زنی آرایش روزگار

126 های تن ‌ توسنی ی فرهنگی ‌ گزاف نیست اگر بگوییمکه در چنین زمینه ‌ اند. این سخنی به ‌ کرده ای با فعل لازم (ناگذار) در قیاس با ‌ ی زنانه همواره جمله ‌ ای جمله ‌ یا تاریخی تر، نهاد در این ‌ سخندقیق ‌ یمردانه با فعلمتعدی(گذارا) بوده است. به ‌ جمله گفته است: ‌ پذیر بوده استتاکنشگر و از هویتی دربندسخن می ‌ جملهکنش کاشکتنم بازیافتیخبردل کاشکدلم بازیافتیخبر تن بهسلامت ‌ کاشمن از تو برستمی کجا توانمرستن!آیفسوسا ی بلخی ‌ - رابعه ی بلخی تا ‌ ادبیات ایران سیری را از رابعه ‌ اگر برای شعر زنانه در تاریخ ی ‌ پذیر تا سوژه ‌ یکنش ‌ سخن دیگر، فراگشتی را از سوژه ‌ فروغ فرخزاد، یا به یکلام مذکر ‌ باره ‌ مند در نفی یک ‌ کنشگر در نظر بگیریم، طاهره با بیانیکنش چندان دور پشت سر فروغ ایستاده ‌ ای نه ‌ «قانون پدر» در شعر خود با فاصله است. یشعر زنان در ادبیاتفارسی اغلببه شرح ‌ های اخیر درباره ‌ در پژوهش هایسبکی و صوری آنها. ‌ ها پرداخته شده تا ویژگی ‌ و توصیفمضامین شعر ویژه با رویکرد فمینیستی بر کُنایندگی ‌ ها به ‌ ی شعر طاهره این پژوهش ‌ درباره گذارند و ‌ اش تأکید می ‌ طاهره همچون یک زن در زندگی اجتماعی )agency( کنند. ‌ درستی از اوهمچون پیشگام رهاییزنان در تاریخمعاصر ایران یاد می ‌ به ای از شعرهای طاهره به زبان ‌ یگزیده ‌ از رویکردی دیگر در مقدمه بر ترجمه خوانیمکه طاهره نه در مکتوبات منثورشکه در شعر استکه ‌ انگلیسی، می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2