بسیاری از زنانی که یک عمر باحجاب بودهاند و حالا میخواهند حجاب را کنار بگذارند، حرف زدن دربارهی این تصمیم بسیار دشوار است. معصومه ۳۶ ساله و فارغالتحصیل رشتهی تاریخ از دانشگاه فردوسی در مشهد است. او میگوید که تا ۳۱ سالگی بهرغم خواست خودش و فقط برای اینکه نمیتوانسته دربارهی خواستهاش حرف بزند، چادر به سر کرده است.
سحر که در یک خانوادهی سنتی در جنوب تهران بزرگ شده، در اواخر دبیرستان، ابتدا چادر و سپس حجاب را کنار گذاشت. او که نام و مشخصات واقعیاش به درخواست خودش محفوظ نگهداشته شده، دربارهی تجربهاش از برداشتن حجاب میگوید.
هانیه، روزنامهنگاری ۳۰ ساله است که در یک خانوادهی مذهبی طبقهی متوسط بزرگ شده است، خانوادهای که پس از انقلاب ۵۷ مذهبی شدند و او را از دورهی دبستان به مدرسهای فرستادند که پوشیدن چادر در آن اجباری بود. او که در دورهی راهنمایی به خاطر فضای گروه دوستان محجبهاش به حجاب علاقهمند شد، این حجاب و چادر را تا دورهی دانشجویی به خواست خودش بر سر داشت.
بسیاری از ما زنانی را از دور و نزدیک میشناسیم که زمانی باحجاب و چادری بودهاند و حالا حجاب ندارند. اما داستان زندگی این زنان و مسیری که از چادر تا بیحجابی پیمودهاند کمتر شنیده شده است.
حجاب برای زنانی که اغلب از کودکی چادر و روسری به سر کردهاند، نه تنها نوعی پوشش بلکه یکی از مهمترین بخشهای هویتشان است. حتی اگر خودشان، این هویت را به رسمیت نشناسند، دیگران از دوست و همکلاسی و همسایه تا خانواده و حکومت آنها را با این هویت تعریف میکنند و بهراحتی زیر بار تغییرش نمیروند.
۴۴ سال پس از تظاهرات زنان ایرانی علیه اجباریشدن حجاب، تصاویری که سوفی کییر (Sophie Keir)، عکاس و روزنامهنگار کانادایی، از این رویداد ثبت کرده برای نخستین بار به نمایش گذاشته شده است. ۲۷ عکسی که در نمایشگاهِ «بدون مرز: ساختن جهانی فمینیستی با تصویر» در برلین در معرض دید عموم گذاشته شدهاند، بخشی از مجموعهی بیش از دوهزار عکسی است که سوفی کییر از تظاهرات شش روزهی ۱۷ تا ۲۱ اسفند ۱۳۵۷ ثبت کرده است.