اگرچه دین اسلام همیشه با امر سیاسی نسبتی داشته است اما بیشک خطا نیست اگر بگوییم این نسبت در قرن نوزدهم و بیستم دچار تحولی اساسی شد. در جهان سنیمذهب شکل سیاسیِ مسلط خلافت بود، و در جهان تشیع در دوران غیبت کبریٰ سلطنتِ تابعِ شریعت حاکم بود. هر چند شیعهی اولیه چندان سیاسی نبود و بیشتر گرایشی اَخباری داشت اما به تدریج تشیع دوازدهامامی نیز صاحب نظریهای سیاسی شد.
هلند در قرن هفدهم به یکی از قدرتهای جهانی تبدیل شد و به لطف ثروت هنگفتی که کمپانیهای هند شرقی و غربی به بار آوردند در عرصههای تحقیق علمی و کوششهای هنری ترقی کرد. اما این دوران همراه با خشونتهای استعماری در مقیاس وسیع و فعالیت گسترده در تجارت بردگان بود.
شمارهی ویژهی «بررسی ادبی نو» به حکومت استعماری تزاری و اتحاد جماهیر شوروی، و همینطور نفوذ پسااستعماری روسیه میپردازد. مقالاتی در مورد ادبیات و استعمارزدایی در تاجیکستان، بازگشت افکار ضدفمینیستی در قزاقستان، و زدودن تاریخ استعماری در روسیه از دیگر مطالب این شماره محسوب میشوند.
پس از شاردن، سیاح و مستشرق فرانسوی که در عصر صفوی به ایران آمد، کنت دو گوبینو دیگر مستشرق فرانسوی در زمان ناصرالدین شاه دو بار به ایران آمد. نخستین بار در سالهای ۵۸-۱۸۵۵ به عنوان دبیر اول هیئت اعزامی از فرانسه و بار دوم در سالهای ۶۳-۱۸۶۱ در مقام سفیر کبیر فرانسه در ایران.
دنیل ایمروار مورخ و متخصص تاریخ آمریکا و استاد تاریخ در دانشگاه «نورتوسترن» آمریکا، در کتاب چطور یک امپراتوری را پنهان کنیم: تاریخ آمریکای بزرگتر روند تغییر استراتژی و رویهی حاکمان آمریکا در تغییر از یک «امپراتوری عیان» به یک «امپراتوری پنهان» را موشکافانه و مفصل بررسی میکند.
الیاس الموصلی (یک کشیش کلدانی از بغداد) در قرن هفدهم با اجازهی ملکهی حاکم اسپانیا، به پوتوسی (در آمریکای جنوبی) رسید تا برای کلیسای جنگزدهی خود در عراق کمک مالی دریافت کند. دون الیاس باور داشت که نقرهی پوتوسی میتواند مانع از حملات عثمانیهای سنی و صفویان شیعه شود.