ایوان کلیما، وجدان پراگ
فهیمه خضر حیدری
برای نویسندگان ممنوعالقلم فقط پستترین مشاغل مجاز بود؛ حمالی، شبگردی، شیشهشویی، رفتگری و، اگر خوششانس بودند، انبارداری. اما همین نویسندگان در آن دوران بهترین کتابها را نوشتند.
برای نویسندگان ممنوعالقلم فقط پستترین مشاغل مجاز بود؛ حمالی، شبگردی، شیشهشویی، رفتگری و، اگر خوششانس بودند، انبارداری. اما همین نویسندگان در آن دوران بهترین کتابها را نوشتند.
شاید این روزها بیش از همیشه ضرورت دارد که از خود بپرسیم چرا نمیتوانیم با هم گفتوگو کنیم؟ یا چرا گفتوگوهای ما بیشتر خصمانهاند و اختلافها را تشدید میکنند. چرا گفتن، شنیدن و تحملِ نظر مخالف تا این حد دشوار به نظر میرسد؟
در نهمین قسمت از مجموعه پادکست «با کمی تردید» فهیمه خضر حیدری و حسین قاضیان دربارهی دوگانهی ماندن یا رفتن گفتوگو کردهاند. موضوعی که چیزی از یک جدال بزرگ کم ندارد: از ایران برویم یا نرویم؟
این روزها سالگرد تولد «هایده» است؛ او در بیست و یکم فروردین ۱۳۲۱ در خیابان عینالدوله در تهران به دنیا آمد و تنها ۴۷ سال زندگی کرد.
«بنای عظیم خاطره» شمارهی ویژهی پادکست محبوب «غذایای ایرانی» برای نوروز ۱۴۰۳ است. فهیمه خضر حیدری در این قسمت از «غذایای ایرانی» از یادها و خاطرههایی میگوید که با طعم و بو و مزهها از بشقاب غذای ما سر برمیآورند.