تب‌های اولیه

«صبح صادق ندَمَد تا شبِ یلدا نرود»

فهیمه خضر حیدری

وضعیت خراسانِ کهن در شب یلدا یا شبِ چراغْ شباهت شگفت‌انگیزی به وضعیت امروز ما دارد؛ هزاران چراغِ ناشناخته چون اختران سوخته یک دم در این ظلام درخشیده‌اند، شبِ بی‌ستاره را روشن کرده‌اند و رفته‌اند. یکی، یکی، یکی…چراغ، چراغ، چراغ… روشنایی‌یافتگان شب را روشن کرده‌اند و پشت سرشان چنان ردی از نور بر جا گذاشته‌اند که هر تاریکی را می‌شکافد و کنار می‌زند.

نویسنده و اهلی‌هایش

فرشته مولوی

آرزو و خیال اگر در گستره‌ی دانش و فن آغازی برای «رفتن تا رسیدن» است، در پهنه‌ی هنر و ادبیات سوختِ «رفتن برای رفتن» است. همین است که در ادبیات خیال پریدن و پرواز ازلی-ابدی و یگانه است ــ گیرم که در ذهن هرکس در هر آن رنگ و شکلی دیگر می‌گیرد.

سرنوشت کتاب‌ها و کتاب‌فروشی‌ها در افغانستان

مهدی مدبر

اسن سیشتاد، نویسندهی بلژیکی، در مقدمهی کتاب کتابفروش کابل به‌نقل از یکی از کتابفروشان کابل مینویسد: «بار اول کمونیستها کتابهایم را سوزاندند، سپس مجاهدین آنها را چور و چپاول کردند و بار دیگر طالبان همهی آنها را آتش زدند.»

سانسورِ نرم با واژه‌های توخالی

فرشته مولوی

واژه‌ی سانسور، برخلاف خودش، برای ما برزخیانِ از سنت مانده و از مدرنیته رانده چندان کهنه نیست. کاربرد رسمی‌اش برمی‌گردد به دوره‌ی ناصری که به پیشنهاد اعتمادالسلطنه و به دستور شاه اداره‌ی سانسور برای کنترل و نظارت بر مطبوعات و کتاب برپا شد. این اداره در دل انطباعات جا خوش کرد تا «دایره‌ی‌ تفتیشِ» دلخواسته‌ی وزیر به راه بیفتد و او بتواند «مراقب و مواظب» چاپ و نشر در ممالک محروسه باشد.

در سوگ غزاله‌ی قصه‌خوان

هوشنگ گلشیری

به یاد غزاله علیزاده، داستان‌نویس پیشرو و توانایی که روز ۲۱ اردیبهشت سالروز مرگ اوست، متنی از هوشنگ گلشیری را منتشر کرده‌ایم که روز بعد از خاکسپاری غزاله، درباره‌ی او، خودکشی او و داستاننویسی او نوشته بود و پیش از این، منتشر نشده است.

کشتی واژگان و سه ناخدا

فرشته مولوی

روشن است که واژگانْ بیشتر و تندتر از نحو و نظام آوایی دستخوش دگرگونی می‌شود. در این نیز تردیدی نیست که دایره‌ی واژگانی زبان فارسی برای پاسخگویی به نیازهای روزافزون کاربران آن ناگزیر به گسترش است. اما نه ترکیب گروه‌های دستاندرکار در گسترش و پویایی و بالندگیِ مجموعه‌ی واژگانی زبان فارسی همگون است و نه سهم هر گروه در این کار بازشناخته. در این حال شناخته‌شده‌ترین مرجع (اتوریته) زبان فارسی در ایرانِ پسامشروطه نهاد فرهنگستان است.

دیوار شعر

سیروس علی‌نژاد

به تازگی رمانی در تهران منتشر شده است که از احوال شاعر بزرگ فارسی‌زبان، رودکی می‌گوید. نام این رمان «بازگشت به پنج رود» است، جایی که زادگاه مقدمة‌الشعرای زبان فارسی بوده است. نویسنده‌ی رمان، «آندری ولوس»، روس است اما در تاجیکستان زاده شده و در فرهنگ تاجیک بالیده است.

با ساعدی و بی‌ او

داریوش آشوری

با اینکه حرفه‌ی رسمی‌ ساعدی پزشکی بود، با تمام وجود یک نویسنده بود و می‌خواست نویسنده بماند؛ نویسنده‌ای که یک تعهد اخلاقی و تعلق عاطفی به میدان مبارزه‌ی سیاسی می‌کشیدش تا هرگونه سرسپردگی ایدئولوژیک. اگر این سخن درباره‌ی او درست باشد، می‌توانم بگویم که او نویسندگی و توانایی هنرمندانه‌ی خود را قربانیِ این تعهد اخلاقی و تعلق عاطفی کرد و اگر روزگار جز این می‌بود و او بیشتر به کار خود می‌پرداخت چه بسا آثاری بهتر و پرداخته‌تر از این از او ‌می‌داشتیم.