باب و جامعۀ بابی ایران

147 یباب ۀعماج راتخاس به مانند برادران نهری شیخ محمّد نیز آموختۀ محضر سیّد کاظم رشتی 101 بود. بود و به همین جهت نام فرزند خود را کاظم نهاد. پس از ایمانش به باب اش محلّ اجتماع بابیان بود. در واقعۀ ‌ و خانه 102 کسب کوچکی را آغاز کرد قتل ملّا محمّد تقی برغانی در شهر خود قزوین از موج آزار و غارتی که بابیان دستخوش آن بودند در امان ماند. امّا چندی بعد هنگام سکونت سختی شلّاق ‌ موقّت در تبریز دستگیر شد. به دستور ملّا احمد مجتهد او را به های او بود ‌ زدند و به زندان انداختند. وی با ضمانت تاجری که شاهد رنج آزاد شد و از بیم این که در قزوین دوباره مورد چنین مجازاتی قرار گیرد با همان هنگام باب را 103 کمک آن تاجر دکان کوچکی در بازار تبریز برپا کرد. ها و تحقیری که بر شیخ ‌ احتمالاًدر زندان چهریق ملاقات نمود. باب بر رنج 104 کاظم رفته بود گریست و گفت: مرا شلاق زدند، نه ترا. ترین ‌ّ در خراسان برخی از تجّار محلّی نیز به آیین باب پیوستند. از مهم توان حاج عبدالمجید نیشابوری را نام برد. وی تاجر فیروزه و نوعی ‌ آنان می و پدرش به داشتن بهترین معدن 105 شال اعلا، احتمالاً ساخت کرمان، بود از احتمال سابقۀ آشنایی او با شیخیّه چیزی 106 فیروزۀ نیشابور شهرت داشت. توسط ملّا حسین 18۴۶ دانیم ولی وی از نخستین کسانی بود که در سال ‌ نمی سپس برای 107 گذشت به آیین باب ایمان آورد. ‌ بشرویی که از نیشابور می و در مراجعت در مشهد به تجارت 108 تحقیق بیشتر به ملاقات باب شتافت کالاهای نفیس مشغول گشت. در ابتدای واقعۀ طبرسی وی همراه ملّا حسین و جمعی دیگر از بابیان به سوی مازندران شتافت. وی نه تنها هزینۀ این گروه پرداخت بلکه در میانۀ پنجاه سالگی خود ‌ های گرانبها ‌ ها و فیروزه ‌ را با شال .17-1۸ جا ‌ همان 101 شیخ محمّد مانند دیگر تجّار قزوین بیشتر به فروش ابریشم خام اشتغال داشت. 102 .2۴-30 جا ‌ همان 103 .3۰ جا ‌ همان 104 و فؤادی در خراسان، به کوشش مینودخت تاریخ دیانت بهائی بشروئی، حسن. فؤادی 105 ، و فؤادی . از این پس ۸۳-۹۵ )۲۰۰۷/ بدیع ۱۶۴ فریدون وهمن،(آلمان عصر جدید .1۶2 ظهور الحق مازندرانی، 106 Nabil 125. جا. ‌ همان فؤادی 107 .162 ظهور الحق 108

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2