زنی آرایش روزگار

18 شبح یک نام ادبیات به مفهوم عامکلمه، نیز در دوران پیش از چاپ و روزنامه نوشته شده یافتند ‌ است. این «اوراق ضالّه» در زمان خود، امکان نشر و تکثیر آزادانه نمی و بخشی از آن در جریان حوادث از میان رفته است. در این میان و تا آنجاکه هم در فرهنگی ‌ گردد، شعر طاهره نیز همچون آثار زنی مرتد، آن ‌ به طاهره برمی تابید، مصون از این عوارض تاریخی نبوده ‌ عام برنمی ‌ که صدای زن را در ملأ و روند تحریف یا ردّ انتساب این اشعار به او تا زمان حاضر نیز ادامه داشته های ‌ ها و تخلیط ‌ ها وگاهگزینش ‌ ها، بدخوانی ‌ کاری ‌ است. در این زمینه دست نویسان نیز کار خوانش این متن شعری ‌ برداران و تذکره ‌ ی نسخه ‌ بخواهانه ‌ دل کیشان طاهره نیز ‌ بینیمکه در میان هم ‌ را دچار مشکلکرده است. حتی می ی ‌ خورد تا چهره ‌ ی آیینی او به چشم می ‌ کردن چهره ‌ بیشتر گرایشی به برجسته خوانیم: «... شعر برای ‌ یشعرای بهائی می ‌ که در یک تذکره ‌ اش؛ چنان ‌ شاعری عالم، فقیه، عارف، خطیب، مجادل، شجاع و مفتون ‌ او تفنن بوده و خانمی نتیجه اینکه ما هنوز 2 حقیقت و بالاخره فدایی راه اثبات عقیده بوده است». آثارشعری، ‌ یتمامی ‌ اطمینانوتاحدممکندربرگیرنده ‌ ایویراستهوقابل ‌ نسخه دانیم ‌ ها، رسالاتومراسلاتاینزنشاعر را در دستنداریم. ما نمی ‌ مناجات ی آثار شعری اوست؟ در ‌ آنچه را اکنون از شعرش در دست داریم، آیا همه ها، مکاتیب ‌ طاهره از خطبه ‌ ی آثار قلمی ‌ ای آمده استکه اگر روزی همه ‌ تذکره 3 و مقالاتو نیز اشعار در یکجاگرد آید، «دفتریجسیم» را شکلخواهد داد. به مشکل دیگری نیز در خوانششعر طاهره باید اشارهکرد و آن، رفتار ها راکسیگفتهکه بهشاعری ‌ شخصیطاهره باشعرهایشبوده است. اینشعر ی ‌ . تهران: مؤسسه ۳ ، جی شعرای قرن اول بهائی ‌ تذکره بدیع) ۱۲۶( ، الله ذکایی بیضایی ‌ نعمت 2 .۱۰۷ ملی مطبوعات امری، ص .۱۱۳ همان، ص 3

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2