نجف دریابندری

۱۱ پیشگفتار سال دارد؛ عمر کمی نیست. ترجمه ی فاکنر در آن سن وسال و با خودآموزی زبان به نحوی است که هنوز بهترین است و همچنین ترجمهی چنین کنند بزرگان و نثریکه در آن به کار گرفته نبوغ آساست و معنای طنز را در زبان فارسی نو کرده است . الزم است اضافه کنم که دریابندری نثر درست و سرراستی داشت که از حواشی زائد و فاضلمآبی به دور بود و نوشته ها و ترجمه هایش از بهترین نمونه های نثر دالویز فارسی است. در زندگی شخصی و خانوادگی نیز، که صحنهی واقعی تری است، آزاداندیشی او آشکارتر به چشم می خورد . نجف و فهیمه راستکار در تمام عمر از راه فرهنگ معاشکردند، نجف از راه قلم و فهی مه از راه تئا تر و بازیگری و دوبله و مانند آن. به احتمال قوی، نجف دریابندری با بازی فهیمه یا دوبله هایش در همه ی کارهای او موافق نبوده است، اما، چنان که فرزندش، سهراب ، شهادت میدهد، در هیچ موردی در کارش مداخله نمیکرد. هر موضوعی را که مطرح می کنم بحث دیگری به خاطر میآورد. نجف در تمام عمر از راه قلم زندگی کرده است. بعد از «گلستانفیلم»، که دورهی کوتاهی از عمر او را به خود گرفت، وارد مؤسسه ی فرانکلین شد و سرویراستار آن مؤسسه گردید. ده دوازده سالی در آنجا ماند. بعد از آن، در تلویزیون مسئول دوبالژ فیلم هایی شد کهکانال دوی تلویزیون نشان میداد. آنجا هم سروکارش با قلم و ترجمه بود. پس از انق ، الب سی سال از عمرش را در کار ترجمه و نوشتن در خانه گذاشت. در واقع، به غیراز این ده سال آخر، تمامی سال های بعد از انقالب را به ترجمه و نوشتن گذرانید و بیشتر ترجمه هایش حاصل همین سال هاست، یعنی یک عمر کامل کاری. کتاب مستطاب آشپزی هم محصول همین دوران است. اهمیت نجف دریابندری صرفا در این نیست که وقتی تاریخ فلسفه ی غرب ترجمه می کند بر غنای فلسفه در ایران می افزاید و زبان فلسفی ما را کامل تر میکند؛ کتاب آشپزی هم که مینویسد، فرهنگ آشپزی را در ایران پی مینهد. پیش از کتاب مستطاب آشپزی ، آشپزی نویسی در ایران اعتباری نداشت. او درکنار کارهای دیگرش به اینکار هم اعتبار بخشید.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2