الیف شفق از قاهرهی نجیب محفوظ میگوید
الیف شفق
آنچه همیشه مرا آزار داده، این است که در خاورمیانه ما نویسندگان و شاعران، چنانکه باید و شاید حامیِ یکدیگر نیستیم.
آنچه همیشه مرا آزار داده، این است که در خاورمیانه ما نویسندگان و شاعران، چنانکه باید و شاید حامیِ یکدیگر نیستیم.
فاتح یکی از محافظهکارترین نواحی استانبول است. هفتهی قبل، بعضی از اهالی این ناحیه دیدند که یادداشتی به درِ آپارتمانی چسبانده شده است: «مواظب باشید! سیانور داخل خانه است. به پلیس خبر دهید. وارد نشوید.» نویسندهی این یادداشت هر که بود، میخواست همسایهها را از شرِ مادهای خطرناک حفظ کند. وقتی پلیس رسید با چهار جسد روبهرو شد...
حملهی لفظی به حقوق زنان و اقلیتهای جنسی بخش انفکاکناپذیری از خیزش ملیگرایی و اقتدارگرایی پوپولیستی است. سانسور حکومتی و کنترل هنر و ادبیات مؤلفههای جداییناپذیر نفرت و تبعیض علیه اقلیتهای جنسی، مهاجران و روشنفکران هستند.
هر رمانی سفری به جایی دیگر است. از دابلین جیمز جویس گرفته تا نارنیای سی. اِس لوئیس و سرزمین میانهی تالکین، خواه سخن از مکانی واقعی باشد یا محلی کاملاً تخیلی، ادبیات عبارت است از تلاشی شجاعانه برای بازترسیم فضا و مکان.
دو ماه قبل یک روز وقتی از خواب برخاستم با هزاران پیام توهینآمیز در شبکههای اجتماعی روبهرو شدم که بسیاری از آنها توسط باتها و ترولها فرستاده شده بود. جملاتی را از یکی از رمانهایم، «نگاه خیره»، بیرون کشیده بودند و با انتشار آنها خواهان محاکمهی داستاننویسان به اتهام «هرزگی» شده بودند.