زنی آرایش روزگار

109 های تن ‌ توسنی تاریخی، تبیینوتعریفکرد.گفتمانادبیزنانههمچونبازتابیاز اینسوژگی ای از ‌ تعبیر باختین همچون عرصه ‌ به )double-voiced( همواره متنی دوصدایی تداخلصدایخاموشانِ مقهور درصدایغالبان قاهر بوده است. از این نگاه، ‌ یخود استو اگر آ گاهی ‌ طاهره همچون یکسوژگی، هم اکنونوهمگذشته نماید، اما هنوز ‌ را بر یکگسست در قالب یک بدعت در سخن خود بازمی چیزی را بر گردن داردکه خواستار گسستن از آن است. ‌ های همان ‌ زنجیر گیرییک ‌ توانگفتکهطاهرههمچونیکسوژگییاشکل ‌ سخندیگر، می ‌ به ای ‌ ای استکه هنوز نیامده و در انتهایگذشته ‌ ی آینده ‌ سوژگی زنانه در آستانه استکه هنوز سپری نشده است. وار ضروری است. این درست استکه ‌ ی دیگر نیز اشاره ‌ ذکر چند نکته ی قرن نوزدهم در ایران و در ‌ توانیم هویت یا سوژگی زنی را در نیمه ‌ ما نمی عصر پیشاچاپبا مفهوم سوژگی مدرن همچون یک آگاهی مدرن (گسستی در تاریخ اندیشه حتی در خود اروپا) به تعریفدرآوریم و دانشو توانشی را به های فردی ‌ ی دانستگی ‌ او اختصاصدهیمکه بیرون از شرایط تاریخی و حیطه ی مشخصتاریخی ‌ و عصری اوست، اما این نیز گفتنی استکه در هر دوره خوریمکه برایندی از مناسبات اجتماعی، یا ‌ ای برمی ‌ زاد و ویژه ‌ به آگاهی درون سخن دیگر، برایندی از مناسباتقدرتدر همان دوره است. آن مورخیکه ‌ به ی نقاد را در تاریخ معاصر ایران برگرفته ‌ یکسره هرگونه آگاهی نوین یا اندیشه داند، حرفی ‌ یگذشتگان می ‌ ی خرافه ‌ از غرب و جز آن هرچه راکه بوده، ادامه ای ناتوان ‌ زند که برای قبول آن باید از پیش بپذیریمکه ایرانی ذاتاً بهیمه ‌ را می از اندیشیدنِ بازتابی (انعکاسی) در طول قرون و اعصار تاریخ خود بوده روایتی ‌ است. از سوی دیگر، آن اندیشمندیکه از مفهوم امتناع از تفکر،کلان کند، تفکر را ‌ سازدکه با آن وجه غالب فرهنگ ایرانی را توصیف می ‌ را برمی

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2