این روزنامه نه چشمپرکن بود، نه خوشچاپ؛ مدیر آن وکیل و سناتور و وزیر سابق هم نبود. پس مردم چرا اینقدر آن را میپسندیدند؟ از خود مردم بپرسید. نام این روزنامه بهاندازهای بر سر زبانها بود که سید اشرفالدین قزوینی، مدیر آن را، مردم بهنامِ نسیم شمال میشناختند و همه او را آقای «نسیم شمال» صدا میکردند.
محمد بهمنبیگی بنیانگذار آموزشوپرورش عشایری در ایران بود و از آنجا که ایل همواره در حرکت بود، او مدارس سیاری درست کرد که با ایل در حرکت باشند و دختران و پسران را سواد بیاموزند. زندگی او به حماسه شبیه است و در این مختصر نمیگنجد. همین اندازه بگوییم که زندگی وی حسدبرانگیز است.
صدرالدین الهی نیاز به معرفی ندارد. او در هر زمینهای که قلم زد، استادیِ خود را به ثبوت رساند. ورزشینویس مسلطی بود، پاورقینویس درجهی اولی شد؛ مصاحبهگر توانایی بود، گزارشنویس ممتازی شد؛ یادداشتنویس متبحری بود، استاد بینظیری شد. بهجرئت میتوان گفت در نسل پیشین، روزنامهنگاری به قدرت او کم پیدا میشود.