تاریخ انتشار: 
1402/03/13

آیا محبتِ حقیقی باید فداکارانه باشد؟

کلودیا هموند

hbr.or

«من واقعاً از انجام دادن این کار لذت می‌برم: این کار سبب می‌شود که احساس خوبی نسبت به خودم پیدا ‌کنم. از نظر ذهنی و جسمی تقویت می‌شوم.» اگر نسبت به فعالیتی چنین واکنشی داشته باشید، بی‌تردید دلتان می‌خواهد هرچه بیشتر آن را انجام دهید. مگر جز این است که بسیاری از ما به دنبال راه‌هایی می‌گردیم تا به زندگیِ خود بیش از پیش معنا ببخشیم و شادمان‌تر و سالم‌تر باشیم؟ کنشی که چنین واکنش‌های مثبتی را برمی‌انگیزد، چیست؟ مهربان بودن.

شواهد فزاینده در حوزه‌های روان‌شناسی و عصب‌پژوهی حاکی از آن است که اَعمال محبت‌آمیز سلامت ذهنی را تقویت می‌کند، تندرستیِ جسمانی را بهبود می‌بخشد و حتی طول عمر را افزایش می‌دهد. محبت نه تنها برای طرف مقابل بلکه برای خود فردِ مهربان هم مفید است.

در سال ۲۰۲۱ با گروهی از همکاران در دانشگاه ساسکس «آزمون محبت» را طراحی کردیم. این تحقیق آنلاین از سوی شبکه‌ی ۴ رادیو بی‌بی‌سی ارائه شد و بیش از ۶۰ هزار نفر در آن شرکت کردند. مردم به ما گفتند که هرچه کارهای محبت‌آمیزِ بیشتری انجام داده‌اند سلامتشان افزایش یافته است.

در کریسمس، اگر کسی هدیه‌ای را که به او داده‌اید واقعاً بپسندد لذت هدیه دادن حتی می‌تواند از لذت هدیه گرفتن هم بیشتر باشد. اما ما همیشه با چنین احساساتی به‌راحتی کنار نمی‌آییم و به خود می‌گوییم مگر محبت حقیقی نباید فداکارانه باشد؟ به‌طور سنتی، محبت با مفاهیمی مثل فداکاری و ازخودگذشتگی گره خورده است. در واقع، به‌نظر بعضی از پژوهشگران محبت فقط وقتی معنا دارد که برای کمک به دیگران چیزی را فدا کنیم و خودمان سودی نبریم. این حرف ممکن است از نظر مادی درست باشد. اگر من در واگن شلوغ مترو صندلی‌ام را به شخص سالخورده‌ای تعارف کنم، او خواهد نشست و من خواهم ایستاد. در این صورت، محبت سبب می‌شود که چیزی را از دست بدهم. به همین ترتیب، اگر هفته‌ای چند ساعت داوطلبانه در یک سازمان خیریه کار کنید، در این صورت دارید وقتتان را فدای کمک به دیگران می‌کنید. در هیچ‌یک از این دو مورد، به طور مستقیم از محبتتان سود نمی‌برید.

با وجود این، وقتی صندلی‌مان را در اختیارِ دیگران می‌گذاریم یا وقتمان را صرف کمک به دیگران می‌کنیم، معمولاً رضایت‌ِ خاطرِ دلگرم‌کننده‌ای را احساس می‌کنیم. در سی‌تی‌اسکن مغز این رضایت خاطر به شکل نور سرخی دیده می‌شود که با نور سرخ حاکی از لذت ناشی از به چنگ آوردن چیزی فرق دارد. علاوه بر این، می‌توانیم از معامله به مثل سود ببریم. می‌توانیم الان، حتی اگر برایمان هزینه داشته باشد، محبت‌آمیز رفتار کنیم، زیرا می‌دانیم که در آینده وقتی به کمک نیاز داریم طرف مقابل هم به ما محبت خواهد کرد. هزاران سال است که معامله به مثل به همکاری، بقا و شکوفاییِ بشر کمک کرده است.

مهربان بودن از نظر تکاملی آن‌قدر به نفع انسان است که مغزمان در قبال محبت به ما پاداش می‌دهد و ما را به چنین رفتاری تشویق می‌کند. اما تشویق و ترغیبِ زیست‌شناختی به این معنا نیست که این لذت و شادمانی، مخدوش است. این امر کمی به رابطه‌ی جنسی شباهت دارد. از نظر تکاملی، هدف از رابطه‌ی جنسی تولیدمثل است، اما این به آن معنا نیست که نباید از رابطه‌ی جنسی، فارغ از تلاش برای بچه‌دار شدن، لذت برد.

پس چرا بخواهیم مزایای حاصل از محبت را نادیده بگیریم؟ چرا از این واقعیت خرسند نباشیم که محبت هم به نفع طرفِ مقابل است و هم به سود کسی که محبت‌آمیز رفتار می‌کند؟ محبت، معامله‌ای نیست که در آن یک نفر چیزی بدهد و یک نفر چیزی بگیرد. محبت نوعی فعالیت مشترکِ دوطرفه است. فقط در وضعیت‌های حاد، محبت مستلزم ایثار و ازخودگذشتگیِ کامل یا تقریباً کامل است، از جمله وقتی که افراد جانشان را به خطر می‌اندازند یا فدا می‌کنند تا جانِ دیگران را نجات دهند. و حتی در این موقعیت‌ها نیز اگر قهرمان زنده بماند، می‌تواند از این کار سود ببرد زیرا شهرت و اعتبارش به‌شدت افزایش خواهد یافت.

رفتار محبت‌آمیز می‌تواند انگیزه‌های مختلفی داشته باشد، از جمله ایجاد احساس مثبت نسبت به خودمان یا ارائه‌ی تصویر خوشایندی از خود به دیگران. به عبارت دیگر، در مهربان بودن با دیگران نفعِ شخصی هم دخیل است ــ و این هیچ اشکالی ندارد.

منظورم این نیست که باید محبت خودخواهانه را جایگزین محبت فداکارانه کرد. برای مثال، اگر تنها دلیلی که می‌خواهید به تهیه‌ی ناهار کریسمس برای افراد بی‌سرپناه کمک کنید این است که عکس‌ها را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنید تا تعداد زیادی از دوستان و دنبال‌کنندگان‌تان آنها را لایک کنند، در این صورت به احتمال زیاد باید در انگیزه‌ی خود تجدیدنظر کنید. اعمال محبت‌آمیز را نباید صرفاً برای جلب نظر مثبتِ دیگران یا دوست‌داشتنی‌تر جلوه دادنِ خود انجام داد. محبت باید واقعی باشد. هیچ‌کس نمی‌خواهد به خودنمایی یا نوع‌دوستیِ متظاهرانه متهم شود، اما اگر لذت بردن از محبتِ خودتان سبب می‌شود که بیشتر محبت کنید و حاصل‌جمع محبت در دنیا افزایش یابد، در این صورت بی‌تردید چنین محبتی خوب است.

محبت‌آمیز رفتار کردن می‌تواند دشوار باشد: چنین رفتاری مستلزم تلاش است و همیشه هم قدرش تمام و کمال دانسته نمی‌شود. اما دقیقاً به همین علت است که نباید آن رضایت خاطرِ دلگرم‌کننده در شما احساس گناه ایجاد کند یا فکر کنید که از ارزش رفتار محبت‌آمیزتان می‌کاهد. برای مثال، شواهد فراوان نشان می‌دهد که اعانه دادن به یک سازمان خیریه احساس خوبی در ما ایجاد می‌کند اما این پول در عین حال واقعاً به کسانی هم که آن را دریافت می‌کنند، کمک می‌کند.

از شرکت‌کنندگان در «آزمون محبت» خواسته بودیم تا احساسِ خود پس از مواجهه با رفتار محبت‌آمیزِ دیگران را توصیف کنند. اکثر آنها گفتند که احساس شادی، تسلی خاطر، محبوبیت، دلگرمی و حمایت می‌کنند. اگر مهربان بودنِ ما چنین تأثیر مثبتی دارد، در این صورت نباید بیش از حد نگران خلوص نیتمان باشیم. محبت می‌تواند کاملاً فداکارانه باشد، اما در اغلب اوقات نیت‌های جورواجوری داریم. چرا با تکیه بر این تأثیرات مثبت، بیش از پیش محبت‌آمیز رفتار نکنیم؟

شاید بد نباشد که کریسمسِ امسال کمی بیشتر تلاش کنید تا هدیه‌ی خاصی برای عزیزانتان بیابید، یا به همسایه‌ای سر بزنید که ممکن است کریسمس را در تنهایی سپری کند. در این صورت، احتمالاً نه تنها آنها بلکه خودتان هم تعطیلات خوشایندتری خواهید داشت. و این اشکالی ندارد چون به نفع همه است.

 

برگردان: عرفان ثابتی


منابع بیشتر برای مطالعه:

Mindful Compassion by Paul Gilbert and Choden (Little, Brown)
Heroes of Postman’s Park: Heroic Self-Sacrifice in Victorian London by John Price (History Press)
The Social Instinct by Nichola Raihani (Vintage)

کلودیا هموند استاد مدعو «فهم عمومیِ روان‌شناسی» در دانشگاه ساسکس، و نویسنده‌ی کتاب کلیدهای محبت است. آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:

Claudia Hammond, ‘The big idea: does true kindness have to be selfless?’, The Guardian, 26 December 2022.