مهران تمدن، مستندساز ایرانی ساکن فرانسه، امسال با دو فیلم در برلیناله حاضر شده است. اتفاقی که چندان معمول نیست. البته «بزرگترین دشمن من» و «جایی که خدا نیست» مضمون مشترکی دارند و دو قسمت از سهگانهای هستند که او قصد داشته دربارهی شکنجه و بازجویی در جمهوری اسلامی بسازد. «جایی که خدا نیست» برندهی جایزهی هیئت داوران مستقل در بخش فوروم برلیناله شد.
چگونه اختلافنظر به مناقشهی حاد تبدیل میشود؟ چرا در سال های اخیر حتی بسیاری از جوامع دموکراتیک نیز دوقطبی شده و مناقشات حاد در آنها رواج یافته است؟ آیا باید از هر نوع اختلاف نظری اجتناب کرد؟ چطور میتوان نظامهای سیاسی و انتخاباتی را برای رهایی از مناقشههای حاد از نو طراحی کرد؟ و در نهایت راه خلاصی از این وضعیت چیست؟
در یک لابراتوار فلسفه عموم مردم دعوت میشوند یا بهتر بگویم، برانگیخته میشوند که دربارهی موضوعی برگزیده با هم بحث کنند و بیندیشند. ممکن است بخواهید از انواع مختلف انگیزش برای برانگیختن مردم به فلسفهورزی استفاده کنید: عامل انگیزش میتواند بندی از یک متن فلسفی باشد یا یک آزمایش ذهنی، مثل آنچه در کتاب پرفروش ماشینِ «اگر» (۲۰۱۹، چاپ دوم) نوشتهی پیتر وُرلی آمده یا حتی مطالعهای موردی از اخبار یا اثری هنری.
چه دعواهاى زن و شوهرى باشد، چه اختلافات همسایگی یا رفاقتهای بههمخورده، به نظر میرسد هر وقت که افراد مدتى طولانى را با هم میگذرانند، اختلاف نظر و تعارض تقریباً اجتنابناپذیر است. و هر چه این رابطه مهمتر باشد، آن تعارض و درگیرى میتواند مخربتر باشد. با این حال، امیدوارم بتوانم شما را متقاعد کنم که هرچند اختلافنظر ممکن است اجتنابناپذیر باشد، اما راههایی وجود دارد که میتوانید زمام امور را به دست بگیرید تا از تشدید تنش جلوگیری کنید.
یک گفتگوى دشوار سه نتیجهی بالقوه دارد: یک راهحل تمامعیار (وسوسهانگیز، اما غیرواقعی)، یک برنامه (نقشهای برای رسیدن به راهحل) یا نوعی تفاهم (که آگاهی جدیدی از چگونگى تجربهى طرف مقابل به دست میدهد و شالودهى محکمی را بنا مینهد که بر اساس آن میتوان به برنامه و راهحلی دست یافت). در تلاش برای انجام گفتگویی دشوار بدون حضور میانجی، توصیه میکنم ابتدا به دنبال تفاهم باشید.
پیشرفت فناوری و تعاملات آنلاین چه بخشی از ویژگیهای ما را برجسته کرده است؟ چرا شبکههای اجتماعی به صحنهی ابراز مخالفت و دشمنی کاربران با یکدیگر تبدیل شده؟ روش صحیح گفتگو و ابراز مخالفت چیست و چطور میتوان اختلاف نظر را نه مایهی دشمنی بلکه به ابزار فهم و درک متقابل تبدیل کرد؟