مجموعههای تلویزیونی ترکی در حال تسخیر دنیا است
theguardian
دکتر آرزو اوزتورکمِن، مدرس تاریخ شفاهی در دانشگاه بُغازیچی در استانبول، با لحنی سرزنشآمیز میگوید: «پیش از هر چیز باید بر سر یک امر توافق کنیم: اینها سریالهای آبکی نیستند. ما با این حرف به شدت مخالفایم.» مجموعههای تلویزیونی ترکی با سریالهای آبکی، سریالهای آمریکای لاتینی یا نمایشهای تاریخی فرق دارند. به نظر اوزتورکمن، این مجموعههای تلویزیونی، که به «دیزی» شهرت دارند، «مجموعههای دنبالهدار»ی هستند که سبک روایی، صحنهآرایی و موسیقی منحصربهفردی دارند. و خیلی خیلی پرطرفدارند.
به لطف فروش این سریالها به کشورهای گوناگون، ترکیه اکنون پس از آمریکا از نظر توزیع جهانی مجموعههای تلویزیونی در رتبهی دوم قرار گرفته است ــ و سریالهای ترکی بینندگان فراوانی در روسیه، چین، کره و آمریکای لاتین دارند. چین بیش از هر کشور دیگری سریالهای ترکی را میخرد، در حالی که مکزیک و آرژانتین بیش از دیگر کشورها برای خریدن این مجموعهها پول خرج میکنند.
دیزیها داستانهای حماسیِ چشمگیری هستند که طول هر قسمت از آنها معمولاً دو ساعت یا بیشتر است. تبلیغات تلویزیونی در ترکیه ارزان است و بر اساس مقررات دولتی بعد از هر بیست دقیقه برنامه هفت دقیقه آگهی تجاری پخش میشود. هر دیزی موسیقی خاص خود را دارد و میتواند ۵۰ شخصیت اصلی داشته باشد. معمولاً این مجموعههای تلویزیونی در اماکن تاریخی استانبول فیلمبرداری میشوند و تنها در موارد ضروری از استودیو استفاده میکنند.
عِصِت، فیلمنامهنویس و کارگردان جوان استانبولی، میگوید طرح داستانیِ دیزیها، که موضوعات گوناگونی از تجاوز دستهجمعی تا دسیسهچینی ملکههای عثمانی را دربرمیگیرد، متأثر از آثار «دیکنز و خواهران برونته» است. «هر سال دستکم دو نسخه از داستان سیندرلا را در تلویزیون ترکیه تعریف میکنیم. گاهی سیندرلا یک مادر مجرد ۳۵ ساله است؛ گاهی یک بازیگر فقیر ۲۲ ساله است.» عصت، که در تولید احتمالاً معروفترین دیزی یعنی «سدهی باشکوه» ]حریم سلطان[ مشارکت کرده، میگوید دیزیها معمولاً به این مضامین روایی وفادارند:
- قهرمان داستان نباید اسلحه به دست بگیرد.
- خانواده در کانون ماجرا قرار دارد.
- همیشه یک نفر از محیط اجتماعی-اقتصادی خود به محیط کاملاً متفاوتی وارد میشود، مثلاً از روستا به شهر میرود.
- قلب مرد دخترکُش شکسته شده و متأسفانه به روی عشق بسته است.
- هیچ چیزی جذابتر از مثلث عشقی نیست.
عصت تأکید میکند که دیزیها در واکنش به نوعی «حسرت عمومی» ساخته میشوند. «دوست داریم که آدم خوبه و دختر خوبه را ببینیم اما زندگیِ کوفتی خوب نیست و آدمهای بد هم وجود دارند.»
به نظر عزت پینتو، بنیانگذار «گلوبال اِیجِنسی»، که خود را «توزیعکنندهی مستقل پیشرو برنامههای تلویزیونی در بازارهای جهانی» میخواند، سلطهی جهانی دیزیها با مجموعهی تلویزیونی «۱۰۰۱ شب» (۲۰۰۶) آغاز شد. در آن زمان، یک سریال ترکی دیگر با عنوان «نقره» در خاورمیانه پرطرفدار بود اما «۱۰۰۱ شب» به موفقیتی جهانی دست یافت. این سریال به حدود ۸۰ کشور فروخته شد و در همه جا محبوبیت یافت.
بازیگر اصلی این سریال، خالد ارگنچ، معشوق رؤیایی چشمآبی ترکها، بود که بعداً در نقش اصلی «حریم سلطان» ظاهر شد. «حریم سلطان» مبتنی بر زندگی سلطان سلیمان محتشم، دهمین پادشاه عثمانی، بود و به رابطهی عاشقانهی سلطان با یکی از زنان صیغهای خود به نام خرّم میپرداخت که سلطان با زیر پا گذاشتن سنت با او ازدواج کرد. خرم شخصیت تاریخی عمدتاً ناشناختهای است و بر این باورند که مسیحی ارتدوکسی از اهالی اوکراین معاصر بوده است.
وقتی «حریم سلطان» در سال ۲۰۱۱ از تلویزیون پخش شد، یک سوم از کل بینندگان تلویزیونی ترکیه را به خود اختصاص داد. مطبوعات خارجی آن را «سکس و شهر در دوران عثمانی» و «بازی تاج و تخت» واقعی خواندند. برای تهیهی این سریال از نظرات چند مشاور تاریخی استفاده کردند و ۱۳۰ نفر در تولید آن مشارکت داشتند، که ۲۵ نفرشان مسئول طراحی لباس بودند.
در چهار سال گذشته، ۴۰ درصد از پربینندهترین سریالهای ترکی بازسازی سریالهای کرهای بودهاند. کره هم برای خانواده اهمیت زیادی قائل است اما در غرب دیگر به این ارزشهای قدیمیِ خوب خانوادگی علاقه ندارند
محبوبیت «حریم سلطان» در خاورمیانه به اندازهای بود که تعداد گردشگران عرب در استانبول ناگهان بهشدت افزایش یافت. حتی وزیر فرهنگ و گردشگری ترکیه دریافت حق پخش تلویزیونی از بعضی از کشورهای عربی را متوقف کرد. بنا به تخمین «گلوبال ایجنسی»، حتی بدون در نظر گرفتن جدیدترین خریداران آمریکای لاتینی «حریم سلطان»، بیش از ۵۰۰ میلیون نفر در سراسر دنیا این سریال را تماشا کردهاند. این نخستین دیزی ترکی بود که ژاپن خرید. از سال ۲۰۰۲، حدود ۱۵۰ سریال ترکی به بیش از ۱۰۰ کشور، از جمله الجزایر، مراکش و بلغارستان، فروخته شده است. «حریم سلطان» راه را برای فروش دیگر سریالهای ترکی هموار کرد.
موفقیت بینالمللی سریالهای ترکی تنها یکی از نشانههای عرض اندام شکلهای جدید فرهنگ تودهای شرقی ــ از فیلمهای بالیوود گرفته تا ترانههای پاپ کرهای ــ در برابر فرهنگ پاپ آمریکایی در قرن بیست و یکم است. به نظر ارگنچ، یکی از علل موفقیت چشمگیر سریالهای ترکی این است که برنامههای تلویزیونی آمریکایی سرگرمکنندهاند اما متأثرکننده و تکاندهنده نیستند. او در استانبول در حال نوشیدن یک فنجان قهوهی سرد به من میگوید، «سریالهای آمریکایی احساسات انسانی را برنمیانگیزند.» زمانی ترکیه با اشتیاق چشم به غرب دوخته بود و فیلمها و سریالهای غربی را بررسی میکرد تا از طرز کار در دنیای پرشتاب مدرن سر در بیاورد اما امروز سریالهای آمریکایی آموزنده نیستند.
ارگنچ، در حالی که دنبال کلمهی مؤدبانهای میگردد، میگوید «داشتم به یک سریال آمریکایی فکر میکردم ــ اجازه دهید اسمش را نگویم. فلسفهی این سریال تنها بودن است، در آنِ واحد با چند نفر رابطهی جنسی داشتن و دنبال خوشبختی بودن. و همهی بینندگان این سریال خیلی هیجانزده بودند.» حدس میزنم که منظورش «سکس و شهر» است اما ارگنچ چیزی نمیگوید. «این خستهکننده است، مگر نه؟ تنها بودن، تندتند معشوق عوض کردن و دنبال خوشبختی گشتن، و همیشه ناکام ماندن. اما این داستان در دنیای پرزرقوبرقی رخ میداد، بنابراین مردم به آن علاقه داشتند. آنها همه چیز را خرج میکنند ــ وقت خود را صرف میکنند، عشقشان را هدر میدهند، همه چیز را مصرف میکنند.»
عامل جذابیت سریالهای ترکی این است که اصول و ارزشهای سنتی را در تقابل با تباهی اخلاقی و روحانی دنیای مدرن قرار میدهند. «فاطماگل چه گناهی دارد؟» داستان تجاوز دستهجمعی به دختر جوانی به نام فاطماگل و مبارزهی او برای اجرای عدالت را روایت میکند. این سریال در آرژانتین بسیار پرطرفدار بود و در اسپانیا هم تقریباً یک میلیون نفر هر قسمتاش را تماشا کردند. قرار است به زودی نسخهی بازسازیشدهی اسپانیایی آن هر روز عصر به صورت قسمتهای نیمساعته پخش شود.
این مجموعهی تلویزیونی به جایگاه زن در جامعه میپردازد و مشکلات گوناگون زنان، از ازدواج اجباری گرفته تا روابط خانوادگی پرتنش و قدرت خفقانآور ثروتمندان، را مطرح میکند. اما فاطماگل سالم میماند و به فساد تن در نمیدهد. او خودش را پرورش میدهد و بر تمام مشکلات غلبه میکند و در همهی امور به حقاش میرسد: هم دادگاههای کشور عدالت را اجرا میکنند، هم خداوند متجاوزان را به سزای اعمالشان میرساند و هم عشق حقیقیاش را پیدا میکند.
هر چند سریالهای ترکی به مسائلی همچون خشونت، تجاوز و قتلهای ناموسی میپردازند اما در مجموع تصویر رمانتیکی از مردان ترک ارائه میکنند، مردهایی که از رومئو هم احساساتیترند. پینار چلیکل، طراح مد مقیم استانبول، میگوید: «این سریالها همان چیزی را که مردم دوست دارند به آنها نشان میدهند. این واقعی نیست.» اما عصت میگوید که فاطماگل از منظر جدیدی به مسائل زنان پرداخت. پیش از آن در سریالهای ترکی همیشه مردان، قهرمان و عامل تغییر بودند اما «فاطماگل انفعال و نامرئی بودن زنان را نپذیرفت.»
فاطماگل چنان محبوبیتی یافت که در سال ۲۰۱۲ یک «اندیشکدهی آمریکایی جمهوریخواه» عصت را استخدام کرد تا فیلمنامهی سریالی را بنویسد و «داستان آمریکایی خوبی» را دربارهی زنی در خاورمیانه تعریف کند که میخواهد تغییرات مثبتی را به وجود آورد، «زنی که تصویر آمریکا را تلطیف کند.» عصت از این اندیشکده نام نمیبرد اما با ایما و اشاره میگوید که یک معاون وزیر کابینهی بوش از اعضای این مؤسسه بود. عصت شانه بالا میاندازد و سیگاری روشن میکند. «من این فیلمنامه را نوشتم اما آنها نتوانستند آن را بفروشند.»
در نمنم باران در پارکینگ تیرهوتاری در بخش آسیایی استانبول جلوی یک وانت سفیدرنگ ایستادهام. مردی به نام فرهاد یک هفتتیر گلاک ۱۹ را به دستم میدهد. او در حالی که درهای وانت را باز میکند، میگوید که سربازان ترک از همین اسلحه استفاده میکنند. یک بازوکا و حدود ۶۰ سلاح دیگر کف وانت است. فرهاد، که قبلاً نظامی بوده، یک کلاشنیکف، «اسلحهی آدمبدها»، و یک تفنگ تکتیراندازان را بیرون میآورد. نیروهای نظامی این طرف و آن طرف پارکینگ پرسه میزنند. اطرافمان پر از علائم راهنمایی و رانندگی به زبان عربی و سیاهی لشگر است.
سرِ صحنهی «سوگند» هستیم، مجموعهی تلویزیونی جدیدی که توسط تیمز پروداکشنز (Tims Productions)، همان شرکت سازندهی «حریم سلطان»، تولید میشود. دارند قسمت سی و هشتم را فیلمبرداری میکنند. یک متخصص انفجار سلانهسلانه از کنارم میگذرد و با مردی حرف میزند که کلاهی بر سر دارد که سر و گردنش را پوشانده و فقط سه سوراخ برای چشمها و بینیاش دارد. بازیگری سرگرم تمرین نقش است و در هر دو دستش اسلحه دارد. «سوگند» سریالی نظامی است ــ خردهژانر جدیدی که در ترکیه رواج یافته است. هر چند هنوز نمیتوان میزان استقبال جهانی از این سریال را پیشبینی کرد اما کشورهای دوردستی مثل مکزیک پیشنهادهایی برای بازسازی آن ارائه کردهاند. شنیدهام که تیمز چشم به بازارهای جهانی دارد. این شرکت میخواست در «حریم سلطان» از ستارههای هالیوودی استفاده کند و نزدیک بود با دِمی مور برای بازی در نقش یک شاهزاده خانم اروپایی قرارداد ببندد اما طلاق دمی مور از اشتون کوچر مانع از عقد قرارداد شد.
در مارس ۲۰۱۸، محمد بن سلمان اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، را متهم کرد که میخواهد «خلافت عثمانی» را از نو بر پا کند، و ترکیه را یکی از اضلاع «مثلث شر» خواند، و پخش سریالهای ترکی از شبکههای تلویزیونی خاورمیانه را به سرعت متوقف کرد
کمی بعد، عصت به من میگوید که هر پنج شبکهی تلویزیونی اصلی ترکیه سریالهای «سربازستایانه»ای پخش میکنند و همهی این سریالها «با روح زمانه مناسبت دارند». شخصیتهای منفی این سریالها یا «دشمنان داخلی» هستند یا اشرار خارجی. داستان «سوگند» در ترکیهای رخ میدهد که درگیر خشونت و خطراتی است که هستیونیستیاش را تهدید میکند. همهجا پر از سربازانی است که در بحبوحهی بمبگذاریهای انتحاری در مراکز خرید به آب و آتش میزنند و تروریستهایی را تعقیب میکنند که زنان باردار را ربودهاند. در قسمت اول، بعد از حمله به یک مرکز خرید، سربازی با تکرار همان ترجیعبند ترسناک همیشگی سوگند میخورد که تا از بین بردن این منجلاب از پا نخواهند نشست.
بیش از ۱۰۰ ساعت سریال ترکی تماشا کردهام و «سوگند» اولین سریالی است که در آن زن باحجاب میبینم. مشهور است که بنیانگذار ترکیهی مدرن، مصطفی کمال آتاتورک، گفته آرزویش این است که «همهی دینها از بین بروند.» او اسلام را به عنوان دین رسمی از قانون اساسی کنار گذاشت و بر سر گذاشتن کلاه فینه را به عنوان نماد «نفرت از پیشرفت و تمدن» ممنوع کرد. به نظر او، حجاب «ملت ترکیه را مضحکهی دیگران میکند.» تا دههی ۱۹۸۰، حجاب در همهی نهادهای دولتی، از جمله دانشگاهها، ممنوع شده بود.
فقط کافی است که پنج دقیقه در خیابانهای استانبول قدم بزنید تا زنان محجبهی زیادی را ببینید اما در سریالهای ترکی خبری از آنها نیست. عصت میگوید، «قبلاً حضور زنان باحجاب را امتحان کردند اما حتی محافظهکاران هم دوست ندارند زنان محافظهکار را در تلویزیون ببینند. چنین زنانی نمیتوانند کسی را ببوسند، در برابر پدرانشان ایستادگی کنند، از خانه بگریزند، و بسیاری از کارهای پرهیجان را انجام دهند.» اِچه تِمِلکوران، رماننویس و روزنامهنگار، میگوید تقریباً هیچوقت زنان محجبه را در تبلیغات تلویزیونی نمیبینیم. «این کشور بین دو تکه پارچه، پرچم و روسری، گیر کرده است.»
سر صحنهی فیلمبرداری «سوگند» از پلهها بالا میرویم و به اتاق سردی وارد شویم. در این صحنه مردی گوشی تلفن را برمیدارد و در همین حال متخصصان انفجار به پنجرههای شیشهای راهرو شلیک میکنند. به سلین آرات، مدیر امور بینالملل تیمز پروداکشنز و راهنمای امروزم، میگویم که دیشب یک قسمت از «سوگند» را دیدهام. به او توضیح میدهم که هر بار چیزی در دفتر یادداشتم نوشتم و سرم را دوباره از روی دفتر برداشتم همه کشته شده بودند. آرات، زن ظریف و آراستهای با موی مسیرنگ، با لبخند میگوید، «مگر قرار بود به هویت تروریستها پی ببریم؟» او با شوخطبعی میافزاید: «اگر به هویت تروریستها پی میبردیم زندگیمان در معرض تهدید قرار میگرفت.»
فارغ از هویت تروریستها، «سوگند» سریال پرطرفداری است. آرات با سربلندی میگوید، «این اولین سریال ترکیای است که بیش از یک میلیون مشترک در یوتیوب دارد.» اما شاید فروش این سریال به دیگر کشورها دشوارتر باشد. تیمور ساوچی، بنیانگذار تیمز پروداکشنز، میگوید، «ما میخواهیم این سریال جهانی باشد. اما الان واقعاً کشورهای زیادی دوست ندارند که شاهد تجلیل از سربازان ترک باشند.» او درنگ میکند و لبخند میزند. «همیشه در پایان سریالهای آمریکایی میگویند: "خدا پشت و پناه آمریکا باشد!" خب ما میگوییم، خدا پشت و پناه ترکیه باشد!»
ساوچی پشت میزش در محلهی لِوِنت استانبول نشسته است و پنج تلویزیون دفتر بزرگش برنامههای شبکههای مختلفی را پخش میکنند. او خط مشی کلیِ صنعت سریالسازی را مشخص میکند و، امروز، سرگرم تمهید مقدمات بازسازی «حریم سلطان» به زبان انگلیسی است. او به بازسازی مجموعههای تلویزیونی آمریکایی هیچ علاقهای ندارد. او با قهقهه میگوید، «ما سریالهای اوریجینال میسازیم. این بهتر است!»
سریالهای ترکی هنوز به دنیای انگلیسیزبان نفوذ نکردهاند. به نظر ساوچی، احتمالاً علتش این است که بریتانیاییها و آمریکاییها دوست ندارند سریالهای زیرنویسدار ببینند. «شاید هم به این علت باشد که ترکیه کشوری اسلامی است.» از او میپرسم آیا تیمز پروداکشنز در بازسازی «حریم سلطان» جنبههای اسلامی را کمرنگ خواهد کرد؟ ساوچی، که آدم شاد و شنگولی است، سرش را تکان میدهد: «نباید از یاد برد که در آن زمان، امپراتوری عثمانی ابرقدرت دنیا بود. آمریکای امروز مثل عثمانیِ آن روز است. اگر مردم از این زاویه نگاه کنند، بهتر میفهمند اما اگر این را ندانند احساس خطر میکنند.»
ترکها از دههی ۱۹۷۰ بینندهی سریالهای درجهی یک آمریکایی بودهاند. هنرپیشههای ترک، از جمله مرت فیرات، به من گفتند که بازیگری را از سریالهایی مثل «دالاس» و «دینِستی» یاد گرفتند. آنها طرز ابراز احساسات را از این سریالها آموختند. اما این سریالها از یک چیز بیبهره بودند، و یکی از راز و رمزهای اصلیِ دستیابی به ثروت و قدرت در دنیای مدرن را یاد نمیدادند.
نمایی از «سوگند»
به نظر کیوانچ تاتلیتوغ، ستارهی سریالهایی مثل «نقره»، این مسئله ضرورتاً نه به ارزشها یا محافظهکاری بلکه به همدلی ربط دارد. او در ایمیلی به من گفت چرا مخاطبان سراسر دنیا به تدریج سریالهای ترکی را به تولیدات غربی ترجیح میدهند. «اکثر این مخاطبان احساس میکنند که هالیوود و اروپا داستان زندگی روزمرهی آنها را "تعریف نمیکنند". این مسئله در نهایت به تنوع در داستانگویی ربط دارد. من جذابیت «زدن به سیم آخر» یا «بازی تاج و تخت» را میفهمم چون هر دو مجموعههای تلویزیونیِ محشری هستند. اما بعضی از مردم ممکن است احساس کنند که این مضامین هالیوودی آنها را نادیده میگیرد و شاید دلشان بخواهد داستانی را ببینند که بتوانند با آن همدلی کنند.»
عصت میگوید «غرب نگرانِ از بین رفتن ارزشهای خانوادگی نیست.» او با اشاره به این که کرهایها سریعتر از ترکها به بازار آمریکای لاتین نفوذ کردند، میافزاید: «در چهار سال گذشته، ۴۰ درصد از پربینندهترین سریالهای ترکی بازسازی سریالهای کرهای بودهاند. کره هم برای خانواده اهمیت زیادی قائل است اما در غرب دیگر به این ارزشهای قدیمیِ خوب خانوادگی علاقه ندارند.»
اکنون عصت سرگرم همکاری با یک شرکت ترکی-آمریکایی به نام کارگا ۷ (Karga 7) است که میخواهد سریالهایی برای سراسر دنیا تولید کند. او میگوید «وقتی با مردم دربارهی سریالهای ترکی حرف میزنم، عمدتاً مجذوب این تصور رمانتیک از خانوادهاند که در آن همه میکوشند از یکدیگر مواظبت کنند. در این سریالها خطرات خارجی خانواده را تهدید میکند و طبقهی اجتماعی-اقتصادی نقش مهمی در عشق یک پسر فقیر به یک دختر پولدار، یا بر عکس، دارد. معمولاً در سریالهای غربی این داستان را در قالب سفری فردی با چاشنی سکس و مواد مخدر و خشونتِ بیشتر تعریف میکنند.» این چیزها در سریالهای ترکی کمتر است. او به این امر اشاره میکند که زوج سریال فاطماگل تا حدود قسمت ۵۸ همدیگر را نمیبوسند.
در اوت ۲۰۱۷ با فوزی اسماعیل، مدیر عامل «اُ تری پروداکشِنز» (O3 Productions) یکی از شرکتهای وابسته به «امبیسی»، صحبت میکنم که مسئول پخش سریالهای ترکی در خاورمیانه است. او با خنده میگوید «اگر بخواهم کمی از خودم تعریف کنم باید بگویم من همان کسی هستم که فرهنگ ترکی را از طریق سریالهای تلویزیونی به کل دنیا معرفی کردم.» امبیسی بزرگترین شرکت رادیوتلویزیونی در خاورمیانه و شمال آفریقا است، منطقهای که حدود ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد. امبیسی شبکهی کودکان، شبکهی خبر، شبکهی زنان، شبکهی فیلمهای بالیوودی و یک شبکهی نمایشی ۲۴ ساعته دارد که سریالهای مصری، کرهای و آمریکای لاتینی پخش میکند.
در سال ۲۰۰۷، اسماعیل در یک جشنوارهی سینمایی در ترکیه شرکت کرد و بر حسب تصادف چشماش به غرفهی کوچکی افتاد که یک سریال ترکی نشان میداد. او میگوید «ایستادم و سریال را تماشا کردم بیآنکه ترکی بفهمم. اما بلافاصله احساس کردم که یک سریال عربی است. در ذهنم گفتوگوها را به عربی مجسم کردم و بقیهی چیزها از نظر فرهنگی، اجتماعی ــ حتی غذا و لباسها ــ شبیه ما بود. به خودم گفتم: یافتم!»
اسماعیل یک سریال ترکی برای شبکهاش خرید. او اسم اولین سریال را به یاد نمیآورد زیرا عنوان سریال و اسامی شخصیتها را عربی کرده بودند. «در عنوان همهی این سریالها "عشق" وجود داشت، بنابراین، آنها را از هم تمیز نمیدادم. "عشق محزون"، "عشق طولانی"، "عشق کوتاه"، "کشتن عشق".» اولین سریال پربیننده «نقره» بود که عنوانش در بازار خاورمیانه «نور» بود.
هر چند مصر به طور سنتی به فیلمهایش شهرت داشت اما تا دههی ۱۹۹۰ بازار تلویزیون خاورمیانه هم در دست مصریها بود تا این که سوریها جای آنها را گرفتند. بازیگران سوری به خاطر بازی ماهرانه در نقشهای درام و کمدی شهرت داشتند. کارگردانان سوری نیز هنرمند بودند. کمکهای چشمگیر دولت به فیلمنامهنویسانِ بااستعداد سوری به تولید سریالهای موفق میانجامید. دولت سوریه مبالغ هنگفتی را در صنعت تلویزیونی این کشور سرمایهگذاری میکرد و به فیلمسازان دوربین، ابزار، یارانههای دولتی و مجوز فیلمبرداری در اماکن تاریخی سوریه میداد. اما با آغاز جنگ ورق برگشت. اسماعیل میگوید، در این زمان بود که ترکها وارد عرصه شدند و جای سوریها را گرفتند.
چون در آن زمان سریالهای سوری به «پدیدهای تمامعربی» تبدیل شده بودند، امبیسی تصمیم گرفت که همهی سریالهای ترکی خریدهشده را به لهجهی سوری دوبله کند. اسماعیل میگوید «این یکی از دلایل موفقیت چشمگیر این سریالها بود. ما سریالهای ترکی را به رایجترین و جاافتادهترین لهجه یعنی لهجهی سوری دوبله کردیم.» پیش از ورود سیلآسای سریالهای ترکی به بازار خاورمیانه، لبنانیها سریالهای مکزیکی و برزیلی تماشا میکردند. هر چند این سریالها پرطرفدار بود اما سرانجام به دو دلیل از رونق افتاد. دلیل اول زبان بود. سریالهای آمریکای لاتینی به زبان عربی «فصحی» دوبله میشد، یعنی عربی ادبیِ استانداردی که از عراق تا سودان آن را میفهمند و در روزنامهها، مجلهها و برنامههای خبری به کار میرود. این عربیِ رسمی کلاسیک است و در آن از لهجههای محلی و اصطلاحات عامیانهی کشورهای عربی خبری نیست.
دولت ترکیه امیدوار است که تا سال ۲۰۲۳ درآمد حاصل از صادرات سریالهای ترکی به یک میلیارد دلار برسد
دلیل دوم به ارزشها ربط داشت. ایمان مظهر، هماهنگکنندهی توزیع و صدور مجوز پخش تولیدات یک شرکت تلویزیونی لبنانی به نام آیمجیک (iMagic)، میگوید «مکزیکیها واقعاً به هیچ وجه به ما شبیه نبودند.» آیمجیک سازندهی برنامههایی مثل «عربها بااستعدادند» و نسخهی خاورمیانهای «ایکس فکتور» است. این شرکت همچنین برنامههای «رقابتهای قهرمانی جهانیِ رقص شکم» و نسخهی اسلامیشدهی «آرایش غلیظ» را تولید میکند که شرکتکنندگان در دومی خلقت خدا را برای ارضای خودپسندی افراد تغییر نمیدهند بلکه برای نجات جان آنها به جراحی ترمیمی روی میآورند.
مظهر به یاد سریالهای آمریکای لاتینی میافتد و سری تکان میدهد. «در این سریالها دختری هست که نه معلوم است پدرش کیست و نه مشخص است که مادرش کیست. داستان این سریالها عاری از اخلاق بود. در نهایت، چه خوشتان بیاید چه نیاید، ما داستانهای محافظهکارانهتر را دوست داریم. ترکها در این زمینه محشرند. سریالهای ترکی معجون واقعی هستند: آزادی اروپاییِ محبوب همه را با مشکلات محافظهکارانهی ما ترکیب میکنند. اسم شخصیتهای این سریالها شبیه ما است، ماجراهایی شبیه ما دارند، و مردم عاشق این هستند.»
اما در ۱۸ ماه گذشته نفوذ بینالمللی سریالهای ترکی به میزان چشمگیری کاهش یافته است. در ۲ مارس ۲۰۱۸، در ساعت ۱ بامداد به وقت عربستان سعودی، امبیسی نمایش سریالهای ترکی را متوقف کرد. کنار گذاشتن شش سریال ترکی از جدول پخش امبیسی ۲۵ میلیون دلار به این شبکه ضرر زد. سخنگوی این شبکه میگوید «تصمیم گرفته شده که پخش همهی سریالهای ترکی از چند شبکهی تلویزیونی در منطقه متوقف شود. نمیتوانم بگویم چه کسی این تصمیم را گرفته است.»
از سال ۲۰۱۵، ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان، سرگرم مذاکره برای خریدن امبیسی بود اما قیمت درخواستی امبیسی یعنی ۳ میلیارد دلار را خیلی گران میدانست. او در نوامبر ۲۰۱۷ اکثر اعضای هیئت مدیره و سهامداران امبیسی را به بهانهی مبارزه با فساد دستگیر کرد. پس از ۸۳ روز حبس در زندانی مجلل، بنیانگذار امبیسی، ولید بن ابراهیم الابراهیم، تاجر سعودی و برادر زن یکی از پادشاهان قبلی عربستان، آزاد شد. حالا این شبکه یک سهامدار عمدهی جدید داشت که هویتش مخفی بود اما اولین کارش صدور دستور توقف پخش سریالهای ترکی بود.
پیش از آن، سریالهای ترکی در خاورمیانه و شمال آفریقا بیش از هر نقطهی دیگری از جهان بیننده داشت. در دوبی، «حریم سلطان» دوش به دوش «بازی تاج و تخت» و «اپرا» تبلیغ میشد، و عربستان سعودی از اِجه یورِنچ، فیلمنامهنویس «فاطماگل»، خواسته بود تا سریالی برای شبکههای محلی این کشور بنویسد، و شایعات حاکی از آن بود که شاهزادگان و سیاستمداران عربستانی در سفرهای رسمی خود به ترکیه با اجه یورنچ تماس میگرفتند و دربارهی داستان سریال پرسوجو میکردند. ممکن است که این قدرت نرم ترکیه باعث دلخوری محمد بن سلمان شده باشد. بیتردید او از سرپیچی صریح ترکیه از تحریم قطر در سال ۲۰۱۷ عصبانی بود. بنابراین، در مارس ۲۰۱۸، محمد بن سلمان اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، را متهم کرد که میخواهد «خلافت عثمانی» را از نو بر پا کند، و ترکیه را یکی از اضلاع «مثلث شر» خواند، و پخش سریالهای ترکی از شبکههای تلویزیونی خاورمیانه را به سرعت متوقف کرد.
تفکیک سیاست، هم سیاست داخلی و هم سیاست منطقهای، از رونق سریالهای ترکی ناممکن است. چنان که مشهور است، اردوغان با «حریم سلطان» مخالف بود زیرا آن را بیش از حد مبتذل و نه چندان منطبق با تاریخ عثمانی میدانست. دولت او مجوز فیلمبرداری تهیهکنندگان این سریال در اماکن تاریخی مثل کاخ توپکاپی را لغو کرد، و ترکیش ارلاینز هم نمایش آن را در پروازها متوقف کرد تا مایهی دلخوری دولت نشود. یکی از نمایندگان عضو حزب عدالت و توسعه تا جایی پیش رفت که از مجلس خواست پخش این سریال را ممنوع کند.
هر چند دولت هرگز از «حریم سلطان» برای به رخ کشیدن قدرت نرم ترکیه استفاده نکرد اما از بعضی از دیگر سریالها به این منظور استفاده کرده است. دو سریال اخیر تیآرتی، شبکهی دولتی ترکیه، از حمایت تمامعیار دولت بهرهمند است. اولی «رستاخیز: ارطغرل» به آغاز دوران باشکوه عثمانی و ارطغرل غازی، پدر سلطان عثمان، بنیانگذار این امپراتوری، میپردازد. شعار این سریال «بیداری یک ملت» است، و بینندگان آن پنج فصل شاهد نبرد ارطغرل علیه صلیبیون، مغولها، امپراتوری بیزانس مسیحی و دیگران بودهاند. این پرطرفدارترین سریال شبکهی تلویزیونی دولتی بوده است. اردوغان دربارهی ارطغرل گفت، «تا وقتی شیرها داستان خود را ننویسند، شکارچیانشان همیشه قهرمان خواهند بود.»
سریال دیگر، «آخرین امپراتور»، هم به پایان امپراتوری عثمانی ربط دارد: این سریال به زندگی آخرین سلطان مقتدر عثمانی، عبدالحمید دوم، میپردازد. پخش این سریال از سال ۲۰۱۷ شروع شد و بینندگان پرشماری را جذب کرد ــ هر جمعه، ده درصد از کل بینندگان تلویزیون این سریال را تماشا میکردند تا شاهد سرکوب شورشهای ترکهای جوان و نقش بر آب کردن توطئههای اروپاییها به دست عبدالحمید دوم باشند (البته سرانجام ترکهای جوان او را از تخت به زیر کشیدند). موافقان و مخالفان این سریال همگی عقیده داشتند که تصویری که این سریال از سلطان عبدالحمید دوم ارائه میدهد شباهتی باورنکردنی به اردوغان دارد. به نظر هواداران اردوغان، وجه تشابه این دو رهبر مغرور این بود که از رویارویی با غرب نمیترسیدند و میخواستند ترکیه را به کانون وحدت دنیای اسلام تبدیل کنند. منتقدان اردوغان به اتکای بیمارگونهی هر دو نفر بر دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و سلطهی ظالمانهی آنها اشاره میکردند.
دولت ترکیه امیدوار است که تا سال ۲۰۲۳ درآمد حاصل از صادرات سریالهای ترکی به یک میلیارد دلار برسد. عزت پینتو، مؤسس شرکت گلوبال اِیجِنسی که پخشکنندهی سریالهای ترکی است، در دفتر شیشهای خود به من میگوید که با توجه به از دست دادن بازار خاورمیانه، رقم ۵۰۰ میلیون دلار واقعبینانهتر است. اما او پیشبینی میکند که واگذاری حق بازسازی این سریالها، پیشروی در بازار آمریکای لاتین و ورود به بازار اروپای غربی ــ بهویژه ایتالیا و اسپانیا ــ این ضررها را جبران خواهد کرد.
در شرکت تیمز، سلین آرات عقیده دارد که سریالهای ترکی به سطح ثابتی از محبوبیت رسیدهاند. ممکن است تقاضا چندان افزایش نیابد اما عطشی جهانی برای سریالهای ترکی وجود دارد. آرات میپذیرد که موضع عربستان سعودی علیه سریالهای ترکی به این صنعت ضربه زده است اما میگوید: «این امر مانع از هجوم سریالهای ترکی نخواهد شد.»
برگردان: عرفان ثابتی
فاطمه بوتو نویسندهی کتابهای فراریها (۲۰۱۹) و پادشاهان جدید دنیا (۲۰۱۹) است. آنچه خواندید برگردان این نوشتهی او با عنوان اصلیِ زیر است:
Fatima Bhutto, ‘How Turkish TV is taking over the world’, The Guardian, 13 September 2019.