باب و جامعۀ بابی ایران

43 باب، خورشیدی در شبی بی سحر بایست خواه ناخواه با همۀ قدرت ‌ پردۀ خفا باقی بماند. این سیل خروشان می دشت ایران سرازیر ‌ و عظمت خود از سینۀ ملتهب و پر الهام باب در پهن بینیم در آن سرزمین بلندآوازه شود. ملّا حسین ‌ که در تاریخ می ‌ گردد، و چنان های مهمّی در این نقش تقدیر شدند، ‌ که خود بدانند مهره ‌ و یارانش بدون آن نهادند این نقش نصیب ‌ ساز گام نمی ‌ و چه بسا اگر ایشان در این راه سرنوشت ترین ‌ شد. اگرچه، وقایع بعدی نشان داد که ملّا حسین برحسته ‌ کسان دیگری می شخصیّت برای احراز این مقام بود. در مورد مذاکرات باب با ملّا حسین همآهنگی بیشتری بین روایات گوناگون وجود دارد. پس از صرف چای، باب که به رسالت خود ایمانی راسخ داشت، با اطمینان، امّا با نرمی و لطافتی که در وجودش بود، از گاه از حجّت ‌ پرسید، آیا شیخیّه معتقد نیستند که زمین هیچ ‌ میهمان خود ماه از وفات معلّم و رهبر شما گذشته ‌ خداوند خالی نخواهد بود؟ حال که پنج که جانشینی برای سیّد کاظم باشدکیست؟ ملّا حسین پاسخ داد ˝ صاحب امر ˝ استاد ما کسی را به این مقام برنگزید بلکه به شاگردانش توصیه نمود که برای یافتن موعود در اطراف جهان به جستجو پردازند. باب سپس پرسید، ها و علایمی برای موعود قائل شد؟ ملّا حسین آنچه از ‌ استاد شما چه نشانه دانست بیان داشت ‌ سیّد کاظم و اعتقادات شیخیّه در مورد علایم موعود می ویژه بر علم موعود تأ کید نمود و گفت سیّد کاظم همواره علم خود را در ‌ و به دانست. باب از او پرسید آیا ‌ مقابل علم موعود مانند قطره در مقابل دریا می بینید؟ ملّا حسین که شاید از این سؤال یکّه ‌ شما آن علایم را در من می بینم. باب دیگر سخنی ‌ خورده بود پاسخ داد، من آن علایم را در شما نمی نگفت. در ضمن این گفتگو نظر ملّا حسین به اوراقی شامل تفسیر سورۀ بقره اختیار به خواندن ‌ که در طاقچۀ اطاق بود افتاد و با نگاهی به مطالب آن، بی هایی از آن تفسیر پرداخت. سرانجام از باب نام نویسنده را پرسید. باب ‌ بخش کار است که به ادّعایی بزرگ برخاسته. ملّا ‌ پاسخ داد این اثر از جوانی تازه این 81 بینید. ‌ کند؟ باب گفت او را می ‌ حسین پرسید این جوان کجا زندگی می وجود آورد. حتّی اگر مختصر آشنایی از دوران ‌ پاسخ در ملّا حسین انقلابی به شناخت هرگز ‌ نهاد می ‌ کربلا با باب داشت و او را جوانی مؤمن و پاک توانست بپذیرد که وی به ادّعایی چنین خطیر و سهمگین برخیزد. ‌ نمی .۴۵-۴۷ الانوار ‌ مطالع ؛Nabil Zarandi 61-65 81

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2