جودیت باتلر در آخرین کتاب خود با عنوان «نیروی خشونتپرهیزی» استدلال میکند که در این زمانه، و احتمالاً در هر زمانهای، باید اشکال کاملاً نوینی از همزیستی میان انسانها در جهان را تخیل کرد. جهانی که او آن را «برابری بنیادین» میخواند.
زیر عنوان این مقاله نوشته شده «ام. اِی. سیگرت»، و نه «مری اَن سیگرت». چرا؟ چون واقعاً دلم میخواهد مردان هم این مقاله را بخوانند. نویسندگان زن در طول قرنها، از خواهران برونته تا جورج الیوت و جی. کی. رولینگ، مجبور شدهاند که جنسیت خود را پنهان سازند تا پسران و مردان را متقاعد کنند که کتابهایشان را بخوانند.
کتاب مورد بحث، یادنامهای است از زندگی النور مارکس، رزا لوکزامبورگ، اما گلدمن و هانا آرنت؛ چهار زن پرآوازه در عالیترین سطوح اندیشه و فعال در جنبشهای ترقیخواهانهی قرون نوزدهم و بیستم اروپا.
۴۴ سال پس از تظاهرات زنان ایرانی علیه اجباریشدن حجاب، تصاویری که سوفی کییر (Sophie Keir)، عکاس و روزنامهنگار کانادایی، از این رویداد ثبت کرده برای نخستین بار به نمایش گذاشته شده است. ۲۷ عکسی که در نمایشگاهِ «بدون مرز: ساختن جهانی فمینیستی با تصویر» در برلین در معرض دید عموم گذاشته شدهاند، بخشی از مجموعهی بیش از دوهزار عکسی است که سوفی کییر از تظاهرات شش روزهی ۱۷ تا ۲۱ اسفند ۱۳۵۷ ثبت کرده است.
اگر هیچکس در جنگل نباشد، آیا سقوط درخت صدایی خواهد داشت؟ بر اساس نظر رایج، پاسخ این پرسش مثبت است. اما یک ساختگرای روانشناختی خواهد گفت که درخت تنها زمانی صدا خواهد داشت که مغز فردی شنوا امواج صوتی سقوط آن را به عنوان صدا تفسیر کند. افزون بر این، فرد باید ابتدا بداند که درخت چیست تا صدای سقوط آن را درک کند. باید تفاوت آن صدا را با صدای رود یا آواز پرندگان و حتی دیگر اشیای بزرگ در حال سقوط بداند.
«تأثیر میشل باشله ]رئیس جمهور شیلی[ نمادین و فرهنگی بود. سنجش این تأثیر بسیار دشوار اما در عین حال آشکار است: ناگهان دختربچهها فهمیدند که زنان میتوانند رئیس جمهور شوند. حالا دختربچههایی را میبینید که با او همذاتپنداری میکنند و میگویند که میخواهند رئیس جمهور شوند. این تغییری چشمگیر در این کشور است.»