باب و جامعۀ بابی ایران

95 بینی باب ‌ جهان حتّی هگل نیز با نوعی مطلق دیدن کلام الهی آن را از پهنه دیالکتیک تاریخ های اجتماعی و انسانی دستخوش قانون زمانمندی ‌ سازد. یعنی پدیده ‌ جدا می و تحوّل دیالکتیک هستند امّا عرصۀ دین که عرصۀ کلام و وحی الهی است گردد. ‌ های اجتماعی مستثنیٰ می ‌ به حقیقت مطلق رسیده و از دیگر پدیده باب با اندیشۀ انقلابی خود نه تنها همۀ عوامل و ابعاد فرهنگ بشری را یابد بلکه این دگرگونی و تکامل را حتّی در ‌ دستخوش دگرگونی و تکامل می شد، یعنی در عرصۀ دین و وحی و ‌ ای که سابقاً مطلق و ایستا تصوّر می ‌ عرصه بینی باب به دو نتیجۀ ‌ یابد. این مطلب در جهان ‌ کلام الهی نیز صادق می شود که اگر چه در ظاهر با یکدیگر در ستیزند امّا در منطق ‌ انقلابی منجر می پیوندند. اصل اوّل اصل وحدت ادیان، ‌ تاریخی و دیالکتیک او به هم می وحدت پیامبران و وحدت کلام الهی است. از نظر باب همۀ ادیان یک حقیقت واحدند و همۀ پیامبران دارای یک حقیقتند. در نتیجه قرآن و انجیل و تورات اگر چه ظاهراً با یکدیگر متفاوتند ولی در واقع یک حقیقتند که به اند. اصل دوّم اصل تکامل ادیان است یعنی ‌ های گوناگون جلوه یافته ‌ صورت ای است زنده و پویا و در نتیجه، این حقیقت زنده در ‌ آنکه کلام الهی پدیده های گوناگون ‌ های گوناگون به تناسب تکامل بشر خود را به صورت ‌ زمان دهد. به عبارت دیگر هر دین و کتاب آسمانی آن توسط دین و ‌ جلوه می زند که ‌ یابد. باب مثال شخصی زنده را می ‌ می ˝ ارتفاع ˝ کتاب آسمانی بعدی یابد. یک آدم دوساله پس از ده سال ‌ های گوناگون می ‌ در سنین مختلف شکل گردد امّا این آدم دوازده ساله همان آدم دو ساله است ‌ آدمی دوازده ساله می خواهد ‌ گفتۀ باب کلام الهی زنده و پویاست و می ‌ تر. به ‌ منتهی در شکلی کامل که به موازات تکامل بشر آن هم به صورت نوین خود ظاهر گردد و از اینکه پرستان مذهبی به اسم عشق به کتاب خود مانع تکامل همان کتاب شده ‌ سنّت 6 خورد. ‌ پردازند عمیقاً تأسّف می ‌ و به طرد ظهور نوین همان کتاب می ای پویا و زنده ‌ ترتیب در بازسازی باب از مفهوم دین، دیانت پدیده ‌ بدین شود که باید به جای ایستادگی در مقابل تکامل بشر، خود نیز به اقتضای ‌ می فرستد بر حروفی که او را عروج ‌ چنین است بیان باب: امروز فرقان (قرآن) صلوات می 6 تر از فرقان نیست و کلّ او را ‌ داده و داخل بیان نموده...چنانچه امروز هیچ شِیئی محزون هایی که در حین نزول ‌ مثل آن ‌ نمایند و از رحمت او هیچ ندارند الاّ نقمت را. به ‌ تلاوت می نموده. ای اهل بیان نکرده مثل آنچه اهل فرقان ‌ فرقان، کتاب الف (انجیل) را تلاوت می سوی او ‌ نموده و از محبوب خود به هیچ شِیئی محتجب نگشته که ارتفاع بیان عروج به .)3:3 بیان فارسیاست. (

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2