مدنیت و شرافت و کرامت جامعهای که دیرزمانی زیر ضرب زور و ظلم نظام توتالیتر بوده و به نظمی غیراخلاقی خو گرفته و خودآگاه و ناخودآگاه از آن تأثیر پذیرفته و در بسط بیعدالتی و حقکشی همدست دولت بوده یا در برابر آن انزوا و انفعال اختیار کرده، نمیتواند صرفاً به باز شدن درهای آزادی بازگردد.
یکی از عادتهای زشت فجایع این است که سر و کلهشان ناگهان ظاهر میشود. آنها جوامع را غافلگیر میکنند، و مردم را برای فهم معنای واقعیِ فاجعهای مثل کووید-۱۹ به دردسر میاندازند. یافتن معنا در تهدید ظاهراً بیمعنایی علیه زندگی بشر همواره متألهان و فیلسوفان را به توضیح واداشته است.
اخبار جعلی از تبلیغ کمپینهای سیاسی و ضربه به اعتبار افراد و نفرتپراکنی تا افزایش مخاطب، دنبالکننده و سود مالی، اهداف متفاوتی را دنبال میکنند. با افزایش ضریب نفوذ اینترنت و گسترش شبکههای اجتماعی، حالا دیگر پروپاگاندا و شایعهپراکنی در انحصار سیاستمداران، دولتها و رسانههای پرنفوذ نیست. اما راه مقابله با این شایعات و اخبار جعلی چیست؟
آلبر کامو زمانی رمان را به عنوان عرصهای تعریف کرده بود که در آنجا انسان با انسانهای دیگر تنها میماند. رمان طاعونی عرصهای است که در آن همهی انسانها همهی انسانهای دیگر را تنها میگذارند.
اصلِ زندگی فانوسی در برابر باد است، لرزان و متزلزل. دیگر لازم نیست در هیچ مسجد و منارهای و دیر و کلیسایی کسی ناقوس تو را به صدا درآورد و یاد تو را به دلها اندازد. کرونا از آنجا که سایهی مرگ است خودکار چنین میکند. بشر تاکنون هرگز یکدست در همهی عالم خدا را این چنین یاد نکرده بود که آن را.
در این لحظهی خاص تاریخی، بشریت دچار وضعیتی مشابه تاریکی مطلق شده است. وجه تشابه این دو وضعیت این است که بشر هرگز چنین شرایطی را تجربه نکرده و برای مواجهه با آن آماده نشده است. همین طور نمیداند که این وضعیت تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و در طول این مدت چگونه باید خود و اوضاع را کنترل کند و چه راهی برای برونرفت از این شرایط وجود دارد.