تاریخ انتشار: 
1397/12/13

هنوز برای محاکمه‌ی اسد دیر نشده است

ناتالی نوگرد

theintercept

باید امیدوار بود که روزی بشار اسد، دیکتاتور آدم‌کشِ سوریه، و سرسپردگان و حامیانش به دست عدالت سپرده شوند. در این مورد، خبرهای خوبی به گوش می‌رسد: اخیراً سه مأمور اطلاعاتیِ سوریه به ظن دست داشتن در شکنجه‌ در آلمان و فرانسه بازداشت شده‌اند. این اولین بار است که چنین اتفاقی رخ می‌دهد. علاوه بر این، ده‌ها شکایت کیفری و قرارِ بازداشت در بعضی از کشورهای اروپایی، از جمله سوئد و اتریش، صادر شده است.

ممکن است طول بکشد و الان احتمال موفقیت ناچیز باشد اما بازرسان جنایی زنجیره‌ی مسئولیت را دنبال خواهند کرد و سرانجام حاکم جبارِ سوریه را به کشتار مردم کشورش برای هشت سال پیاپی متهم خواهند کرد. چند وکیل و کنشگرِ بسیار باانگیزه سرگرم تمهید مقدمات محاکمه‌ی عاملان جنایت علیه بشریت در سوریه‌اند. مهم‌ترین ثمرات این تلاش‌ها در اروپا در آستانه‌ی به بار نشستن است.

برای فهم علت این امر به این واقعیت توجه کنید که صدها هزار سوری پس از فرار از اوضاع هولناک کشورشان به اروپا آمده‌اند. بسیاری از آنها می‌توانند درباره‌ی این جنایت‌ها شهادت دهند و به ثبت آنها کمک کنند. اعضای حکومت اسد و هم‌قطارانش نیز مدت‌هاست که برای گذراندن تعطیلات و ذخیره کردن دارایی‌های خود به اروپا می‌آیند. بعضی از کشورهای اروپایی، به‌ویژه آلمان، به «صلاحیت قضاییِ جهانی» باور دارند و، بنابراین، دادگاه‌های ملی این کشورها می‌توانند به چنین پرونده‌هایی رسیدگی کنند و مسئولان این جنایت‌ها را تحت پیگرد قرار دهند، حتی اگر این جنایت‌ها در خاک این کشورها، به دست یکی از شهروندان آنها یا علیه یکی از شهروندانشان رخ نداده باشد.

از وقتی روسیه و ایران برای سرِ پا نگه داشتن اسد مداخله کردند، وضعیت ژئوپلیتیک به نفع او تغییر کرده است. روسیه اجازه نداد که سازمان ملل خون‌ریزی در سوریه را متوقف کند یا رسیدگی به پرونده‌ی حکومت این کشور را به دیوان بین‌المللی کیفری ارجاع دهد. آمریکا هم در مقابل این فجایعِ بزرگ دست روی دست گذاشته است. اروپا نیز مسامحه کرده است. امروز عمدتاً از دو چیز حرف می‌زنند: یکی این که داعش در آستانه‌ی از دست دادن آخرین پایگاه خود است و دیگر این که ترامپ تصمیم گرفته تا نیروهای آمریکا را از سوریه بیرون بکشد. البته در دموکراسی‌های ما بحث‌های پرشوری هم در گرفته است که با شهروندان «خودمان» که دوش‌به‌دوش داعش جنگیدند یا به دام این فرقه‌ی تبهکار افتادند و به سوریه رفتند چه باید کرد. اما آن‌چه در این میان از یاد رفته درد و رنج طولانیِ خود سوری‌ها است-کودکانی که با گاز سارین و دیگر سلاح‌های شیمیایی خفه شدند، شکنجه‌گاه‌ها، آدم‌ربایی‌ها و ناپدید‌شدن‌های قهری، شهرها و محله‌هایی که در معرض حملات موشک‌های اسکاد و پرتاب کورکورانه‌ی بمب‌های بشکه‌ای قرار گرفتند.

بنابراین، بازداشت‌های اخیر در آلمان و فرانسه بسیار مهم‌اند. یک پناهنده‌ی سوری در اروپا-که گفته یکی از بازداشتی‌ها شکنجه‌گرش بوده-به این خبر چنین واکنش نشان داد: «گریه کردم، اما لبخند بر لب داشتم. چند ساعت می‌لرزیدم...حالا سرانجام می‌توانم بگویم که دیگر عمّال اسد در اروپا مصونیت ندارند. بیش از پیش امیدوار شده‌ام که روزی خود اسد هم محاکمه خواهد شد.»

نسل‌های آینده به دورانی خواهند نگریست که دودستی چسبیدنِ یک حاکم مستبد به قدرت به کشتار حدود نیم میلیون نفر و آوارگی میلیون‌ها تنِ دیگر انجامید، و از ما خواهند پرسید: «شما چه کردید؟»

البته تحت پیگرد قرار دادن آمران و عاملان جنایت‌های بزرگ دوای همه‌ی دردها نیست: پیشگیری از وقوع این جنایت‌ها خیلی بهتر بود. اما محاکمه‌های نورمبرگ پس از جنگ جهانی دوم و دادگاه‌های کیفریِ بین‌المللی برای رواندا و یوگسلاویِ سابق در دهه‌ی 1990 و تجربه‌ی بازماندگان و خانواده‌های قربانیان نشان داده که بازگویی این داستان‌های هولناک، گوش سپردن به سخنان شهود، و نادیده نگرفتن اصول اساسیِ مصرّح در معاهدات حقوق بشری چقدر مهم است. افزون بر این، می‌دانیم که پای شرافت خودِ ما، ناظران دوردست، هم وسط است. نسل‌های آینده به دورانی خواهند نگریست که دودستی چسبیدنِ یک حاکم مستبد به قدرت به کشتار حدود نیم میلیون نفر و آوارگی میلیون‌ها تنِ دیگر انجامید، و از ما خواهند پرسید: «شما چه کردید؟» پس از جنگ جهانی دوم اغلب شعار می‌دادند، «دیگر هرگز چنین نخواهد شد» اما کشتاری که از سال 2011 در سوریه به راه افتاد همچون گردابی بود که این اصل را در کامِ خود فرو برد.

بی‌تردید، عدالت‌خواهیِ مردم سوریه روندی دشوار و طولانی خواهد بود اما از تاریخ آموخته‌ایم که نقض فاحش حقوق بشر را نباید بی‌عقوبت گذاشت-مهم نیست که اجرای عدالت چقدر طول بکشد-آن هم نه فقط به این دلیل که تعقیب کیفری می‌تواند از کشتارهای بیشتر جلوگیری کند. مداومت در جمع‌آوریِ شواهد و ثبت واقعیت‌ها نقش عمده‌ای در پیشگیری از تکرار تاریخ توسط منکران این جنایت‌‌ها دارد. محاکمه‌ی خمرهای سرخ در کامبوج دو دهه پس از نسل‌کشی رخ داد. پینوشه هشت سال بعد از پایان حکومت استبدادی‌اش در شیلی دستگیر شد. اسلوبودان میلوسوویچ در زندان مُرد، نه در کاخ. آری، اکنون عدالت بین‌المللی در وضعیت نامناسبی به سر می‌برد اما اگر هیچ دادگاه بین‌المللی‌ای نتواند به سوری‌ها کمک کند تا ادعای خسارت کنند، در این صورت دادگاه‌های ملی می‌توانند، و باید، چنین کنند.

پس از بازداشت‌های اخیر در آلمان و فرانسه با کاترین مارشی-اوئِل، قاضی سابق فرانسوی، تماس گرفتم. او اکنون مدیرِ گروه تحقیق و تفحصی است که در سال 2016 توسط سازمان ملل برای تشکیل پرونده‌های جنایی درباره‌ی سوریه به وجود آمد. از او پرسیدم که آیا سرانجام روزی اسد مورد پیگرد قرار خواهد گرفت. او گفت، «شاید» اما اضافه کرد که این امر تنها به اسد محدود نخواهد شد زیرا سازمان ملل همه‌ی عاملان جنایت‌ها در سوریه، از جمله اعضای داعش و شورشیان سوری، را تعقیب خواهد کرد. اما حرف اصلیِ مارشی-اوئل این بود که عدالت بین‌المللی راهی پیدا خواهد کرد. او تأکید کرد: «باید بدانیم که اوضاع همیشه این طور نخواهد ماند.»

گروه او به همکاران و منابع بیشتری نیاز دارد-«مدیریت مدارک دیجیتال» محتاج عرب‌زبانان، تحلیل‌گران و متخصصان رایانه‌ است. اگر برای این کار اهمیت قائل‌اید، از گروه‌های قضایی حمایت کنید. آنها به هدفشان خواهند رسید. همین الان هم شواهد و مدارک فراوانی وجود دارد، به‌ویژه چون حکومت سوریه جرایم خود را مخفیانه ثبت کرده است. بعضی از این اسناد را به طور قاچاق از کشور خارج کرده‌اند. برای دنبال کردن «زنجیره‌ی مسئولیت» باید انبوهی از داده‌ها را بررسی کرد. اسد در رأس این زنجیره قرار دارد. نباید از یاد برد که او تنها 53 سال دارد.

 

برگردان: سیمین پیمانی


ناتالی نوگرد سردبیر پیشین روزنامه‌ی لوموند و از دبیران روزنامه‌ی گاردین است. آن‌چه خواندید برگردان این نوشته‌ی او با عنوان اصلی زیر است:

Natalie Nougayrede, ‘Assad can still be brought to justice-and Europe’s role is crucial’, The Guardian, 1 March 2019