در یکی از روزهای شهریور ساعت ۲ بعدازظهر به محل ثبتنام رفتیم. مدارک را ارائه کردم و مسئول مربوطه بعد از کنترل مشخصاتم کمی مکث کرد. مطمئن بودم که این مکث هیچ دلیلی جز باور دینیِ متفاوتِ من از سایر دانشجویان ندارد ولی چون اظهارات مسئولان و قانون اساسیِ کشور نباید مرا از تحصیل محروم کند به روی خودم نیاوردم و منتظر ماندم.
سرگذشت ایوان کلیما، بهومیل هرابال، واتسلاو هاول و ... سرنوشت کسانی است که بهرغم فشارهای نظام خودکامه، مشعل استقامت سازنده را در چکسلواکی فروزان نگه داشتند. آنها وقتی از دانشگاه اخراج شدند، سمینارهای زیرزمینی را برگزار کردند. وقتی ممنوعالقلم شدند، جزوههای سامیزدات را نوشتند و پخش کردند و زمانی که از اجرا در سالنهای عمومی بازماندند به تمرین و اجرای نمایشهای خصوصی روی آوردند.
چرا نسبت به گروهی از فعالان مدنیِ ایران که به مقاومتِ بدون خشونت اعتقاد دارند، کسانی مانند نسرین ستوده، نرگس محمدی، عبدالفتاح سلطانی و صدها فعال مدنیِ دیگر، واکنشهای خارج از تناسبی دیده میشود؟ فعالان مدنی چگونه در به چالش کشیدن علنی و همچنان سازندهی ساختار مزمن سرکوب در اجتماع موفق میشوند؟
با برآمدن جمهوری اسلامی، روایت شیعیِ شهادت، که تا آن زمان بیشتر بر مظلومیت امام حسین تأکید میکرد، به خدمت اهداف ایدئولوژیک و سیاسی درآمد. در مقابل، روایت آیین بهائی از شهادت، که آن را آخرین چاره برای اثبات عقیده میداند، بهائیان ایران را به "استقامت سازنده" تشویق کرد.