تاریخ انتشار: 
1397/02/10

ارمنستان، جنبشِ گوشی‌های هوشمند و ماشین‌ها

مریم حسین‌خواه

پارلمان ارمنستان امروز نخست وزیر تازه ای انتخاب می کند و تنها نامزد نیکول پاشینیان است که اعتراضات اخیر ارمنستان را رهبری می کرد. این اعتراضها ۱۰ روز جریان داشت، تا به خواسته‌ی ‌اولش رسید که استعفای نخست‌وزیر قبلی بود و حالا اعتراض کنندگان علاوه بر انتخاب نخست‌وزیر جدید، به دنبال اصلاح قانون انتخابات و تغییر اساسی در وضعیت کشورند. این جنبش اما چطور به این پیروزی‌ دست یافت و چه شد که مردم همسایه شمالی ایران پس از بارها اعتراضات ناکام این بار توانستند به خواسته‌های اولیه‌شان برسند؟

 

معترضان چه می‌خواهند؟

سرژ سرکیسیان، نخست‌وزیر وقت ارمنستان و رهبر حزب جمهوری‌خواه، از سال ۲۰۰۸ طی دو دوره‌ی پنج ساله، رئیس‌جمهور این کشور بود. او در سال ۲۰۱۵ نظام ریاست‌جمهوری را با برگزاری یک همه‌پرسی که مخالفانش آن را نمایشی می‌دانستند، به نظام پارلمانی تغییر داد، اما قول داده بود که خودش هیچ‌گاه نخست‌وزیر نخواهد شد. سرکیسیان به قولش وفادار نماند و در آوریل ۲۰۱۸، پس از پایان دوره ریاست جمهوری‌اش، به عنوان رهبر حزب اکثریت در پارلمان، بر کرسی نخست‌وزیری تکیه زد، جایگاهی که با قوانین جدید و شیوه‌های برگزاری انتخابات، که مخالفان آن را غیردموکراتیک و غیرآزادانه می‌دانند، می‌تواند یک مقام مادام‌العمر برای حزب حاکم باشد.

در پی این ترفندِ سرکیسیان و حزب جمهوری‌خواه برای نگه داشتن دائمی قدرت، ده‌ها هزار تن از مردمی که از فقر و بیکاری حاکم بر جامعه، فساد دستگاه‌‌های حکومتی، و روابط غیرشفاف و ناسالم سیاسی نیز به تنگ آمده بودند، به خیابان‌ها ریختند. نطفه‌ی این اعتراضات در یک راهپیمایی ۱۴ روزه بسته شد. گروهی متشکل از ۲۴ تن از مخالفان دولت، از گیومری، دومین شهر بزرگ ارمنستان، به راه افتادند و شهر به شهر جلو رفتند و با مردم صحبت کردند.

سارکیس، کارگردان تئاتری که از نخستین روزهای این تظاهرات در ایروان در خیابان‌ها بوده، به آسو می‌گوید: «جنبش در واقع از آن‌جایی شروع شد که این گروه ۲۴ نفره به پایتخت رسید. روزهای اول، موقعیت یأس‌آوری بود. مثل تمام تظاهرات‌های دیگری که در سال‌های گذشته بوده، مردم یک‌جا جمع می‌شدند و صدای‌شان به جایی نمی‌رسید و سرکوب می‌شدند. اما این بار رهبران حرکت به سرعت متوجه شدند که این شیوه‌ی مبارزه جواب نمی‌دهد. گفتند چرا ما در یک میدان جمع شویم، تمام شهر میدان ما است.» به این ترتیب، معترضان در تمام سطح شهر پخش شدند و در نهایت، هر شب بین ساعت ۷ تا ۱۰ به همراه رهبران‌شان در میدان اصلی شهر ایروان تجمع می‌کردند.

بوق ماشین‌ها، اعلام قدرت معترضان در شهر

این نامتمرکز بودن تظاهرات یکی از راه‌های مقابله با خشونت پلیس نیز بود. سارکیس می‌گوید: «معترضان راه‌ها را می‌بندند، و تا پلیس می‌آید سراغ‌شان، می‌روند یک جای دیگر خیابان را می‌بندند. در واقع با شکستن تمرکز پلیس‌ها به تظاهرات ادامه می‌دهند.» علاوه بر نامتمرکز بودن تظاهرات و گسترش اعتراضات به شهرستان‌ها، یکی از مهمترین شاخصه‌های این اعتراض‌ها تصمیم جمعی برای پرهیز از به خشونت کشیده شدن اعتراضات بود، تصمیمی که با ابتکاراتی خلاقانه همچون «تظاهرات ماشینی» دنبال می‌شد.

هنریک، استاد دانشگاهی که به همراه دانشجویانش در این تظاهرات اعتراضی شرکت داشته، به آسو می‌گوید: «در نقاط مختلف شهر، چهار پنج ماشین همزمان بوق ریتمیک می‌زدند. بعد ماشین‌های دیگر هم به آنها می‌پیوستند و تعدادشان زیاد می‌شد. غیرقانونی هم نبود و پلیس نمی‌توانست مانع آن شود. این حرکت ماشین‌ها جو ترس را در شهر شکست. صبح‌ها از ساعت ۱۱ پنجره را که باز می‌کردیم، صدای بوق در شهر پیچیده بود، طوری که کسی نمی‌توانست نشنیده‌اش بگیرد، و این نشان می‌داد که شهر در دست معترضان است.»

علاوه بر این، مردم با ماشین‌ها و کامیون‌هایشان خیابان‌های شهر و برخی راه‌های ورودی به ایروان را بند آورده بودند. وقتی هم که پلیس ماشین‌ها را تخریب می‌کرد، رهبران معترضان از مردم خواستند که آرام باشند و برخی مکانیکی‌ها گفتند ماشین‌هایی که پلیس به آن صدمه زده را رایگان تعمیر می‌کنند. اما فقط ماشین‌ها نبودند، مردم پیاده هم با حرکت‌هایی ساده، نبض شهر را در دست گرفته بودند و در جاهای مختلف شهر، خیابان‌ها را بند می‌آوردند – با سطل آشغال، با نیمکت‌های خیابان، با خودشان که در خیابان دراز می‌کشیدند، کتاب می‌خواندند و یوگا می‌کردند.

هنریک می‌گوید: «تظاهرات به آن شکل کلاسیکی که من می‌شناختم نبود. مثلاً مردم در پیادهرو بودند و چراغ که سبز می‌شد، همگی با هم رد می‌شدند. یک گروه پرجمعیت از این طرف خیابان می‌آمد و یک گروه دیگر از آن طرف دیگر، و در وسط خیابان که به هم می‌رسیدند، شعار می‌دادند و بعد از خیابان رد می‌شدند. پلیس هم نمی‌دانست که چه کار کند.» معترضان حتی برای ۱۰ شب به بعد که به خانه‌هایشان می‌رفتند هم برنامه داشتند، می‌رفتند در بالکن خانه‌هایشان و با قاشق به قابلمه می‌کوبیدند، طوری که صدایش در تمام شهر یپیچیده بود و کسی هم نمی‌توانست بگوید در خانه‌ی خودتان قاشق را به قابلمه نکوبید.

 

دستان باز مردم و رهبران در تظاهرات و مذاکره

رهبران جنبش مدام بر مسالمت‌آمیز ماندن و پرهیز از خشونت یا مقابله به مثل با خشونت پلیس تأکید داشتند، و مردم کوچه و خیابان هم هرروز راه‌های جدیدی برای پیشبرد این روش پیدا می‌کردند. به گفته‌ی سارکیس، یکی دیگر از این روش‌ها «تظاهرات با دست‌های باز» بود: «در تظاهرات معمولاً مشت‌های گره‌کرده را بلند می‌کنند، اما یکی از جلوه‌های مبارزه مسالمت‌آمیز ارمنستان این بود که مشت بلند نمی‌کردند، دست‌شان را باز می‌کردند و بالا می‌گرفتند. وقتی که پلیس به مردم حمله می‌کرد، مردم با دستان بازِ بالابرده روبه‌رویشان می‌ایستادند، و به نوعی اجازه نمی‌دادند پلیس خشونتش را بر اساس مقابله‌ی مردم توجیه کند.»

با وجود همه‌ی این تدابیرِ معترضان، نیروهای پلیس ضدشورش و پلیس‌هایی که صورت‌شان را با ماسک‌های سیاه پوشانده بودند، با خشونت، بیش از ۲۰۰ تن از معترضان را بازداشت کردند، و فیلم‌ها و عکس‌های زیادی نیز از خشونت‌های آنها منتشر شد. این خشونت‌ها اما نسبت به برخوردهای پیشین پلیس ارمنستان با معترضان، بسیار متعدل‌‌‌تر بود. هنریک در یادآوری برخوردهای پیشین پلیس با معترضان می‌گوید: «ارمنستان چون قبلاً در مجموعه‌ی جمهوری‌های شوروی بود، اصلاً به برخورد مسالمت‌آمیز با تظاهرات عادت نداشت، و واکنش خودکار حکومت این بود که مخالفان را بزنند و بکشند.»

مثلاً درانتخابات سال ۲۰۰۸ در جریان اعتراض‌ها به شیوه‌ی انتخاب سرژ سرکیسیان، دست کم ۱۰ نفر از معترضان کشته و بیش از ۲۳۰ نفر مجروح شدند. آنچه این بار موجب تغییر رفتار پلیس شده، علاوه بر تأکید معترضان و رهبران‌شان مبنی بر مسالمت‌آمیز بودن اعتراضات، آموزش‌ها و چهارچوب‌هایی است که ارمنستان به خاطر ارتباطاتش با جامعهی بین‌المللی به آن تن داده است. در ۱۰ سال اخیر، نیروهای پلیس ارمنستان در دوره‌های آموزشی شرکت‌ کرده‌اند که به آنها آموزش داده چطور تظاهرات‌های مردمی را بدون خشونت و کشتار کنترل کنند. هنریک با بیان این که این دوره‌ها از طرف «اتحادیه‌ی اروپا» برگزار شده، می‌گوید: «در این دوره‌ها به آنها گفته‌اند که اگر بخواهید دموکراسی برقرار باشد، باید قبول کنید که تظاهرات هم خواهد بود و باید روش‌های کنترل بدون خشونت را یاد بگیرید.» به گفته‌ی این استاد دانشگاه، «در واقع، روابطی که ارمنستان با اروپا و جهان دارد کمک می‌کند که برخوردش با مردم را هم کنترل کند و به طرف کشتار و سرکوب کامل نرود.»

او همچنین عضویت ارمنستان در «دادگاه حقوق بشر اروپا» را در رابطه با کنترل برخوردهای حکومت با معترضان مؤثر می‌داند: «ارمنستان از نظر قانونی تحت نظارت دادگاه حقوق بشر اروپا است. همیشه هم بوده. قبلاً کسی در داخل به این اهمیت نمی‌داد، اما از چند سال پیش، در موارد نقض حقوق بشر و عدم رسیدگی به آن در دادگاه‌های داخلی، روزنامه‌نگاران و وکلا این پرونده‌ها را به دادگاه حقوق بشر اروپا می‌فرستند. بسیاری از این شکایت‌ها منجر به محکومیت دستگاه‌های دولتی شده، و دولت مجبور شده که غرامت‌های یکی دو میلیون دلاری به شاکیان بدهد، و برای همین حکومت الان خیلی رعایت می‌کند.»

علاه بر وکلا و روزنامه‌نگاران که در اعتراض‌های اخیر ارمنستان نیز نقش بسیار مؤثری داشته‌ و به دفاع از حقوق معترضان و پوشش این وقایع پرداخته‌اند، شهروندان عادی نیز با انعکاس سریع و بی‌واسطه‌ی اعتراضات و خشونت‌های پلیس، مانع از تکرار و گسترش آن شده‌اند. هنریک می‌گوید: «تا یک اتفاقی در خیابان می‌افتاد، یک دفعه ۱۰ تا تلفن بیرون می‌آمد و همه مدام عکس و فیلم می‌گرفتند و بلافاصله در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کردند.» به گفته‌ی او، «این کار در کنار آن اعتراض‌ با ماشین‌ها، این قدر مهم و تأثیرگذار بود که اصلاً می‌توان اسم این جنبش را جنبش ماشین‌ها و گوشی‌های هوشمند گذاشت. چون مردم بیشتر از طریق شبکه‌های اجتماعی اینترنتی خبرها را می‌گرفتند و از همان طریق هم برای گام‌های بعدی هماهنگ می‌شدند.»

این فقط شیوه‌های اعتراض نیست که تغییر کرده، شرکت‌کنندگان در اعتراضات اخیر نیز متفاوت از دوره‌های قبلی‌اند. اکثر تظاهرکنندگان جوان‌اند، از دانش‌آموزان دبیرستانی چهارده پانزده ساله تا جوانان سی ساله. زن‌ها هم حضور بسیار پررنگی دارند و برابر با مردان و در کنار آنها به خیابان آمده‌اند. گاهی حتی با در نظر گرفتن مناسبات و اخلاقیات محلی، زن‌ها در جلوی صف می‌ایستند تا پلیس‌ها خشونت کمتری نشان بدهند. این تظاهرات، بر اساس آنچه مشاهدات نشان می‌دهد، محدود به طبقه‌ی خاصی نبوده و، از جوانان طبقه‌ی متوسط که با ماشین‌هایشان به خیابان می‌آمدند تا قشرهای متعلق به طبقات پایین جامعه، همه در آن شرکت دارند. علاوه بر دانشجویان و دانش‌آموزان که بدنه‌ی اصلی این اعتراضات هستند، اقشار دیگر، از پزشکان گرفته تا هنرمندان، هم به آن پیوسته‌اند و برای همراهی با آن دست به اعتصاب زده‌اند.

اعتراضات موفق اقتصادی، مقدمه‌ای برای پیروزی سیاسی

درس گرفتن از تجربهی پیروزی‌ها و شکست‌های قبلی یکی دیگر از دلایل پیش رفتن اعتراضات بود. نیکول پاشینیان، نماینده‌ی پارلمان و رهبر یک حزب سیاسی کوچک، روزنامه‌نگاری است که هشت سال قبل در جریان اعتراض‌ها به نتایج انتخابات بازداشت شد و سه سال در حبس بود. او پس از آزادی حزبی را ایجاد کرد که اعضای آن جوانانی هستند که بسیاری از آنها در سه چهار سال اخیر در حرکت‌های اعتراضی اقتصادی شرکت داشته‌اند.

چند سال پیش، بالا رفتن نرخ برق منجر به اعتراضات گسترده‌ی خیابانی در ارمنستان شد. جوان‌های عمدتاً غیرسیاسی‌ای که رهبری اعتراض به این مسئله را در دست داشتند، با تحصن روبه‌روی پارلمان و اعتصاب غذا، خواستار عدم افزایش قیمت برق شدند. حرکت بعدی اعتراض به بالا رفتن نرخ بلیت اتوبوس‌های شهری بود. در این اعتراض‌ها، جوانان در نقاط مختلف شهر اتوبوس‌ها را نگه می‌داشتند و نمی‌گذاشتند حرکت کنند. هردوی این حرکت‌ها به نتیجه رسیدند و نرخ برق و بلیت اتوبوس تغییر نکرد. بسیاری از رهبران این دو حرکت نیز، سه سال پیش، به حزب تأسیسشده از سوی نیکول پاشینیان پیوستند، حزبی که همراه با گروه‌های مدنی که به تازگی از سوی جوانان غیرسیاسی تشکیل شده‌اند، رهبری اعتراضات اخیر را بر عهده دارد.

علاوه بر این، چنان که سارکیس می‌گوید: «یکی از خوبی‌های این حرکت این است که رهبران جنبش دست‌شان جلوی مردم باز است، چیزی را از مردم مخفی نمی‌کنند، و مرتب به مردم گزارش می‌دهند. مثلاً دولتی‌ها پیشنهاد کردند که بیایید مذاکره کنیم، و آن‌ها گفتند قبول، ولی باید در مقابل خبرنگاران باشد.» او سازش نکردن و کوتاه نیامدن از خواسته‌ها را هم یکی دیگر از دلایل پیشرفت این اعتراض‌ها می‌داند: «از ابتدا، یکی از درخواست‌ها استعفای نخست‌وزیر بود که به دست آوردند، ولی ادامهاش این است که نخست‌وزیر جدید باید با رأی مردم و به صورت موقت انتخاب شود. بعد از مدت کوتاهی نیز انتخابات مجلس برگزار شود، با این شرط که قوانین انتخابات عوض شود. چون با همین قوانین موجود، حزب حاکم می‌تواند دوباره نخست‌وزیر را از اعضای خودش معرفی کند، و الان قوانین طوری نوشته شده که اینها دائم در قدرت بمانند. در نتیجه، مردم می‌خواهند که سیستم عوض شود و به دنبال تغییری اساسی هستند. رهبران‌شان هم اهل سازش نیستند.»

در چنین شرایطی بود که روز ۲۳ آوریل، پس از گذشت ۱۰ روز از اعتراضات مردمی در ایروان و شهرهای دیگر ارمنستان، سرژ سرکیسیان، نخست‌وزیر وقت، در پاسخ به خواسته‌ی معترضان، استعفا داد، نیکول پاشینیان که روز قبل، پس از دیدار با نخست‌وزیر بازداشت شده بود، آزاد شد و اکنون معترضان به دنبال گام بعدی هستند. در ادامه‌ی این حرکت، نیکول پاشینیان، پس از استعفای نخست‌وزیر وقت، به همراه برخی هنرمندان سرشناس به شهرستان‌ها رفت تا مستقیم با مردم صحبت کند. به مردم ایروان هم گفت برای چند روز به مرخصی بروید و هرکس نمی‌خواهد استراحت کند با من به شهرستان‌ها بیاید. پاشینیان و همراهانش ۲۸ آوریل به ایروان برگشتند و از اهالی پایتخت خواستند که فردای آن روز، ساعت ۱۲ تا ۱۶، با شروع نافرمانی مدنی، دست به اعتصاب بزنند. دامنه‌ی این اعتصاب‌ به مدارس، دانشگاه‌ها، و برخی اصناف کشیده شد.

علاوه بر این، چنان که لارا آهارونیان، فعال مدنی و رئیس «مرکز منابع زنان» در ایروان، در صفحه‌ی فیسبوکش نوشته، معترضانی که رهبری آنها را زنان برعهده داشتند، با تحصن در برابر سوپرمارکت‌هایی که صاحبان آن اعضای حزب جمهوری‌خواه بودند، مانع کار آنها شدند. به نوشته‌ی او، این حرکت در اعتراض به نقض حقوق کارگران این سوپرمارکت‌ها انجام شده، و اعلام شده که ارمنستانِ جدید جایی است که حقوق همه‌ی کارگران در آن رعایت و محافظت خواهد شد. 

در نهایت، به نظر می‌رسد که معترضان در ارمنستان، با تغییر روش‌های اعتراض توانستند پس از چندین دهه اعتراض‌های بی‌نتیجه، این بار به خواسته‌های اولیه‌شان برسند و گام بعدی آنها ایجاد تغییراتی اساسی در ساختار انتخابات و اداره‌ی کشور است.