ناله سر کن، بیصدا
همزمان با سی وچهارمین جشنوارهی موسیقی فجر، اجرایی در خیابان داشتم در مقابل تالار وحدت، اجرای ناله سرکن. مخاطبین من در خیابان آزاد بودند به اجرای من واکنش نشان بدهند. در خیابان ایستادم و با فرض این که کار من جزیی از بخش آزاد جشنواره است برنامهام را اجرا کردم. با رعایت کامل موازین اخلاقی و قانونی برای اجرای بانوان، یعنی با همان حجابی که همیشه در تالار داشتهام در اجراهای رسمی، و همان نخواندنی که در خیابان و کنسرتها باید رعایت شود. اینگونه است اجرای بانوان به یاد قمرالملوک وزیری که در آن لحظه من دانهی کاشتهی او بودم که ریشه کردهام، در زیر بارانی که اگرچه بیموقع بود اما بارید بر تمام حنجرههای خاموش و به رقص در آمد روی سازهایی که بر کف زمین خواباندمشان.
اجرایم برای صداهایی که برای خواندن ترکِ وطن میکنند، برای نگاه پرحسرت دختر نوازندهی اصفهانی که پارسال نگذاشتند روی صحنه برود و برای تمام زنان سرزمینم بود که لالاییهایشان هم بی صداست.
اگرچه گالری نداشتم که در آن برنامهام را اجرا کنم اما خیابان برای تمام برنامههایمان متعلق به ماست. اگرچه دیواری نداشتم اما آسمان میخهای ما را محکم نگه میدارد.
باران بارید. دوستان هنرمندم کنارم بودند، گریستند، خواندند و همه سبکبال به خانه بازگشتیم. من قمر بودم و زمین خیابان، گراند هتلِ من برای خواندن مرغ سحر با صدای بی صدا که گاهی خاموش به هزار زبان در سخن است.
*عکسها از سمیه گروسینژاد