بگذارید با این پرسشِ بنیادی آغاز کنیم: جامعهیِ ما چگونه از خود در برابرِ بزهکاران دفاع میکند؟ ما پاسخ این پرسش را میدانیم: با گُرز! ـــ و همین آیا نباید همهیِ آن تاریخِ فرهنگ و تمدنِ ادعایی ما را بیاعتبار کند؟
هدف جنبش بابی ورود ایران به ساحت اجتماعی و جهانی تازه، یک جهانبینی نوین و همچنین اندیشه و دنیایی جدید بود؛ دنیایی که تاریخی به شدت ظالمانه و جهانی به شدت ظلمانی در آن به پایان میرسد.
اقلیتها در ایران به طور روزمره سرکوب و تحقیر میشوند. بهائیها را از تحصیل محروم میکنند، مغازههایشان را میبندند، به زندان میاندازند و گاه هدف گلوله و ضربات چاقو قرار میدهند. افغانستانیهایی که از ظاهرشان قابل تشخیص اند، هرگز خودی پنداشته نمیشوند. سنیها حق داشتن مسجد در تهران را ندارند. یهودیها و ارمنیها مجبور به رعایت خیلی از محدودیتهای مسلمانان اند. این تبعیضها فقط از جانب حکومت نیست. جامعه هم یا در آنها شریک است، یا در قبالشان سکوت میکند.