشی به این مداخلات ادیان هستند زیرا تضاد داد. جوامع را دچار تفرقهکرده و باید از طرقسیاسی به این تضادها سامان ی خواسته جنین یا مرگخود کردنسقط خواه در مناقشاتمربوط به قانونی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2