تب‌های اولیه

در جست‌وجوی بتهوونِ سرخ؛ کنکاشی در سازوکار دروغ‌گویی در نظام‌های تمامیت‌خواه

هرمز دیّار

برخی فیلسوفان، مثل آگوستین قدیس و امانوئل کانت، دروغ را مطلقاً منع می‌کنند، بعضی دیگر، همانند افلاطون، دروغ‌گفتن را در بعضی مواضع نظیر طبابت و زمامداری، جایز می‌شمارند. افلاطون راست‌گویی را بسیار مهم می‌‌داند اما دروغ را «زهری» می‌‌نامد که «خاصیت دارویی» دارد. با وجود این، به‌باور او، چنین «زهری» باید در اختیار طبیبان یا زمامداران باشد.

پیشکش می‌آرمت ای معنوی، بخش دوم

ایرج قانونی

باید «خود» را رام کرد، از اینجا و آنجای پراکنده‌ساز، از دغدغه و آشوب‌ها و تفرقه‌ی ذهن رهانید و او را از آنِ خودش ساخت، باید «خود» را به راه آورد، اما نخست باید به آن چنگ انداخت و بیدار کرد و پالایش کرد، باید ضمیر را صافی کرد تا کاری کارستان شروع شود، یعنی آموزشی پویا و پویشگر، و نه منفعل، آموزشی زایا و آفرینشگر.

پایان یک آغاز، آغاز یک پایان

بیژن عبدالکریمی در گفتگو با رضا علیجانی

انقلابِ به‌اصطلاح اسلامیِ ما که مدعی بود شروعی تازه است، آخرین امکاناتی را که در اسلام، در تفسیر سنتی کلمه، نهفته بود به منصه‌ی ظهور رساند. به‌بیان ساده‌تر، برخلاف ادعاهای گفتمان رسمی، با انقلاب ایران ما نه با یک آغاز و شروعی تازه، بلکه با یک پایان، یعنی پایان همه‌ی ظرفیت و امکانات اسلامِ سنتی مواجه هستیم.

پیش‌کش می‌آرمت ای معنوی، بخش اول

ایرج قانونی

بنیادگرایی، به‌ویژه با ویرانی‌هایی که به بار آورده است و آمادگی‌اش برای ستیزه‌جویی، در جهان امروز چیست، اگر آرامگاه و سنگ گور خدایان در بناهایی سنگی (متصلب) و بی‌روح‌شده و تأسیس‌های بربادرفته‌ی پیامبران را نمی‌جوید!

فلسفه‌ی عمومی چیست و چرا بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم؟

لوسیا زیلیولی

در یک لابراتوار فلسفه عموم مردم دعوت می‌شوند یا بهتر بگویم، برانگیخته می‌شوند که درباره‌ی موضوعی برگزیده با هم بحث کنند و بیندیشند. ممکن است بخواهید از انواع مختلف انگیزش برای برانگیختن مردم به فلسفه‌ورزی استفاده کنید: عامل انگیزش می‌تواند بندی از یک متن فلسفی باشد یا یک آزمایش ذهنی، مثل آنچه در کتاب پرفروش ماشینِ «اگر» (۲۰۱۹، چاپ دوم) نوشته‌ی پیتر وُرلی آمده یا حتی مطالعه‌ای موردی از اخبار یا اثری هنری.

تسلیم و خموش؛ رستگارشناسیِ ساموئل بِکت

اندی ویمبوش

اینکه در آثار ساموئل بکت گاه با مضامین الهیاتی و رستگارشناختی مواجه می‌شویم به چه معناست؟ چرا او به آثار برخی قدیسان و عارفان مسیحی توجه زیادی نشان می‌داد؟ آیا می‌توان گفت که سبک نویسندگی و فلسفه‌ی شخصی او ملهم از رویکردهای عارفانه است؟

من‌ام این بی‌تو

ایرج قانونی

آن که از دست داده حفره‌ای در قلب خود دارد که نمی‌گذارد از جمله‌ی بی‌غمانِ عالم باشد. سعدی در بیتی در اواخر غزل بیان می‌کند، «این بی‌تو» یعنی چه، آنجا که می‌گوید، «با تو» یعنی چه. «با توام یک نفس از هشت بهشت اولی‌تر». یک لحظه با تو بودنم بالاتر از بودنم در هشت بهشت است تا چه رسد به یک بهشت! با تو بودن نه یک بار سعادتمند بودن، که هشت بار سعادتمند بودن است!