دکتر ھوشیار در این کتاب بر آن است که خوانندهی فارسیزبان را با مبانی فلسفه و روانشناسی و جامعهشناسیِ تعلیم و تربیت آشنا سازد و یک چارچوب نظری مستحکم و جامعالاطراف را که با مفاھیم نوین این علم سرسازگاری داشته باشد عرضه کند.
آنچه میخوانید قسمتهایی از یادداشتهای دختر نوزدهسالهی افغانستانی با نام مستعار لاله است. او در این یادداشتها احساسات، افکار و مشاهداتش از زندگی این روزها در کابل را ثبت کرده است.
آنچه میخوانید قسمتهایی از یادداشتهای دختر نوزدهسالهی افغانستانی با نام مستعار لاله است. او در این یادداشتها احساسات، افکار و مشاهداتش از زندگی این روزها در کابل را ثبت کرده است.
قاعده در رفتار با بچهها هنوز این است که «چوب معلم گل است». این قاعده آنقدر جاافتاده که در تصویر ارائهشده از مدارس در سینما و صداوسیمای جمهوری اسلامی نیز نمایان است؛ «مدیر»، «آقای ناظم»، «معاون» و «معلم» دلسوزی که خطکش در دست به این سو و آن سو میرود. پیشفرض رایج این است که چندصد دانشآموز را صرفاً با زبان خوش نمیتوان اداره کرد.
«نان، کار، آزادی». این شعار زنان در کابل و چند شهر دیگر افغانستان است که در حاکمیت طالبان بارها به خیابان آمدهاند. شمار این زنان شجاع که چشم در چشم طالبان و با قبول خطرات جدی فریاد خود و همهی زنان افغانستان را به سراسر جهان رساندهاند، به مراتب کمتر از تعداد زنانی است که همین چند ماه پیش یک چهارم مجلس افغانستان را به خود اختصاص داده بودند.
مدرسه در ایران، تنها جایی بود که سمیه و بسیاری سمیههای دیگر، در فضایی نسبتاً امنتر میتوانستند با گروه همسالان خود معاشرت کنند. این زاویه در سیاستهای نظام آموزشی ایران در نظر گرفته نشده است. آیا میدانیم که مسئلهی آموزش پس از آغاز همهگیری چگونه ادامه پیدا کرد؟