تب‌های اولیه

مردی که ما را به آسمان برد

شاید امروز تنزل کیفی و ایمنی سبب شده باشد که شهروندان ایرانی و خارجی نظر مثبتی به پرواز با شرکت‌های هواپیمایی ایرانی نداشته باشند اما اوضاع همیشه به همین منوال نبوده است. سالیانی نه چندان دور وقتی تصمیم به ملی‌سازی صنعت هواپیمایی کشور گرفته شد، شرکت ایران‌ایر (شرکت هواپیمایی ملی ایران) تأسیس و مردی به مدیریت آن برگزیده شد که در سال‌های آینده، لیاقت و درایت او در هدایت این شرکت زبان‌زد شرکت‌های هواپیمایی در سراسر جهان شد؛ تیمسار علی‌محمد خادمی.

یادی از احمد میرعلایی

رضا فرخ‌فال

بیست و سه سال پیش در اوایل آبانماه جسد احمد میرعلایی در یکی از خیابانهای اصفهان پیدا شد. این نویسنده و روشنفکر سرشناس با ترجمه‌ی آثار نویسندگان بزرگی همچون بورخس، میلان کوندرا، اکتاویو پاز، گراهام گرین و ویلیام گولدینگ برای نخستین بار فارسی‌زبانان را با آن‌ها آشنا کرد. احمد میرعلایی را یکی از نخستین قربانیان قتل‌های معروف به زنجیره‌ای می‌دانند.

لی‌لی ایمن، آنکه برای ما چراغ به ارمغان آورد

فریبرز صهبا

لی‌لی خانم همیشه از دور یا از نزدیک همدل، راهنما و مشوق ما بود. این است که به اطمینان می‌گویم عشق ایشان به کودکان را از نزدیک شاهد بوده‌ام و چقدر به حق می‌دانم که ایشان را «مادر کتاب‌های درسی فارسی» می‌دانند.

یادی از دکتر احسان یارشاطر

شاپور راسخ - عباس امانت - علی بنوعزیزی

یکشنبه‌ی گذشته، در ساعات اولیه‌ی صبح، دکتر احسان یارشاطر در سن 94 سالگی در ایالت کالیفرنیا درگذشت. در این مقاله سه تن از پژوهشگران و نویسندگان ایرانی هر یک به بخشی از حیات و کارنامه‌ی این شخصیت نامدار و کم‌نظیر در فرهنگ ایران می‌پردازند.

روایت آخر

روایت‌های زندان مریم حسین‌خواه ‌‌‌‌۹

در آخرین بخش از مجموعه روایت‌های زندان، مریم حسین‌خواه این بار از تجربه‌ی خود از زندگی در دل دنیایی می‌گوید که زمانی بیرون از زندان درباره‌اش می‌نوشت، تکه‌ای از خودش که آنجا جا مانده و گاه‌گاه در کابوس‌هایش او را دنبال می‌کند.

مورچه‌ی امیدوار و زمستان سیاه

مهرک کمالی

نیمهی اول دههی شصت، یا باید میرفتی جبهه، یا میبردنت زندان، یا مخفی میشدی، یا میرفتی تبعید، یا مثل مورچه این ور و آن ور میزدی که آذوقهای فراهم کنی تا پایان فصل سرما. من مورچهی امیدواری بودم که تردید نداشتم زمستان میگذرد، «وز پیاش پیک بهار، با هزاران گل سرخ، بیگمان میآید!»

زندگی در شوروی از نگاه دو زن ایرانی

مریم حسین‌خواه

ناهید نصرت و ناهید حسینی از نسل چهارم فعالان سیاسی چپی بودند که شش دهه پس از انقلاب اکتبر روسیه، در پی فشار و سرکوب حکومت‌های وقت، مجبور به ترک ایران و پناهندگی به شوروی شدند. آن دو اگرچه سال‌ها پس از انقلاب اکتبر به شوروی رسیدند، همچنان تحت تأثیر آموزه‌های آن انقلاب و به دنبال ساختن جامعه‌ای عادلانه‌تر بودند، اما واقعیت‌های تلخی آن‌ها را سرخورده کرد.

صدات درنیاد

روایت‌های زندان مریم حسین‌خواه ‌‌‌‌۸

اسمش مینا بود و چند ماه پیش با ۱۰-۱۵ تا زن جوان دیگر که از خیابان و پارک جمع‌شان کرده بودند تحویل زندان شده بود. می‌گفتند دخترفراری‌هایی هستند که خیلی‌هاشان حکم سرقت و مواد هم در پرونده‌شان دارند...