تب‌های اولیه

شکستن ساختار مقدس

سیامک اعتمادی، کارگردان «پری»، در گفتگو با سپهر عاطفی

«پری»، اولین ساخته‌ی سیامک اعتمادی، یکی از غافل‌گیری‌های برلیناله بود. «پری» که در بخش پانوراما به نمایش در آمد، محصول مشترک یونان، فرانسه، هلند و بلغارستان است و در اولین نمایش جهانی خود در برلین نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کرد.

چگونه «هتل تیتو» به پناهگاه زنانِ جنگ‌‌زده‌ی کروات تبدیل شد

آنیا ولادیساولیویچ

داستان زنانِ کرواتی که از شهر محصور ووکوار فرار کردند و در مدرسه‌‌ای مستقر شدند که رهبر یوگسلاوی تیتو آن‌‌ را بنیان نهاده بود اکنون تبدیل به نمایشی شده ‌‌است که تأثیرات جنگ را از دیدگاه زنان نشان می‌دهد.

درد مشترکِ لذت سرکوب‌شده‌ی زنان

فرناز سیفی

مستند «لذت زنانه» برنده‌ی جوایز متعدد بین‌المللی، از جمله جشنواره‌ی لوکارنو، شده است. در مراسم نمایش این مستند در شهر واشنگتن دی‌سی، با باربارا میلر، کارگردان این مستند به گپ‌وگفت نشستم.

زنانی که تنها زندگی می‌کنند

بهار اصلانی

آمارها نشان میدهند شمار زنانی که در ایران به انتخاب خود تنها زندگی می‌کنند، رو به افزایش است. گسست از سنتهای خانوادگی و میل رسیدن به موقعیت‌های کاری و حرفه‌ای بهتر از جمله دلایلِ بسیار زنان برای ترجیح تنهایی است. بهار اصلانی، در مجموعه‌ی « تنهازیست»، زندگی شماری از زنان تنها در ایران را مستند کرده است.

چرا فمینیست و سوسیالیست هستم

نیکول آشوف

فمینیسم و سرمایه‌داری هر دو در بحران هستند. نه به این معنا که منطقِ مجموعه‌ای از هنجارها، ایدهها و اعمالی که پایه‌ و اساس سرمایه‌داری یا فمینیسم را تشکیل میدهند در خطر فروپاشی است بلکه به این معنا که ما دقیقاً به نقطهی فروپاشی رسیده‌ایم.

بکارت در مراکش به وسواسی فکری تبدیل شده است

لیلا سلیمانی

کتاب آخر لیلا سلیمانی «جنسیت و دروغ‌ها: زندگی جنسی در مراکش» حاصل مصاحبه‌های او با زنان مراکشی در دوره‌ای‌ است که در شمال آفریقا و مغرب به عنوان روزنامه‌نگار فعالیت می‌کرد. این کتاب که اولین اثر غیرداستانی او و به زبان انگلیسی ا‌ست تصویری دقیق و دلخراش از تمایلات جنسی زنان در جامعه‌ی مردسالار و سرکوب‌گر مراکش نشان می‌دهد، جایی که زنان فقط در دو نقش باکره یا همسر پذیرفته می‌شوند.

دیوار به مثابه حافظه‌ی جمعی

رضا پیامی

دیوارنویسی‌ها گاهی صریح است و گاهی در لفافه. یکی مستقیم پیام می‌دهد «همجنس‌گرایی بیماری نیست، همجنس‌گراستیزی بیماری اجتماعی است». و دیگری با زبان شعر می‌گوید «برافشان تا فرو ریزد هزاران جان ز هر مویت».

وقتی آشپزخانه به میدان جدیدی برای مبارزه تبدیل شد

سوما نگهداری‌نیا

«به هم‌نشینِ روز و شب و همراهِ تلخ و شیرین‌شان تشبیه می‌کنند. در داستان و شعر و ترانه‌ها جایگاه‌شان رفیع است و وقتی سخن از فداکاری باشد زنان موجوداتی هستند که جانشان در ذات خود برای مراقبت آفریده شده، انگار که می‌توانند تمام روزهای عمرشان را بی هیچ دریغ و چشم‌داشتی صرف خانه و خانواده کنند. اما این تنها یک سوی ماجرای جهان است، جهانی که از روز نخست دو سو داشت. شما می‌گویید عشق، ما می‌گوییم کار بی‌جیره و مواجب».