چرا نظامیان در کشورهایی نظیر چین، کوبا و ویتنام با نظام کمونیستی به سرمایهداری علاقهمند میشوند و حضوری پررنگ در اقتصاد پیدا میکنند. نطفهی نیروی نظامی با فعالیتهای عمرانی، مهندسی و اقتصادی از همان آغاز تشکیل نظام جدید بسته شده. همچنین با کاهش منابع، نظامیان برای تامین هزینههای نظامی به فعالیت اقتصادی رو میآورند .
تحولات سیاسی مانند روند دموکراسیسازی در کشورهای آمریکای لاتین چه تأثیری بر فعالیتهای اقتصادی نظامیان داشته است؟ چرا آزادسازی اقتصادی در کشورهایی فعالیت اقتصادی نظامیان را شتاب داد و در کشورهای دیگری مانع آن شد؟ سود نظامیان از فعالیتهای اقتصادیشان دقیقاً در کجاست؟
تقریباً یکچهارم کشورهای جهان نظامیانی دارند که هم با چکمه و هم با چرتکه سروکار دارند. با این حال، مطالعات انگشتشماری دربارهی پدیدهی حضور نظامیان در اقتصاد، نحوهی عملکرد اقتصادی و نتایج این فعالیتها، و تأثیری که در روابط و ساختار قدرت به جای میگذارد انجام شده است.
چه باعث میشود که زنی بدون دسترس به هیچ نوع آموزهی فمینیستی، پس از سالها سکوت و تحمل در تنهایی خودش به جایی برسد که بگوید اطاعت از آزارگر بس است و باید افسار زندگی خویش را از دیگران پس بگیرد؟
زمانی کودتای نظامی اصلیترین دشمن دموکراسی بود، اما امروزه دموکراسیها بیشتر دچار زوال تدریجی میشوند؛ خشونت زوال شاید کمتر باشد، اما بحرانهای برآمده از آن سادهتر نیستند.
بالارفتن سطح آموزش مردم الزاماً کمکی به پیشرفت دموکراسی و پایاندادن به اقتدارگرایی نمیکند. بسیاری از کشورها اتفاقاً با اتکاء به نیروی کار تحصیلکرده توسعه مییابند و به موفقیتهای مختلفی دست پیدا میکنند، اما الزاما از شر حاکمان اقتدارگرا خلاص نمیشوند