چهطور میتوانیم به شناختِ واقعی از آزادی رسیده باشیم، وقتی در این محیط مجعول سیر میکنیم؟ وقتی دولتها و شرکتها به شدت درگیر هدایت رفتارهای ما هستند، وقتی اغلب امکان ندارد بین اطلاعات و اطلاعات کاذب تمایز بگذاریم؟ به چه کسی میتوانیم اعتماد کنیم؟
فرانک پرندهای را در حیاط میبیند و معتقد است که این پرنده یک سهره است. گیتا که کنارش ایستاده همان پرنده را میبیند اما عقیده دارد که یک گنجشک است. چه واکنشی را باید از فرانک و گیتا انتظار داشت؟
اینستاگرام، با امکان ساخت صفحات شخصی، معادل تقریبی «آلبوم عصر آنالوگ» را برای همه فراهم کرده است، با امکان به اشتراکگذاری عکس و قابلیت افزودن متنی دلخواه. هرکس که یک گوشی هوشمند دارد میتواند عضوی از هشتصد میلیون نفری باشد که در جهان در هر لحظه در حال عکاسی و بارگذاریِ عکسهاییاند که گرفتهاند، از جاهایی که رفتهاند و غذایی که خوردهاند و چیزهایی که دیدهاند.
آیا روزنامهنگاری میتواند، از دل اخبار مربوط به جنگ و کشتار، جهانِ ما را یک گام به صلح نزدیکتر کند؟ آیا در کنار صفحاتِ محبوبِ حوزهی سلامت در روزنامهها و مجلات به صفحاتی مخصوصِ صلح نیاز نداریم؟ دو یادداشت زیر پاسخهایی به این پرسشها ارائه میکنند.