تاریخ انتشار: 
1398/08/02

چرا گیاه‌خواران باید گاهی از قوانین خود کوتاه بیایند

آلبرتو جوبیلینی

dubeat

این‌گونه قضایا دیگر کاملاً تکراری شده: فرد گیاهخواری به خانه‌ی دوستی برای صرف شام دعوت شده است. میزبان فراموش کرده که مهمانش گیاهخوار است و ظرف گوشت خوکی را در مقابلش می‌گذارد. مهمان چه‌ کار می‌تواند بکند؟ احتمالاً احساس اولیه‌ی او انزجار و نفرت خواهد بود. گیاهخواران معمولاً در برابر غذاهای گوشتی دچار چنین احساساتی می‌شوند که مطلق‌گرایی نسبت به اجتناب از مصرف گوشت را برایشان آسان می‌کند.  

تصور کنید که شخص گیاه‌خوار بر احساس انزجار خود غلبه کند، و تصمیم بگیرد که غذا را به رسم ادب و احترام به میزبان خود بخورد. آیا باید او را برای چنین کاری سرزنش کرد؟ این احتمال وجود دارد که این گوشت، گوشت ارگانیکی نباشد که برخی ــ و نه همه‌ی ــ گیاه‌خواران اخلاق‌مدار  مصرفش را مجاز می‌شمارند. ممکن است این گوشت محصول دامداری صنعتیِ ظالمانه باشد. مصرف چنین گوشتی نمی‌تواند «گوشت‌خواری بی‌ضررِ» موردنظر جف مک‌ماهانِ فیلسوف باشد. آیا مهمان گیاه‌خوار با زیر پا گذاشتن ارزش‌های اخلاقی خود کار اشتباهی کرده است؟  

اکثر گیاه‌خواران نگران درد و رنج‌ حیوانات به علت مصرف گوشت، یا تأثیر دامداری صنعتی بر  محیط‌ زیست هستند. برای جلوگیری از پیچیده‌شدن بحث، تنها به رنج‌ حیوانات می‌پردازم اما می‌توان درباره‌ی نتایج ناگوار دامداری صنعتی هم بحث کرد، از جمله، درباره‌ی انتشار گازهای گلخانه‌ای، استفاده‌ی نادرست از خاک، آفت‌کش‌ها، کود، بذر و آب، و همین طور آنتی‌بیوتیک‌ها که سبب مقاومت آنتی‌بیوتیکی در باکتری‌های چهارپایان می‌شوند که متعاقباً می‌توانند به انسان انتقال یابند.

چون گوشت‌خواری معمولاً پرورش حیوانات در دامداری صنعتی را تقویت می‌کند و به بدرفتاری و کشتار حیوانات می‌انجامد، به احتمال زیاد گوشت‌خواری به رنج‌ کشیدن حیوانات (یا دیگر پیامدهای ناگوار دامداری صنعتی می‌انجامد). حالا اگر بپذیریم که یکی از دلایل خوب گیاه‌خواری این است که گوشت‌خواری تا اندازه‌ی باعث رنج‌ کشیدن حیوانات می‌شود، پس در نگاه اول ممکن است چنین به نظر برسد که گوشت‌خواری فقط به ندرت از نظر اخلاقی مجاز است (اما برای استدلال مخالف به آثار شلی کاگانِ هم فیلسوف مراجعه کنید) زیرا خوردن گاه‌به‌گاه گوشت تأثیری بر مقدار رنج وارده به حیوانات ندارد.

از منظر اخلاقی، گیاه‌خوار منعطف بودن از گوشت‌خوار بودن بهتر است

با وجود این، با گوشت نخوردن، به‌ویژه گوشتی که در برابر غیر گیاه‌خواران ارائه می‌شود، گیاه‌خواران به دیگران پیامی می‌فرستند. آنها با پایبندی به تعهدات اخلاقی‌شان اشاره می‌کنند که گوشت‌خواری کار نادرستی است. افزون بر این، مردم را دعوت می‌کنند تا اخلاقی بودن عادت گوشت‌خواری را بسنجند و شاید حتی آنها را قانع کنند که مصرف گوشت نادرست است. به عبارت دیگر، تأثیر مثبت گیاه‌خوار بودن، از نظر کاهش درد و رنج حیوانات، در صورت دفاع علنی و پایبندی به آن می‌تواند تقویت شود. و برعکس، منعطف‌بودن نسبت به گیاه‌خواری می‌تواند این پیام را مخابره کند که گوشت‌خواری آن‌قدرها هم بد نیست. اگر حتی گیاه‌خواران هم گاهی گوشت مصرف می‌کنند، پس گوشت‌خواری نمی‌تواند از منظر اخلاقی در خور نکوهش باشد، می‌تواند؟ پس شاید مهمانی که خوراک خوک خود را خورده از نظر اخلاقی مرتکب اشتباه شده است: او به کسانی که با او شام می‌خوردند پیام اشتباهی فرستاده است.

اما مسئله به این سادگی‌ها هم نیست. پرهیز از گوشت‌خواری در تمام شرایط، از جمله در شرایطی که مهمان گیاه‌خوار در آن قرار می‌گیرد، راهبردی است که می‌تواند نتیجه‌ی معکوس داشته باشد. احتمالاً پیام «درست» برای ارسال به غیرگیاه‌خواران پیامی است که سبب شود تا حد امکان  گوشت‌خواری را کنار بگذارند یا دست‌کم میزان مصرف گوشت خود را کاهش دهند. اگر مردم گوشتخواری را موضعی مطلق‌انگار و استثناناپذیر بشمارند، به احتمال زیاد کمتر به گیاهخواری متمایل می‌شوند. موضع منعطف اخلاقی خوشایندتر از موضع نامنعطف استثناناپذیر است. بیشتر احتمال دارد که بتوان مردم را متقاعد کرد که گیاه‌خوار منعطف شوند تا گیاه‌خوار نامنعطف. از منظر اخلاقی، گیاهخوار منعطف بودن از گوشت‌خوار بودن بهتر است

بنابراین، وقتی که مهمان گیاه‌خوار غذای گوشتی‌اش را می‌خورد، به میزبان خود نشان می‌دهد که می‌توان گیاه‌خوار منعطف بود و گاهی بدون احساس گناه از خوردن مقداری گوشت لذت برد. بی‌تردید این کار در مقایسه با وقتی که مهمان از خوردن گوشت خودداری کند، گیاه‌خواری را آسان‌تر و خوشایندتر جلوه می‌دهد. شاید فکر کنیم که با خوردن گوشت در بعضی شرایط، دیگر نباید خود را «گیاه‌خوار» بنامیم اما این مسئله آن‌قدر مهم نیست. مسئله‌ی مهم‌تر این است که دنیایی که اکثر آدم‌هایش تنها در بعضی شرایط گوشت بخورند، بسیار بهتر از دنیای فعلی است، دنیایی که تعداد گیاه‌خوارانش نسبتاً اندک است و اکثریت افرادش را گوشت‌خواران تشکیل می‌دهند.  

 

برگردان: فرهاد نیک‌اندیش


آلبرتو جوبیلینی پژوهشگر اخلاق عملی در دانشگاه آکسفورد و یکی از ویراستاران کتاب اخلاق بهبود انسان (۲۰۱۶) است. آن‌چه خواندید برگردان این نوشته‌ی او با عنوان اصلیِ زیر است:  

Alberto Giubilini, ‘Why vegetarians should be prepared to bend their own rules’, Aeon, 4 August 2017