08 دسامبر 2025

ایران و عبور از گذشته: نقشه‌ای برای عدالت در دوران گذار

مریم فومنی

اگر امکان تغییرات اساسی در ساختارهای کلان سیاسی ایران فراهم شود، مردم، حکومت و نهادهای مدنی و سیاسی چقدر آماده‌ی مواجهه با گذشته‌‌ای آکنده از جنایت و نقض حقوق بشرند؟

در بسیاری از کشورهایی که مسیر گذار از دیکتاتوری و سرکوب را طی کرده‌اند، این مواجهه از طریق سازوکارهای «عدالت انتقالی» انجام شده است. در ایران این مفهوم هنوز تازه است و حتی بسیاری از کنشگران و روشنفکران هم تصویر دقیق و جامعی از آن ندارند. 

«نقشه‌ی دادخواهی: راهنمای عدالت انتقالی برای ایران» برای پاسخ به همین نیاز تدوین شده است: راهنمای جامعی که پیش‌نویس آن با مشارکت گروهی از حقوق‌دانان، کنشگران و کارشناسان نوشته شده تا چارچوب و معیارهای عدالت انتقالی را روشن کند و سرنخ‌هایی را برای قانون‌گذاری و نهادسازی‌ِ اولیه ارائه دهد، سرنخ‌هایی برای کشف حقیقت، تحقق عدالت و جلوگیری از تکرار نقض سیستماتیک حقوق بشر.

رها بحرینی، حقوق‌دانی که مسئولیت بازتدوین راهنما را برعهده داشته است، در مصاحبه با «آسو» می‌گوید: «مخاطب این نقشه‌ی دادخواهی همه‌ی نقش‌آفرینان دوران گذار هستند، از دادخواهان و گروه‌های جامعه‌ی مدنی، حقوقی و دانشگاهی تا احزاب سیاسی و رسانه‌ها.»

هدف اصلی عبارت است از کمک به ابتکاری جمعی به‌عنوان نقشه‌ی راه عدالت انتقالی در ایران. رها بحرینی توضیح می‌دهد که در این مسیر باید «با تمرکز بر نهادسازی‌های ضروری» و با تکیه بر «برنامه‌ای قابل اجرا و منطبق با حقوق بشر» پیش رفت. چنین برنامه‌ای باید «صدای آسیب‌دیدگان، دادخواهان و جامعه‌ی مدنی» را اصل قرار دهد و در عین حال سازوکارهای رسیدگیِ مؤثر و عادلانه به مظالم گذشته، روشن‌شدن حقیقت، جلوگیری از تکرار جنایت، تبعیض و بی‌عدالتی را مشخص کند تا مسیر حرکت به سوی برابری، آزادی و کرامت انسانی هموار شود.

این راهنما از بحث درباره‌ی اینکه گذار دقیقاً چگونه رخ می‌دهد پرهیز می‌کند، و به کارکرد گروه‌های سیاسی مختلف نمی‌پردازد زیرا قرار است که متنی غیرجناحی باشد و صرفاً بر اصل دادخواهی تأکید کند. با وجود این، در این راهنما نوشته شده است که «عدالت انتقالی فقط در چارچوب یک نظام سیاسیِ دموکراتیک ممکن است. با توجه به وضعیت ایران، این امر مستلزم تغییر نظام جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی جدید از طریق فرایندی دموکراتیک و منطبق با موازین حقوق بشر است.»

عدالت انتقالی سازوکاری است که به روشن شدن حقیقت، اجرای عدالت و توقف چرخه‌ی جنایت کمک می‌کند. روشن شدن حقیقت، اجرای عدالت، جبران آسیب‌ها، به‌یادسپاری آنچه بر جامعه گذشته و تضمین تکرار نشدن نقض حقوق بشر، پنج ستون اصلی این سازوکار است. یکی از اهداف اصلی عدالت انتقالی، مشروعیت‌زدایی از نظام سرکوبگر گذشته و ایجاد نظم سیاسی و حقوقیِ جدیدی مبتنی بر کرامت انسانی است. و چون شکل‌های نقض‌ حقوق بشر، توازن نیروهای سیاسی و ظرفیت نهادها در هر کشوری متفاوت است، نسخه‌ی یکسانی برای تحقق عدالت در جوامع در حال گذار وجود ندارد. 

این راهنما دقیقاً بر همین اساس عمل می‌کند: از یک‌ طرف، مفاهیم و سازوکارهای عدالت انتقالی را بر اساس موازین بین‌المللی معرفی می‌کند و بر آگاهی عمومی از الزامات حقوقی و نهادیِ دوران گذار می‌افزاید و از طرف دیگر، این سازوکارها را در بستر ایران و متناسب با نیازهای خاص این جامعه بررسی می‌کند.

 

تمرین مشارکت جمعی برای تدوین نوعی نقشه‌ی راه

پیش‌نویس این راهنما حاصل فرایندی آموزشی است که با مشارکت مدرسان، تسهیل‌گران و دانشجویان یکی از دوره‌های آموزشی عدالت انتقالی آغاز شد و با همکاری گروهی از حقوق‌دانان، دانشگاهیان و کنشگران ادامه یافت. این دوره‌‌‌ی آموزشی در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ با همکاری دانشگاه سنت‌آنا، در ایتالیا، برگزار شد و بیش از هشتصد فعال مدنی و حقوق‌دان از داخل و خارج ایران در آن شرکت کردند. در ادامه‌ی این مسیر، «جاستیداد»، به‌عنوان یک پلتفرم مستقل، تخصصی و آموزشی در حوزه‌ی عدالت انتقالی، مسئولیت جلب مشارکت گسترده برای مطالعه و نظرسنجی درباره‌ی این پیش‌نویس را برعهده گرفت. آرش محبی، از همکاران «جاستیداد» به «آسو» می‌گوید: «تجربه‌ی سال‌های گذشته نشان داده بود که متن‌ها و منشورهای سیاسی و حقوق بشری هرقدر هم خوب نوشته شده باشند، تا وقتی جامعه و ذی‌نفعان در فرایند تدوین آن‌ها حضور نداشته باشند، با اقبال عمومی روبه‌رو نمی‌شوند.»

به گفته‌ی او که یکی از تدوین‌کنندگان این راهنما است، «اگر قرار است که متنی به پایه‌ی کنشگری تبدیل شود، باید روش نگارش آن هم مشارکت‌محور، شفاف و مبتنی بر پاسخ‌گویی باشد و تدوین‌کنندگانش ذی‌نفعان و اعضای جامعه را شریک متن بدانند.»

با توجه به همین رویکرد، پیش‌نویس اولیه‌ی این راهنما به افراد و گروه‌های مختلف سیاسی، مدنی و دانشگاهی ارسال شد و علاوه بر دریافت و گنجاندن نظراتِ آن‌ها در متن پیش‌نویس، جلساتی هم برای گفت‌وگو درباره‌‌ی این راهنما برگزار شد.

آرش محبی این بخش از کار را شکل ‌دادن به نوعی «ارتباط گسترده و واقعی» می‌داند که سبب شد این متن از تجربه‌ و دانش میدانیِ افراد تأثیر بپذیرد. او درباره‌ی واکنش‌های گروه‌های مختلف به پروسه‌ی بازخوردگیری می‌گوید: «در ابتدا معمولاً نوعی بی‌اعتمادی وجود داشت و بعضی تصور می‌کردند که شاید این هم متنی است که از پیش نهایی شده و الان فقط برای تأیید گرفتن به آن‌ها فرستاده شده است. اما وقتی می‌دیدند که مثلاً ما منشورهای منتشرشده از سوی آن‌ها را خوانده‌ایم، نکته‌های مثبت‌شان را وارد متن کرده‌ایم، و حتی ساختار و واژگان متن با توجه به نظراتِ خودشان تغییر کرده است، فضا کاملاً عوض می‌شد و ارتباط بسیار خوبی شکل می‌گرفت.»

این چرخه‌ی مشارکت‌محور پس از انتشار پیش‌نویس راهنما هم ادامه خواهد یافت. این راهنما متنی زنده است و تدوین‌کنندگانش امیدوارند که با مشارکت فعال جامعه و توجه به تجربه‌های بومی و دانش تخصصی، به مبنایی برای تهیه‌ی پیش‌نویس قوانین مؤسس فرایندهای عدالت انتقالی در ایران تبدیل شود. در این صورت، راه برای تدوین راهنماهای تخصصیِ مشابهی در مورد سازوکارهای گذار دموکراتیک هموار خواهد شد و بستری برای گفت‌وگوهای جمعی درباره‌ی آینده سیاسی ایران پدید خواهد آمد.