روایت‌هایی از کشف حجاب: «فکر می‌کردم مردانگی این است که به حجابِ خواهر و مادرت گیر بدهی»

مریم فومنی

سحر که در یک خانواده‌ی سنتی در جنوب تهران بزرگ شده، در اواخر دبیرستان، ابتدا چادر و سپس حجاب را کنار گذاشت. او که نام و مشخصات واقعی‌اش به درخواست خودش محفوظ نگه‌داشته شده، درباره‌ی تجربه‌اش از برداشتن حجاب می‌گوید.

روایت‌هایی از کشف حجاب: «یا لباسِ پوشیده‌تر تن‌ات کن یا کنارت راه نمی‌روم»

مریم فومنی

هانیه، روزنامه‌نگاری ۳۰ ساله است که در یک خانواده‌ی مذهبی طبقه‌ی متوسط بزرگ شده است، خانواده‌ای که پس از انقلاب ۵۷ مذهبی شدند و او را از دوره‌ی دبستان به مدرسه‌ای فرستادند که پوشیدن چادر در آن اجباری بود. او که در دوره‌ی راهنمایی به خاطر فضای گروه دوستان محجبه‌اش به حجاب علاقه‌مند شد، این حجاب و چادر را تا دوره‌ی دانشجویی به خواست خودش بر سر داشت.

روایت‌هایی از کشف حجاب: «زندانی‌ات می‌کنیم و به همه می‌گوییم که تو مرده‌ای»

مریم فومنی

بسیاری از ما زنانی را از دور و نزدیک می‌شناسیم که زمانی باحجاب و چادری بوده‌اند و حالا حجاب ندارند. اما داستان زندگی این زنان و مسیری که از چادر تا بی‌حجابی پیموده‌اند کمتر شنیده شده است.

بازار جوانرود؛ حریر و چای و چاقو

رسول بابکری

از گرد و غبار هوا کمی کاسته شده. فرصت خوبی در یکی از روزهای تعطیل پیدا کرده‌ام برای بازدید و گردشی کوتاه در شهرستان و بازار جوانرود.

سرنوشت کتاب‌ها و کتاب‌فروشی‌ها در افغانستان

مهدی مدبر

اسن سیشتاد، نویسندهی بلژیکی، در مقدمهی کتاب کتابفروش کابل به‌نقل از یکی از کتابفروشان کابل مینویسد: «بار اول کمونیستها کتابهایم را سوزاندند، سپس مجاهدین آنها را چور و چپاول کردند و بار دیگر طالبان همهی آنها را آتش زدند.»

قدرِ دو گندم آزادی

فرشته مولوی

تنها یک درخت در میان بسیار درختِ باغِ بهشت با نشان «نشاید و نباید»ش چندان و چنان خواستنی می‌نماید که خارخارِ خواهش آن عاقبت بر عافیت بهشت چیره می‌شود. آدم پیش از دستیابی به درخت نه گناه می‌‌شناسد و نه با دانایی و حقیقت آشناست. درخت بیش و پیش از آنکه به گناه یا معرفت یا حقیقت تعبیر شود، حکایت از آن دارد که آدم، نه از روی دانش، که از روی سرشت، خواهان آزادیِ بی‌کران و بی‌سانسور است.

یادداشت‌های روزانه از کابل ــ بخش ششم

لاله رحمانی

در دوران طالب، قبل از این حوادث میشد به رقص پناه برد و رقصید تا آن دم که خسته شوی و درد‌هایت را به فراموشی بسپاری. مگر حالا میتوانم برقصم؟! پس آن صد‌ها انسان و صدها خانواده چه؟ مردمان می‌گویند آن مادری که سه پسر‌ش را از دست داده بود، سکته کرد. نمی‌دانم چقدر درست است اما بدون سکته هم مگر زنده است؟

از جیغ خرگوش تا پامر ۴۵میلیون‌تومانی در بازار حیوانات کرمانشاه

نجوا غلامی

برای پیداکردن یا خریدن یک حیوان خانگی کافی است به یکی از فروشگاه‌های اینترنتی بروید. حیوانات متعدد، از پرنده تا سگ و خرگوش و گوسفند، را در هر قیمتی می‌توان پیدا کرد. البته به نژاد، اندازه، سن و رنگ هم بستگی دارد. سهره و سگ و کبوتر تعدادشان بیشتر از بقیه است.