«زندان انتخاب من نیست. اما انتخاب زندان به جای تبعید راهی است که به مقصد من نزدیکتر است.»
چهار یا پنج ساله بودم که روزی متوجه شدم دیگر قرار نیست به این زودیها خاله مهوش و خاله فریبا را ببینم؛ آنها قرار بود که به «زندان» بروند.
اولینباری که نام مهوش و فریبا را در جایی غیر از اخبار شنیدم، راهروهای بند ۲۰۹ زندان اوین بود. پیش از آن، ما در «کمیتهی گزارشگران حقوق بشر»، اخبار بازداشت و زندانی بودنِ آنها را پوشش میدادیم. اما در خرداد سال ۸۸ در سلولی بسیار نزدیک به آنها در همان بند بودم.
در اواخر دههی ۱۹۷۰ (حدود ۱۳۵۶) واتسلاو بندا، فیلسوف چک، مفهوم «شهر موازی» را مطرح کرد. هدف او پیریزی فرهنگی بدیل و زیرزمینی بود که از استیلای فرهنگ حاکم و رسمی حکومت تمامیتخواه چکسلواکی آزاد باشد. بعدها واتسلاو هاول همین ایده را تحت عنوان فرهنگ موازی بسط داد.
دیدار فائزه هاشمی با همبند پیشین بهائی خود، فریبا کمالآبادی، واکنشهای گستردهای در میان ایرانیان داخل و خارج از کشور در پی داشته است. آسو با چند تن از روشنفکران و فعالان بهائی و غیربهائی در این باب گفتوگو کرده است. در اولین مصاحبه بهیه نخجوانی، نویسندهی برجسته، از این دیدار و اهمیت آن میگوید.
دیدار فائزه هاشمی با همبند پیشین بهائی خود، فریبا کمالآبادی، واکنشهای گستردهای در میان ایرانیان داخل و خارج از کشور در پی داشته است. آسو با چند تن از روشنفکران و فعالان بهائی و غیربهائی در این باب گفتوگو کرده است. در اولین مصاحبه بهیه نخجوانی، نویسندهی برجسته، از این دیدار و اهمیت آن میگوید.