باب و جامعۀ بابی ایران

باب و جامعۀ بابی ایران 152 دستاورد بزرگ تجّار بابی این بود که توانستند افراد دیگری از اصناف وران را به آیین باب جذب نمایند. با آن که تبلیغ ‌ گوناگون از جمله پیشه جمعی رخ نداد (جز در زنجان که بعدها به بالا گرفتن اختلاف بین ‌ دسته انجامید) کسان زیادی از طریق ۱۸۴۹-1850 ساکنان بابی و غیر بابی شهر در 1 تجّار و علماء با آیین باب آشنا شدند و به آن ایمان آوردند. گذشت نمودار خوبی برای ‌ راه تجارتی که از مرکز و غرب ایران می گسترش آیین بابی در میان بازرگانان ساکن آن مناطق و مشتریان و همکاران -۱۸۴۴ دهد. سفر زیارتی حاجی میرزاجانی به عتبات در ‌ ایشان بدست می بینیم ذبیح نیز در ‌ چنین می ‌ رفت. هم ‌ در واقع سفر تجارتی نیز بشمار می ۱۸۴۳ پیش 129 احتمالا ًبه همان خاطر در بغداد بوده است. ۱۸۵۴ و ۱۸۴۹ های ‌ سال در بارفروش 130 ˝ به منظور تجارت ˝ حاجی میرزا جانی ۱۲۶۴/۱۸۴۸ از سال کنندگان کالا و بازرگانان محلّی که در آن ‌ بوده است. ایمان گروهی از تولید تواند معرّف ‌ زمان در کاشان در حلقۀ آشنایان میرزا جانی و ذبیح بودند می چگونگی ترکیب جامعۀ بابی در دیگر شهرهای ایران نیز باشد. علاوه بر 131 تر حاجی میرزا جانی یعنی میرزا احمد و آقا محمّدعلی، ‌ برادران کوچک بسیار واضح است که این ˝ : نویسد ‌ وران و تجّار، می ‌ گوبینیو، با توجّه به رابطۀ بین پیشه 1 کردند ‌ ها کار می ‌ های سازمان داده شده، از سویی با حمایت تجّاری که برای آن ‌ همکاری کرد تا توده مردم را به دور ‌ ها ایجاب می ‌ هایی که شأن آن ‌ و از سوی دیگر به وسیله ملّا شد و به نفع کارآموزان، صنعتگران و حتّی ‌ خود جمع کنند با خشنودی حمایت می ˝ . استادان صنایع بود (Gobineau, Trois ans en Asie, translation cited in Issawi Economic History of Iran 37) .a۴۱/b۳۹ ذبیح مثنوی 129 .17۵-7۶ نقطةالکاف کاشانی، 130 ) معتقدند که برادر چهارمی ۹۰-۹۲( ،۱ . ج الدرّیه ‌ کواکب) و ۴۵( الغطاء ‌ کشف گلپایگانی 131 ) که از صحّت بیشتری برخوردار است ۴ تاریخ امری کاشان نیز وجود داشت ولی ناطق ( تاریخ گذارد. در مورد میرزا احمد و سرنوشت او ن.ک: همدانی، ‌ بر این امر صحه نمی ،۲۸۲ هشت بهشت (پاورقی)، احمد روحی کرمانی (؟) ۳۹۱ جدید Browne, E.G. The Traveler’s Narrative Written to Illustrate the Episode of the Bāb. (Cambridge 1891) 332, 371. Hereafter cited as Browne TN. Balyuzi, Hassan M. Edward Granville Browne and the Bahá’í Faith (London, George Ronald, 1970) 64. Hereafter cited as: Balyuzi.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2