زنی آرایش روزگار

10 درآمد سخن دانیمکه طاهره ‌ کند. می ‌ ی او همچون یک«پتیاره» میل می ‌ یکقدیسه به چهره از نخستینگروندگان به بدعت باب بود و سرانجام نیز جان بر سر اینگِرَوِش کیشانش بیشتر بر همین جنبه از زندگی او ‌ قلم هم ‌ گذاشت. در منابع آیینی به هایی ‌ ای، واقعیت ‌ هایحاشیه ‌ ها و تاریخ ‌ نویسی ‌ تأکیدشده، درحالیکه در ردیه از زندگی طاهره و حتی اصالت و ارزش شعرهای او نفی شده یا زیر سؤال رفته است. جدای از این دو رویکرد، اما در منابع دیگر، تاریخی و ادبی، از یروزگار وخاتونعجم یادشده و در ‌ طاهره همچون زنیشگفت، زیبا، نادره گام در جنبشرهایی زنان ‌ های زنانه، او را پیش ‌ های اخیر نیز در پژوهش ‌ سال گشایی ‌ خوانید،چهره ‌ اند. آنچه می ‌ ینوزدهمدانسته ‌ یدومسده ‌ در ایراندر نیمه یشاعری او که ‌ تر،کوششی استبرایگشودنچهره ‌ سخن دقیق ‌ از طاهره و به ویژه از رویکردی ادبی پرداخته شده است. ‌ کمتر بدان به آید، این است ‌ نخستین پرسشکه در پرداختن بهطاهره قرةالعین پیشمی ی ‌ ای از تاریخچه ‌ زمینه ‌ که از میان روایاتمتناقضاز زندگیکوتاهشدر پیش ایکه از او در ‌ بار بدعتیکه بدان دل سپرده بود و از متنشعرهای پراکنده ‌ خون ی شاعری او دست یافت؟ ‌ توان به خطوطی از چهره ‌ دست است، چگونه می این چهره در تاریخ ادبیات ایران و فرادهش شعر زنان در آن، چه جایگاهی دارد؟ ی اصالت ‌ در پاسخ به این پرسش در فصل نخستِ این نوشته به مسئله ایکه از زنی به نام ‌ های پراکنده ‌ شعرهای طاهره پرداخته شده؛ اینکه آیا تغزل راستی از آن او است؟ در پاسخ به ‌ طاهره قرةالعین اینجا و آنجا نقل شده، به ام شعر طاهره را نه از آغاز آن،که از پایان و از بیت مقطع ‌ این پرسشکوشیده انگیز او بخوانم. در اینخوانشنگاهی اجمالی به احتجاجات ‌ یا تخلصبحث ای اشعار منتسب به طاهره ناگزیر ‌ کم پاره ‌ شناسانه در رد یا قبول دست ‌ نسخه

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2