چنانکه عبدالفتاح سلطانی، وکیل سرشناس مدافع حقوق بشر، در مقدمهی کتاب علیه اعدام نوشته است: «سخنگفتن از مجازات اعدام ــ بهویژه در جوامعی چون ایران ــ امری بس دشوار است. این دشواری زمانی چند برابر میشود که پژوهشگری بخواهد بیهودگیِ این مجازات و غیرانسانیبودن آن را اثبات کند.»
توجه به شکلهای مختلف تبعیض و درهمتنیدگی آنها و شنیدهشدن صدای اقلیتهای بهحاشیهراندهشده از مهمترین دستاوردهای خیزش «زن، زندگی، آزادی» بوده است.
حالا هفتمین اردیبهشتی است که ناشران فارسیزبانِ خارج از ایران، همزمان با «نمایشگاه کتاب تهران»، کتابهای ممنوع در آن شهر و نمایشگاه را شهر به شهر به دوش میکشند و به دست مخاطبان میرسانند.
«ما، زنان بلوچ، خسته از ظلم مذهب، جامعهی مردسالار و حکومت دیکتاتوریِ جمهوری اسلامی بهپاخاستهایم و میخواهیم پایانی بر این ظلم و جهالت باشیم و دست در دست همدیگر سرنوشت خویش را تغییر دهیم!»
بسیاری از تحلیلگران از اعتراضات سراسری اخیر در ایران با عنوان «انقلاب زنانه» یاد میکنند اما بعضی از فمینیستها و فعالان جنبش زنان در داخل ایران با این نظر موافق نیستند.
کارگران و جنبش کارگری در اعتراضات سراسری اخیر چه نقشی دارند؟ چرا با گذشت بیش از دو ماه از اعتراضات هنوز شاهد اعتصابات سراسری نبودهایم و مطالبات خیزش «زن، زندگی، آزادی» چه تناسبی با مطالبات طبقهی کارگر دارد؟ این پرسشها را با پروین محمدی، نایبرئیس اتحادیهی آزاد کارگران ایران، در میان گذاشتهایم.