چگونه از بحران اقلیمی اجتناب کنیم؟ نگاهی به کتاب جدید بیل گیتس
«مشکل را به من نشان دهید تا به کمک فناوری آن را حل کنم» بیل گیتس در اجلاس اقلیمی سازمان ملل در سپتامبر 2019. عکس: جیسون دکرو/ آسوشیتد پرس
بیل گیتس زندگی ما را به واسطهی نرمافزار مایکروسافت متحول کرده است؛ او زندگی عدهی بیشماری را از طریق فعالیتهای بنیادش برای ریشهکنیِ بیماریهای فلج اطفال، سل و مالاریا بهبود بخشیده است؛ و اکنون میخواهد با مقابله با تغییرات اقلیمی زندگی ما را نجات دهد.
کتاب چگونه از بحران اقلیمی اجتناب کنیم به تغییرات لازم برای خنثی کردن تأثیر اقدامات فاجعهبار چند دههی گذشته میپردازد. بر اساس برآورد بیل گیتس، ما باید سالانه 51 میلیارد تن گاز گلخانهای را از جو زمین حذف کنیم؛ او تأکید میکند که هزینهی انسانیِ ناکامی در انجام این کار از ۱/۵ میلیون قربانیِ فعلیِ کووید-19 فراتر خواهد رفت و بنا به محاسبات وی میتواند پنج برابر بیشتر از تلفات آنفلوانزای اسپانیایی یک قرن پیش باشد.
برای خلاص شدن از شر 51 میلیارد تن گازهای گلخانهای و به صفر رساندن میزان انتشار کربن تا سال 2050، گیتس به روال مرسوم هواداران فناوری، برنامهای برای ذخیره و مدلسازی از دادهها ارائه کرده است. ما به استفادهی فزاینده از انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش مصرف سوختهای فسیلی نیاز داریم (که حدوداً 27 درصد از کاهش لازم برای انتشار کربن را به خود اختصاص میدهد). همچنین باید نحوهی تولید کالاها (31 درصد)، کشت مواد غذایی (18 درصد)، سفر (16 درصد)، و گرمایش و سرمایش ساختمانها (6 درصد) را تغییر دهیم.
به منظور دستیابی به این هدف، گیتس مجموعهای از اقدامات را پیشنهاد میدهد که دولت بریتانیا میتواند آنها را در دستور کار رسمی بیستوششمین کنفرانس تغییرات اقلیمیِ سازمان ملل، که امسال در گلاسگو برگزار خواهد شد، قرار دهد. او خواهان «طرح جدید زیستمحیطی»، قیمتگذاری کربن و افزایش مسئولیتپذیری شرکتها است. اما مهمترین طرحهای پیشنهادی گیتس به فناوریهای جدید ارتباط دارد. نوآوریهای او در حوزهی بهداشت جهانی برای مقابله با بیماری به ارائهی راهحلهای علمی انجامید. او میگوید: «مشکل را به من نشان دهید تا به کمک فناوری آن را حل کنم.» ــ او بیش از هر چیز به پیشرفتهای فناوری علاقه دارد، که معادل محیطزیستیِ پروژهی منهتن ]تولید بمب اتم[ و فرود بر ماه است.
دربارهی ابعاد عظیم و فوریت مسئله حق با گیتس است. اکنون میزان انتشار جهانی کربن 65 درصد بیشتر از سال 1990 است، و اصطلاح «گرمایش جهانی» با لحن خودمانیاش و داستانهای مربوط به تولیدکنندگان شامپاین انگلیسی و حتی اسکاتلندی، به اندازهی کافی گویای شدت توفانها، تندبادها، سیلها، و خشکسالیهایی نیست که سیارهی ما را در مسیر رسیدن به دمایی قرار داده که از میلیونها سال قبل تا کنون مشاهده نشده است. همانطور که این کتاب نشان میدهد، این اصطلاح نمیتواند به طرز رضایتبخشی بزرگترین عیب و نقص بازار و دشوارترین مشکل در زمینهی اقدام جمعی جهانی در تاریخ بشر را نشان دهد.
گیتس به این واقعیت اشاره میکند که هنوز 800 میلیون نفر از فقیرترین مردم جهان از دسترس به برق محروماند. او طرحی برای توسعهی انرژی پاک و کاهش هزینههای آن ارائه میدهد. اکنون به لطف پیشرفتهای علمی، هزینههای انرژی خورشیدی، باد، موج، ذخیرهی باتری، وسایل نقلیهی الکتریکی، پایش از راه دور، و شبکههای هوشمند به میزان چشمگیری کاهش یافته است. اما برای دستیابی به انرژی پاک مقرونبهصرفه باید از وضعیت فعلی فراتر رفت. گیتس خواهان وضع «قانون تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر» و پنج برابر شدن فوریِ تحقیق و توسعه در حوزهی تغییرات اقلیمی است. این امر شامل سرمایهگذاری در همجوشی و شکافت هستهای، انرژی حرارتی (تولید انرژی از لایهها و صخرههای داغ زیر زمین)؛ کانیسازی کربن؛ حذف کربن در کف دریا برای اسیدزدایی اقیانوسها؛ و جذب مستقیم هوا با استفاده از دستگاههای زمینشویی (scrubbing machines) است. اکنون پیشرفتهترین صفحات خورشیدی تنها 25 درصد از انرژی خورشیدی را تبدیل میکنند؛ بنابراین، باید مشکلات ناشی از ادواری بودن تولید انرژی تجدیدپذیر، تفاوتهای فصلی در عرضهی آن، و همچنین هزینههای بسیار زیاد ذخیرهی آن را حل کنیم.
افزون بر این، باید اقدامات بیشتری برای مهار گازهای گلخانهای در تمام بخشهای انرژی، حملونقل و تولید انجام دهیم تا از انتشار مجدد آنها در جو جلوگیری کنیم: این گازها را در اعماق زمین یا در محصولات با عمر طولانی مانند بتن ذخیره کنیم؛ حتی میتوان اکسید کربن را با کلسیم ترکیب کرد تا سنگ آهک تولید شود و از آن به جای بتن استفاده کرد.
در مجموع، این اقدامات میتواند انتشار جهانی کربن خالص را به صفر برساند. اما اگر سیاست صرفاً با عقل و علم با مشکلات مواجه میشد، نه تنها بحران اقلیمی را رفع میکردیم بلکه کووید-19 و سایر بیماریهای عفونی نیز به آسانی درمان میشد.
حال که میدانیم چه باید کرد، باید از خود پرسید که چرا به آهستگی عمل کردهایم؟ برای اقتصادهای پیشرفته مقرونبهصرفهتر است که کل هزینهی تعدیل و انطباق فقیرترین کشورها را بپردازند تا خودشان هم از چند دهه افزایش آلودگی رنج نبرند. پس چرا دنیا از اتحاد بازمانده است؟
گیتس آشکارا علم را به سیاست ترجیح میدهد: «طرز فکر من بیشتر به یک مهندس شبیه است تا یک متخصص علوم سیاسی.» ــ ایمانِ تأثیرگذار و ستودنیِ او به علم و عقل یادآور اعتقاد اقتصاددان بزرگ پیش از جنگ، جان مینارد کینز، به عقلانیت اقتصادی است. نوآوری او در تفکر اقتصادی راهگشای رهایی از رکود جهانی و بیکاری گستردهی دههی 1930 بود. اما او نتوانست رهبران سیاسی آن زمان را متقاعد کند، و با نومیدی سیاست را با عنوان «بقای غیراصلح» تقبیح کرد. به نظر کینز، «مشکل اساسی نه در پرورش ایدههای جدید بلکه در رهایی از ایدههای قدیمی است.»
گیتس آنقدر متواضع است که میگوید: «من راهحلی برای سیاست تغییرات اقلیمی ندارم.» اما در عین حال، میداند که راهحلی که میجوید به طرز جداییناپذیری به تصمیمات سیاسی گره خورده است. منافع قدرتمندان میتواند به نادیده گرفتن شواهد ظاهراً متقن علمی بینجامد، یا به واسطهی سهلانگاری بوروکراتیک به حاشیه رانده شود، یا توسط رهبری سیاسی ضعیف و بیکفایت تضعیف شود. ممکن است این شواهد به علت رقابتهای ژئوپلیتیک یا بر اثر چسبیدن مردم به دیدگاههای ازمدافتاده و جزماندیشانه دربارهی حاکمیت ملی دستکاری شود. بنابراین، همکاری چندجانبهی لازم برای مقابله با یک معضل جهانی رخ نمیدهد و تنشهای واقعی میان اولویتهای اقتصادی و زیستمحیطی، و میان کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه حلنشده باقی میماند.
من به اجلاس تغییرات اقلیمی کپنهاگ در سال 2009 میاندیشم، زمانی که حتی اشتیاق بریتانیا و اروپا برای دستیابی به توافق نتوانست بر بیمیلیِ آمریکا به تعهدات قانونی الزامآور، و سوءظن عمیق چین، هند و اقتصادهای نوظهور غلبه کند، یعنی اقتصادهایی که فکر میکردند که هر گونه تعهد و محدودیتی ممکن است توسعه و پیشرفت آنها را به خطر بیندازد. آنها چنان بر اجتناب از تعهدات الزامآور تأکید میکردند که پیشنهاد اروپا مبنی بر الزام یکجانبه به کاهش 50 درصدی در انتشار را نپذیرفتند. اختلافات آنقدر ناخوشایند بود که نخست وزیر استرالیا، کوین راد، که شجاعانه برای دستیابی به یک توافق بلندپروازانه ایستادگی کرده بود، درگیر جنگ لفظیِ شدیدی با مذاکرهکنندهی چینی شد.
توافقنامهی پاریس (2015) به رفع بسیاری از ناکامیهای کنفرانس کپنهاگ کمک کرد. توافق بر سر یک هدف جهانی حاصل شد: جلوگیری از افزایش دما به بیش از 2 درجه نسبت به دمای کرهی زمین پیش از صنعتی شدن ــ ترجیحاً 5.1درجه. ما تعهدات جدیدی را برای گزارش، پایش، و بررسی مستمر میزان انتشار [گازهای گلخانهای] در هر کشور ایجاد کردیم. هرچند نتوانستیم اقتصادهای بزرگ را به تعهد دقیق به کاهش کربن ملزم کنیم اما آنها توافق کردند که هر پنج سال یک بار اهداف بلندپروازانهتری تعیین کنند.
اهمیت اجلاس نوامبر امسال در گلاسگو در این است که اولین گام از مراحل بازنگری است، و با توجه به اینکه تاکنون 70 کشور متعهد شدهاند که انتشار کربن را به صفر برسانند، این رویکرد نشاندهندهی بهترین فرصت برای پیشرفت در سالهای آینده است. اکنون یافتههای علم قطعیتر، فناوری مقرونبه صرفهتر، و هزینهی سستی و سکون آشکارتر از همیشه است. علاوه بر این، بایدن و نمایندهی جدید او در امور اقلیمی، جان کری، نویدِ تجدیدِ رهبری آمریکا را میدهند، و از سوی دیگر شرکتها و شهرها نیز آمادهی تغییرند.
یخچال طبیعیUnterer Theodulgletscher در بالای زرمات با سرعت محسوسی در حال ذوب شدن است. عکس: فابریس کافرینی/ خبرگزاری فرانسه/ گتی ایمجز
علاوه بر پذیرش پیشنهادهای گیتس برای افزایش سرمایهگذاری در فناوریهای جدید، من پیشرفتهایی را در گلاسگو از چهار جنبهی اصلی متصور میشوم. اول، محرک مالیِ هماهنگشدهی جهانیای که برای احیای اقتصادی دوران پساکرونا به آن نیاز داریم، باید در کانون خود شامل طرح زیستمحیطیِ جدیدی حول محور توسعهی گستردهی زیرساخت زیستمحیطِ پایدار و ایجاد میلیونها شغل جدید باشد.
دوم، باید دربارهی قوانین جدید شرکتها توافق کرد تا با اجرای آنها در سراسر دنیا اطمینان حاصل شود که شرکتها آمار مربوط به ردپای کربنی خود را منتشر میکنند، روشهای حسابداریای را به کار میبرند که هزینهی کامل زیستمحیطیِ فعالیتهایشان را نشان میدهد، و با انتشار طرحهای گذار به اقتصاد عاری از کربن تجارت را دگرگون میسازند.
سوم، باید با توافقنامههایی برای حذف یارانههای سوختهای فسیلی و با پذیرش طرح بایدن دربارهی سازوکارهای تنظیم مرزی ــ که برای اولین بار بر واردات و صادرات محصولات کربن بر مالیات وضع میکند ــ جنبش قیمتگذاری کربن را پیش ببریم. چهارم، میتوانیم دربارهی ترویج راهحلهای طبیعتمحور توافق کنیم، از جنگلکاری تا استفادهی بهینه از زمین که «مؤسسهی منابع جهانی» حامی آن است. با این کار سرانجام میتوانیم به بودجهی اقلیم سبزِ وعدهدادهشدهی 100 میلیارد دلاری جامهی عمل بپوشانیم، بودجهای که 10 سال پیش برای جمعآوری و تخصیص منابع مالی به تعدیل و سازگاری اقلیمی در کشورهای درحالتوسعه برنامهریزی شده بود.
اما اجرای معاهدهی پاریس ــ محدود ساختن افزایش دما به ۱/۵ درجه ــ مستلزم آن است که کشورها میزان انتشار [گازهای گلخانهای] خود را تا سال 2030 به نصف میزان کنونی برسانند. بنابراین، ذینفعهایی مثل صنایع عظیم نفتی باید به این تغییرات تن دهند. باید با لفاظیهای ناسیونالیستی-پوپولیستی عوامفریبان بیمسئولیت مقابله کرد. هواداران مجموعهی تعهدات قویتر باید نشان دهند که چرا شراکت در حاکمیت به نفع همهی ملتها است و این اقدامِ هماهنگِ جهانی واقعاً تنها راه پایان دادن به عدم تناسب میان ابعاد مشکلات زیستمحیطی و ظرفیت کنونی ما برای حل آنها است. موفقیت زمانی حاصل میشود که نشان دهیم که قدرت واقعی کشورها برای ایجاد دنیایی بهتر، قدرتی نیست که میتوانند «بر» دیگران اِعمال کنند بلکه قدرتی است که میتوانند «با» دیگران به کار گیرند.
برگردان: رزا بهروزی نوبر
گوردون براون فارغالتحصیل دورهی دکترای تاریخ از دانشگاه ادینبورو و نخست وزیر پیشین بریتانیا (۲۰۱۰-۲۰۰۷) است. آنچه خواندید برگردان این نوشتهی او با عنوان اصلیِ زیر است:
Gordon Brown, ‘How to Avoid a Climate Disaster by Bill Gates review- why science isn’t enough’, The Guardian, 17 February 2021