کتابهای عامهپسندی که در مورد قدرت میخوانم حقیقتگویی را تجویز نمیکنند. توصیهی آنها این است که برای دستیابی به قدرت باید خیالپردازی کرد و بعد این خیالپردازیها را به دیگران فروخت. به صراحت میگویند که هیچکس حاضر به شنیدن حقیقت نیست، پس به آدمها چیزی را نگو که مایل به شنیدنش نیستند.
عباس معروفی، نویسندهی شهیر ایرانی پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ در تبعید درگذشت. او در این گفتگو که در سال ۲۰۱۸ و در حاشیهی نمایشگاه «کتاب بدون سانسور» انجام شده، بخشهایی از آخرین رمانش «نام تمام مردگان یحیاست» را میخواند، دربارهی آن حرف میزند و از لذت نوشتن و زندگیاش در تبعید بهعنوان نویسنده و ناشر میگوید. آقای معروفی در سال ۱۳۷۴ و در پی تهدیدها و ممنوعیتها ایران را ترک کرد و ساکن برلین شد. او در بخشی از این گفتگو میگوید «میخواهم خودم را خرج کتاب و کلمه و فرهنگ و انسان کنم.»
ادبیات نیز از حملهی روسیه به اکراین در امان نمانده است. اکنون زبان پوشکین و تولستوی به زبان جنایتکاران جنگی مبدل شده است. اما آیا این به آن معنا است که باید فرهنگ و ادبیات روسیه را مقصر قلمداد کرد و آن را کاملا کنار گذاشت؟
یادی از اورهان ولی، شاعر پیشرو و توانای ترکیه، که هر چند عمر کوتاهی داشت و در ۳۶ سالگی درگذشت، شاعری اثرگذار و از بانیان موج نو در شعر ترکیه بود.
تنها یک درخت در میان بسیار درختِ باغِ بهشت با نشان «نشاید و نباید»ش چندان و چنان خواستنی مینماید که خارخارِ خواهش آن عاقبت بر عافیت بهشت چیره میشود. آدم پیش از دستیابی به درخت نه گناه میشناسد و نه با دانایی و حقیقت آشناست. درخت بیش و پیش از آنکه به گناه یا معرفت یا حقیقت تعبیر شود، حکایت از آن دارد که آدم، نه از روی دانش، که از روی سرشت، خواهان آزادیِ بیکران و بیسانسور است.
شهروندان خوب نباید بترسند اولین اثر ماریا روا، نویسندهی جوان اوکراینی است که با ترجمهی مژده دقیقی به تازگی توسط انتشارات نیلوفر وارد بازار نشر ایران شده است. کتاب شامل نه داستان کوتاه اما به هم پیوسته است که بریدههایی از زندگی ساکنان ساختمان انکارشدهی شمارهی ۱۹۳۳ خیابان ایوانسک را در دو زمانِ پیش از فروپاشی جماهیر شوروی و پس از فروپاشی توصیف میکند.