تب‌های اولیه

محمدتقی برخوردار؛ پایه‌گذار صنایع خانگی ایران

پرویز نیکنام

هنگامی که از صنایع خانگی ایران سخن می‌گوییم، احتمالاً اولین نامی که به ذهنمان متبادر می‌شود، «محمدتقی برخوردار» است؛ شخصی که به پایه‌گذار و پدر صنایع خانگی ایران مشهور است. اما با وقوع انقلاب، همان سرنوشت تراژیکی که در انتظار بسیاری از صنعتگران و کارآفرینان ایرانی بود، گریبان حاجی برخوردار را نیز گرفت: مصادره‌ی اموال.

حبیب القانیان، سازنده‌ی ساختمان‌های پلاسکو و آلومینیوم، اولین نمادهای توسعه

پرویز نیکنام

حبیب القانیان در سال ۱۳۳۹ احداث این بنا را شروع کرد و آن را پلاسکو نامید چون خودش اولین و بزرگترین تولیدکنندهی انواع پلاستیک و ملامین در ایران بود. این بنا برای مدتی بلندترین ساختمان تهران بود و در پایتخت دومیلیونی از هر گوشهای دیده می‌شد؛ ساختمانی هفده طبقه‌ای با اسکلت فلزی که ۵۶۰ واحد تجاری داشت و زیربنایش ۲۹ هزار متر مربع بود.

لاجوردی‌ها؛ از مخمل کاشان تا روغن نباتی

پرویز نیکنام

در یازدهم تیرماه سال 1358 فهرستی ۵۱ نفره از سوی شورای انقلاب منتشر شد که نام پنج نفر از اعضای خانوادهی لاجوردی در آن بود: سید محمود لاجوردی به همراه فرزندانش قاسم، احمد و حبیب و برادرش اکبر لاجوردیان. مصادرهی اموال نقطه‌ی پایانی بود بر زندگی خانواده‌ای که‌ بیش از یکصد سال در تجارت و تولید فعال بودند و بزرگترین مجموعهی صنعتی ایران را تأسیس کردند.

‌‌ایروانی، بنیان‌گذار کفش ملی ‌‌ایران

پرویز نیکنام

ایروانی از سال 1335 تا 1357 در تأسیس 53 شرکت صنعتی تجاری و بیش از 25 شرکت صنعتی در زمینهی تولید انواع کفش با شرکای داخلی و خارجی مشارکت داشت. اولین شرکت «باتا» بود که در تیر 1330 فعالیتش را شروع کرد و آخرین آن «چرم خسروی نو» بود که در سال 1356 برای دباغی و چرمسازی به ثبت رسید. از برخی کفش‌های تولیدی کفش ملی مثل کفش کیکرز چنان استقبالی شد که سال‌‌ها بعد از انقلاب به صورت سهمیه‌‌ای فروخته ‌می‌شد.

پیکان؛ یادگار برادران خیامی و دوره‌ی طلایی اقتصاد ایران

پرویز نیکنام

کارخانهی ایران‌ناسیونال کارش را با تولید روزانه ده دستگاه سواری و هفت دستگاه اتوبوس و کامیون شروع کرد و در پایان سال اول با ۲۵۰ کارگر و کارمند هشت‌هزار دستگاه خودرو تولید کرد. هر دستگاه پیکان به قیمت پانزده‌هزار تومان پیشفروش شد.

«آن قدر عزا بر سر ما ریخته‌اند که فرصت زاری کردن نداریم»

هوشنگ گلشیری

هوشنگ گلشیری در زمستان ۱۳۷۷، پس از قتل‌های سیاسی آن سال، نخست این‌ها را می‌نوشته تا بعد مصالح کارش کند، چنانکه خود نوشته «این که می‌نویسم واقعاً کار نیست. این تنها یادداشتی است، مادهٔ خامی که باید با همۀ آن اعماق ترکیب شود، یا تصاویری از آن اعماق را تزیین کند، واقع‌نما کند.» اما بعد تصمیم می‌گیرد که آن را مقاله‌ای کنَد و به نشریۀ The New York Review of Books برای انتشار بسپارد.

به یاد پوری سلطانی (در سالروز ازدواجش)

نازی عظیما

پوراندخت (پوری) سلطانی، پیشگام کتابداری نوین در ایران، نویسنده، مترجم کتابِ معروف «هنر عشق‌ورزیدن»، و همسر مرتضی کیوان بود که داستان عشقشان، و تیرباران مرتضی کیوان سه ماه بعد از ازدواجشان، در شعر معروف شاملو ماندگار شد: «سال پست/ سال درد/ سال اشک پوری/ سال خون مرتضی/ سال کبیسه». این یادداشت را نازی عظیما، خواهرزاده‌ی پوری سلطانی به یاد او نوشته است که آبان‌ماه امسال هفتمین سالگرد مرگش خواهد بود.

مشروطه‌خواهان در زندان باغشاه

منصوره شجاعی

سید عبدالله انوار، نویسنده و پژوهشگر و فرزند سید یعقوب انوار از روحانیون مشروطه‌خواهی که در زندان باغشاه محبوس شد، دیروز در ۹۸ سالگی درگذشت. به مناسبت درگذشت او این مصاحبه را که حدود دو سال پیش منتشر شده بود بازنشر می‌کنیم. در این گفتگو او از واقعه‌ی دستگیری و زندان پدرش می‌گوید.