سوزان دربارهی دیدار اولاش از سارایوو گفته بود: «اگر تا قبل از این نیامده بودم به خاطر این نبود که میترسیدم، به خاطر این نبود که علاقهمند نبودم. نیامده بودم چون نمیدانستم فایدهی این کار چیست.» اما سارایوو را که ترک کرد، دیگر نتوانست این شهر را از ذهناش بیرون کند.
خیلیها عقیده ندارند که آدم میتواند شرحی از احوال دنیا و جامعه ارائه کند، بلکه فقط میتواند شرح حال خودش را بنویسد ــ بگوید «از دید من اینطور بود.» تصور میکنند که کاری که نویسنده میکند گواهی دادن، اگر نه شهادت دادن، است و کتابی که مینویسید به این مربوط میشود که دنیا را چهطور میبینید و چهطور از خودتان مایه میگذارید. داستان قرار است «واقعی» باشد. مثل عکسها.
مردمان سرزمین کوچک و فقیر نپال بهرغم همهی دشواریهای زندگی بسیار مهربان و خونگرماند. طی سه سفری که در ده سال اخیر به نپال داشتهام، همواره با مهربانی و خندهها و کمکهای مردم نپال روبرو شدهام. این عکسها طی دو سفر در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۹ از نپال و زنان نپالی گرفته شده است.
آرا گولر به «چشم استانبول» و «عکاس استانبول» معروف بود و حالا یک سال پس از درگذشت او موزهی هنر مدرن استانبول با همراهی موزهی آرا گولر نمایشگاه عکسی از آثار این عکاس شهیر برگزار کرده است. این نمایشگاه که به عکسهای او از استانبول اختصاص دارد، شامل تعدادی از وسایل شخصیاش، مثل دوربین لایکای او، نیز هست.
اگر نمای خانهها، شمایلی از ساکنان آنها باشد، من از استانبول توریستی آمدهام به فقر حاشیه سر بزنم و حالا که اهالی محله دوربین عکاسی را خوش ندارند، از درگاهی خانههایشان عکاسی کردهام که نشان دهم که در اینجا هم امید و شادی هست. در چشمهای زنی که گل میکارد هرچند ممکن است فردا خانهاش از فرط کهنگی فرو بریزد.
در دربار ناصرالدین شاهی علاقهها به سیاست معطوف بود و اتفاق مهمی بود که زنان بر اثر تساهل بیشتر ناصرالدین شاه در مقایسه با شاهان سابق، آزادیهای بیشتر یافته بودند و درست در همین فضای دربار بود که زنی چون عزت ملک خانم امکان یافت نامش را به عنوان نخستین عکاس و روزنامهنگار زن ایرانی در تاریخ ایران ثبت کند.