باب و جامعۀ بابی ایران

باب و جامعۀ بابی ایران 108 هيچ طاعتی در بيان ˝ : داند ‌ دل زنان را دو برابر ضرورت اخلاقی و انسانی می اقرب از ادخال بهجت در قلوب مؤمنين نبوده و هم چنين اَبعَد از حزن بر گردد چه در بهجت و ‌ ها نبوده و در اولوالدوائر (زنان) حكم مضاعف مي ‌ آن ابتهاج نياورد ‌ چه در حزن. و انسان در هر حال بايد مراقب باشد كه اگر به امّا شاید گویاترین جلوۀ برداشت 25 ˝. نفسی را هم محزون نگرداند نفسی را باب از حقوق زنان را باید در واکنش او نسبت به رفتارهای انقلابی زن حماسی نهضت بابی یعنی طاهره قرّةالعین، هم پیش از همایش بدشت و هم های ‌ شکن از همان آغاز بسیاری از سنّت ‌ پس از آن باز یافت. این بانوی سنّت طوری که ‌ مذهبی و اجتماعی از جمله مردسالاری را مورد سؤال قرار داد به کردند. امّا در پاسخ این ‌ حتّی بسیاری از بابیان نیز از او به باب شکایت می انتقادات، باب همواره بر مقام والا و درک استثنائی طاهره از حقیقت امرش در گردهمایی بسیاری از نامداران 1848 گفت. در تابستان سال ‌ سخن می بابی برای تشخیص و تصریح ماهیّت راستین دعوی باب، این قرّةالعین بود که وظیفۀ اعلام رسمی استقلال آیین بابی از اسلام را بر عهده داشت و او بود که اعلام کرد باب پیامبری تازه است که فرهنگ و نظام و احکام نوینی را ارائه نموده. وی برای اثبات این مطلب که آیین بابی نه یک فرقۀ اسلامی بلکه دین جدیدی با احکام جدید است، در مقابل مردان حاضر در آن گردهمایی حجاب را کنار گذارد و بی نقاب در میان آن جمع به سخنرانی پرداخت و اعلان نمود که هم اکنون روز قیامت فرارسیده است. در همان ای از مقام طاهره ‌ سال، باب که آن زمان در زندان چهریق بود در نوشته تجلیلی خارق العاده نمود و او را به تنهایی با هفده نفر دیگر از حروف حیّ شوند. ‌ عنوان جلوۀ خدا تعریف می ‌ . در آثار باب مرد و زن هر دو به 7:18 بیان فارسی 25 بنابراین اگرچه در ظاهر متفاوتند امّا حقیقت هردو یکی است و هر دو مقدّس و برابرند. برای بیان این مفهوم وی معمولاً مردان را با نقش هیکل یعنی ستاره پنج پر و زنان را با گیرد. در هر دو مورد حقیقت هر دو شکل برابر ‌ نقش شش دایره متحد المرکز معادل می باشد (هاء برابر پنج و واو ‌ است که در حروف ابجد برابر یازده می ˝ هو ˝ با اسم خدا یعنی وجود ‌ شود که در درون خود شش خانه به ‌ برابر شش است). هیکل از پنج خط تشکیل می آورد یعنی ظاهرش پنج است و باطنش شش. در دوائر متّحدالمرکز، شش دائره است ‌ می که مابین خود پنج حانه بوجود می آورند. یعنی در دوائر ظاهر شش و باطن پنج است. پس هردو برابر یازده بوده و اشاره به تجلّی خدا دارند. پس هم زن و هم مرد را باید عنوان جلوۀ خدا در کمال ‌ عنوان حقیقت قدسی و متعالیشان دید و با هر دو باید به ‌ به عنوان نمادی از شمس حقیقت که جلوۀ ‌ احترام و تقدیس رفتارنمود. باب دوائر را به کند. ‌ خداست معرّفی می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2