تاریخ انتشار: 
1401/01/10

ارج، قدیمی‌ترین سازنده‌ی لوازم‌خانگی ایران

پرویز نیکنام

کارخانه‌ی ارج سازنده‌ی ماشین‌های آتشنشانی، چایسازی، مخزن‌های بزرگ و کوچک نفت و آب، بخاری‌های زیبای نفت‌سوز، ماشین‌های مخصوص سنگشویی معادن، سقف‌های فلزی قوسی، تلمبه‌های برقی الکتروموتور، پنجره‌های آهنی پروفیله، استخوان‌بندی فلزی ساختمانی، صندلی‌های فلزیِ تاشو به انواع مختلف و غیره که با مصنوعات خارجی برابری می‌کند، به ابتکار برادران ارجمند، ۲۲ سال است که در تهران دایر و مشغول فعالیت است.

مجله‌ی اطاق بازرگانی تهران در مردادماه سال ۱۳۳۷ با چاپ گزارشی درباره‌ی ارج می‌نویسد: «با همت و پشتکار می‌توان کارخانه‌های بزرگ تأسیس نمود.»

این گزارش، زمانی منتشر شد که چهارده سال از درگذشت خلیل ارجمند بنیان‌گذار ارج می‌گذشت. خلیل ارجمند در خانواده‌ای صاحب‌نام در سال ۱۲۸۸ متولد شد. مادرش، قدسیه، و پدرش، رحیم ارجمند و معاون وزارت پست و تلگراف بود. پسرعمه‌اش، حبیب ثابت، نیز از جمله کارآفرینان دوره‌ی پهلوی و اولین کسی بود که در ایران تلویزیون را راه‌اندازی کرد.

خلیل ارجمند در دوره‌ی رضاشاه به‌همراه مهندس مهدی بازرگان در بورس اعزام دانشجویان به فرانسه قبول شد و برای ادامه‌تحصیل در رشته‌ی مکانیک، به فرانسه رفت. او جزو اولین گروه شصت‌نفره‌ای بود که برای تحصیل به اروپا اعزام شدند. خلیل ارجمند پس از پایان تحصیلاتش در سال ۱۳۱۵ به ایران بازگشت. در دانشکده‌ی فنیِ دانشگاه تهران بهعنوان استاد مشغول کار شد و همزمان مغازهای در دروازه‌ی قزوین گرفت و اولین سنگ بنای کارخانه‌ی ارج را در آخرین سالهای سلطنت رضاشاه بنیان گذاشت؛ کارگاهی که نامش هم سه حرف اول فامیلی‌اش را داشت و هم ترکیبی بود از حروف اولِ آهنگری، ریخته‌گری و جوش‌کاری.

این کارگاه در ابتدای کارش فقط در و پنجره و نرده‌های فلزی می‌ساخت. موفقیتش در ساخت یک گلخانه برای بانک ملی در سال ۱۳۱۷، باعث شد که به یکی از پیمانکاران این بانک برای تأمین نیازهایشان تبدیل شود. در همین دوره، طاق نصرتِ عروسی محمدرضا پهلویِ ولیعهد را ساخت که در محل ورودی بانک ملی نصب شد.

کمی بعدتر، ارج کارش را با تولید سیم دینام و لاستیک اتومبیل توسعه داد و پنج مغازه‌ی دیگر را به مغازه‌ی اولی اضافه کرد. اما باز احساس می‌کرد که جای کافی برای توسعه‌ی فعالیت‌هایش ندارد. برای همین، جای وسیع‌تری در خیابان شوش گرفت و همه‌ی تجهیزاتش را به آنجا منتقل کرد. در جای جدید ابزار و وسایل تازه‌ای مثل ماشین جوشکاری، توربین آبی برای آسیاب و دستگاه‌های مولد برق را به فهرست تولیداتش اضافه کرد. در همین زمان سفارش ساخت مبل و صندلی‌های آمفی‌تئاتر و کلاس‌های دانشگاه تهران به او سپرده شد.

بعد از اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ به‌وسیله‌ی شوروی و بریتانیا و محدودشدن راه‌های تجاری، فعالیت ارج توسعه پیدا کرد و به‌نوشته‌ی کتاب پنجاه کنشگر اقتصادی ایران، «تقاضا برای خدمات و تولیدات وی به‌شدت افزایش یافت».

با افزایش مشتریان، خلیل ارجمند در سال ۱۳۲۱ در شرق تهران، «بیرون دروازه‌ی خراسان، کارخانه‌ی بزرگی تأسیس کرد». در این کارخانه «سیم‌های نازک و عایق‌دار» تولید می‌شد که بخش اصلی موتور برق بود و ارج «برای اولین بار، سیم‌های مسی قطور را به سیم‌های نازک تبدیل کرد.»

خلیل ارجمند برای اجرای این کار، «از خراسان کرمیت می‌آورد و سیم‌های قطور را از طریق ماشین مفتول‌سازی تولید می‌کرد. او پس از چند ماه مطالعه، روشی برای عایق‌دارکردن سیم‌ها پیدا کرد».

با این کار، سیم‌های عایق وارد بازار شد که برای موتور و دینامِ وسایل نقلیه کاربرد داشت. اما به‌نوشته‌ی کتاب پنجاه کنشگر اقتصادی ایران، «بزرگ‌ترین شاهکار صنعتی ارجمند، ساخت مجموعه‌ی تلمبه‌های الکتریک بود که صددرصد در کارخانه‌ی وی تولید می‌شد».

در سال‌های اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، لاستیک اتومبیل بسیار کمیاب و گران شده بود و ارج لاستیک‌هایی تولید می‌کرد که گرچه مقاوم و بادوام نبود، متقاضی فراوان داشت. بعد از آن، وی دو سال مشغول مطالعه روی تولید لاستیک‌های بادوامِ اتومبیل شد که اَجَل مهلتش نداد.

خلیل ارجمند در کنار کارخانه‌ی ارج، چاه آبی حفر کرده بود که ساکنان حاشیه‌ی کارخانه از آن استفاده می‌کردند و بخشی از آب آن در یک رخت‌شورخانه‌ی عمومی مصرف می‌شد. روز ۳۰ مهر ۱۳۲۳ برای سرکشی از وضعیت چاه، وارد آن شد اما بندهای کابلِ دستگاهِ بالابر پاره شد و او به عمق ۳۶متری چاه سقوط کرد. خلیل ارجمند در حالی که 35 سال بیشتر نداشت، در این حادثه جان باخت.

مهندس مهدی بازرگان که در دوره‌ی انقلاب نخست‌وزیرِ دولت موقت شد، در مجلس یادبود خلیل ارجمند از وی با عنوان «احسن‌الخالقین» یاد کرد و گفت:

ارجمند اگرچه فعال و مولد ثروت بود، ولی در بند جاه و مال نبود. خودخواهی را کنار گذاشته، خیر عموم و سعادت میهن را طلب می‌نمود. در کارخانه با کارگران با نهایت جوانمردی رفتار می‌کرد. در دانشکده‌ی فنی تهران و کانون مهندسین در سخاوت و بلندهمتی، بر همه پیشدستی می‌کرد. دوستی باوفا و همکاری باصفا بود. با وجود همه‌ی توانایی‌ها، تکبر و خودستایی نداشت و در بند تظاهر و تبلیغ نبود. وی مرد عمل و آینه‌ی اخلاق بود. وی در عمر ۳۵ساله‌ی خود در برابر ۳۵۰ سال عمر، کار کرد و خدمت به خلق خدا نمود.

 

صندوق حمایت از دانشجویان

ارجمند وصیت کرده بود مبلغ ده‌میلیون تومان در اختیار مهندس ریاضی، رئیس وقت دانشکده‌ی فنی، گذاشته شود تا از آن برای امور تعاونیِ دانشجویان استفاده شود که این رقم در سال ۱۳۵۱ به سه‌میلیون ریال رسید.

شرکت ارج به این صندوق که ایده‌ی آن را خلیل ارجمند داده بود، هرساله مقادیری کمک ‌می‌کرد و جوایزی نیز به دانشجویان برتر دانشکده می‌داد.

مهندس عبدالله ریاضی، رئیس دانشکده‌ی فنی، در خاطراتش که در آبان ۱۳۵۴ در مجله‌ی وحید چاپ شده، می‌نویسد:

از جمله مؤسساتی که برای دانشکده‌ی فنی کمک مؤثر می‌کرد، مؤسسه‌ی شخصیِ مرحوم مهندس خلیل ارجمند، استاد دانشکده‌ی فنی، بود که از نظر خیرخواهی که داشت نه‌تنها عملاً و به‌توسط اهدای ابزار به کمک ما می‌شتافت بلکه از دادن پول و مساعدت مادی نیز دریغ نمی‌ورزید و همین عمل نیکِ او باعث شد که دیگر افراد خیّر هم در کمک‌رسانیدن به دانشکده‌ی فنی، به وی تأسی جویند و از او پیروی کنند. این مرحوم حتی طبق وصیتی که کرده بود، از ماترکش ده‌هزار تومان پول نقد به‌منظور تأسیس صندوق تعاونی پرداخت شد.

سرمایه‌ی این صندوق که به دانشجویانِ «بی‌بضاعت» کمک می‌کرد، به‌گفته‌ی مهندس ریاضی، به دویست‌هزار تومان می‌رسید و از طریق این صندوق به دانشجویانی که بورس داشتند، ماهانه ۱۵۰ تا ۲۵۰ تومان پرداخت می‌شد.

 

دوره‌ی رکود ارج

با درگذشت خلیل ارجمند، پدر و همسرش مسئولیت اداره‌ی ارج را بر عهده گرفتند و رشد و توسعه‌ی ارج محدود شد. به‌نوشته‌ی روزنامه‌ی اطلاعات، رحیم ارجمند، پدر خلیل، در بازدیدِ محمدرضا پهلوی از کارخانه‌ی ارج در روز ۳۰ بهمن ۱۳۳۶ گفت: «پس از درگذشت او (خلیل) کارخانه با مشکلات و مصائب بسیار دست‌به‌گریبان شد و به هر زحمتی بود، قسمی عمل شد که شیرازه از هم نپاشد.»

به‌گفته‌ی رحیم ارجمند، کارخانه‌ی ارج در آن زمان«مخزن‌های فلزی ثابت و متحرک برای مواد نفتی، آب و اجسام، تلمبه‌های برقی، بخاری‌های نفت‌سوز، میز و صندلی تاشو، پنجره‌های پروفیل آهنی و آلومینیومی، ساختمان‌های فلزی، ماشین‌های مختلف مانند دستگاه‌های آتش‌نشانی‌، دستگاه‌های مالش چای و ماشین‌های بالابردن عیار سنگ‌های معدنی» تولید می‌کرد.

وضعیت شرکت چندان مناسب نبود، تا اینکه در سال ۱۳۳۰ برادر خلیل، اسکندر، که در زمینه‌ی گرمایش مرکزی و تهویه‌ی مطبوع در آمریکا تحصیل می‌کرد، به ایران بازگشت. او بعد از گرفتن مدرک مهندسی از دانشگاه تهران برای تحصیل به آمریکا رفته بود. سه سال بعد سیاوش، برادر دیگر خلیل، هم که در رشته‌ی برق در مونیخ تحصیل می‌کرد، به جمع مدیران ارج اضافه شد و اداره‌ی شرکت ارج را بر عهده گرفت. او هم در دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران درس خوانده و برای ادامه‌تحصیل به آلمان رفته بود. با بازگشت دو برادر به ایران، شرکت ارج در مدار توسعه قرار گرفت.

وقتی سیاوش در سال ۱۳۳۴ مدیریت کارخانه را در دست گرفت، خط تولید را عوض کرد و تمرکز شرکت را بر تولید لوازم‌خانگی گذاشت. ارج در مدت کوتاهی به بزرگترین کارخانه‌ی لوازم‌خانگی ایران و خاورمیانه بدل شد. در دهه‌ی ۱۳۳۰ بخاری ارج از تولیدات اولیه و ماندگار کارخانه‌ی ارج بود. محصول دیگر ارج صندلی تاشو بود که سبک زندگی مردم را تغییر داد و جای صندلی‌های چوبی لهستانی را گرفت. از این صندلی‌ها در مدارس نیز استفاده می‌شد و بسیاری از دانش‌آموزان و دانشجویانِ چند دهه در ایران پشت همین صندلی‌ها درس خوانده و امتحان داده‌اند.

غیر از بخاری، دومین محصول خانگیِ ارج کولر بود. سیاوش در سفری به آریزونا به کالایی برخورد که می‌توانست حرارت محیط را بیش از ۱۰ درجه کم کند. کولر آبی ارج بر اساس این محصول ساخته شد. ساخت انواع آن، از جمله مدل پرتابل و سیار، امکان استفاده‌ی عمومی و ارزان از این وسیله را فراهم کرد. این کولرها در مناطق گرم و خشک ایران سبک زندگی مردم را تغییر داد.

یک سال بعد از تولید کولر ارج، آب‌گرم‌کنِ برقی پنجاه‌گالنیِ ارج وارد بازار شد. ارج اولین تولیدکننده‌ی آب‌گرم‌کن نبود و پیش از آن، مهندس فضل‌الله رهنما در کارخانه‌ی پلار اصفهان آب‌گرم‌کن برقی ساخته بود اما تولید و عرضه‌ی گسترده‌ی این محصول از سوی ارج، به بهترشدن بهداشت عمومی و خلاص‌شدن مردم از خزینه و حمام عمومی کمک کرد.

کارخانه‌ی ارج اولین شرکت ایرانی بود که در سال ۱۳۴۱ یخچال برقی را در ایران تولید کرد. کارخانه‌ی ارج برنامه‌ای برای تولید یخچال برقی نداشت و تولید آن با یک اتفاق شروع شد. ماجرا از این قرار بود که سیاوش ارجمند می‌خواست ظرفشوییِ آشپزخانه بسازد و برای همین به دانمارک رفته بود. او در سفرش از کارخانه‌ی یخچال‌سازی هم دیدن کرد و با دیدن یخچال نظرش عوض شد و تولید یخچال را در ایران شروع کرد.

 

اوج ارج

در دهه‌ی ۱۳۴۰ زمانی که جاده‌ی قدیم کرج داشت به مرکز شرکت‌های تولیدیِ بزرگ بدل می‌شد، برادران ارجمند نیز در سال ۱۳۴۳ کارخانه‌ی ارج را از خیابان شوش به کیلومتر ۵ جاده‌ی مخصوص کرج منتقل کردند. با انتقال کارخانه و افزایش تولیدات، حالا دیگر محصولات ارج در میان خانوارهای ایرانی با شعار همیشگی‌اش یکی شده بود: «ارج نامی که می‌شناسید و به آن اطمینان دارید.»

در سال ۱۳۵۲ شرکت ارج در بورس پذیرفته شد و در اوایل سال ۱۳۵۴ ظرفیت تولید شرکت ارج سالانه به بیش از ۴۵۴هزار دستگاه رسید. در آن زمان بیش از پنج‌هزار نفر در واحدهای صنعتی ارجمند کار می‌کردند و چندین‌هزار نفر نیز از طریق تعمیر و فروش محصولاتش زندگی می‌کردند.

محصولات ارج علاوه بر عرضه در بازار داخلی، به کشورهای همسایه نیز صادر می‌شد. ارج در سال ۱۳۴۸ در نمایشگاهی صنعتی در مسکو شرکت داشت. علی‌نقی عالیخانی، وزیر اقتصاد در دهه ۱۳۴۰، دراین‌باره می‌گوید:

من در آخرین سفری که به شوروی کردم ... به نایب نخست‌وزیر شوروی ... آقای نوویکو، به‌عنوان هدیه، یک یخچال ایرانی (ارج) دادم. او فوق‌العاده خوشحال شد و به من تأکید کرد که راننده‌ی خودش می‌آید یخچال را ببرد و تأکید کرد مبادا یخچال را به دفترش بفرستم. می‌خواستم بگویم یخچالِ ساخت ایران شهرت داشت.

در کتاب سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران نوشته شده است: «در سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۳ فروش ارج از ۱۸۳۶میلیون ریال به ۳۶۸۷میلیون ریال در سال ۱۳۵۳ رسید؛ یعنی تقریباً دو برابر شد. سود شرکت نیز پس از کسر مالیات از ۱۹۴میلیون ریال به ۳۷۷میلیون ریال افزایش یافت.»

در دهه‌ی ۱۳۵۰ با وجود واردات گسترده‌ی لوازم‌خانگی، رقابتی سخت بین سه شرکت ارج، آزمایش و جنرال در جریان بود. شرکت ارج برای توسعه‌ی فعالیت‌هایش زمینی در شیراز خرید تا کارخانه‌ی دومش را در آنجا تأسیس کند.

سال ۱۳۵۲ کارخانه‌ی ارج همچون بسیاری از صاحبان صنایع مثل محمدتقی برخوردار و محسن آزمایش در تأسیس بانک شهریار مشارکت داشت و سیاوش ارجمند به‌عنوان عضو هیئت‌مدیره در آن حضور داشت. در این بانک پانزده تن از صاحبان صنایع نظیر محمود خیامی (ایران‌ناسیونال)، محسن آزمایش (آزمایش)، محمدرحیم ایروانی (کفش ملی)، محمدتقی برخوردار (پارس‌الکتریک) و چند تن دیگر سهام داشتند.

در میانه‌ی دهه‌ی ۱۳۴۰ برادران ارجمند کارخانه‌ی آلومتک را برای تولید انواع پروفیل آلومینیوم و کابل‌های آلومینیومی ساختند که مدیرعامل آن، اسکندر ارجمند بود. این کارخانه دویست کارگر و کارمند داشت و در یک شبانه‌روز هشت تُن محصول تولید می‌کرد.

 

فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی

در کنار اجرای برنامه‌های توسعه‌ی صنعتی، سیاوش ارجمند، مدیریت واحدهای تولیدی را بسیار بااهمیت می‌دانست و وقتی حبیب لاجوردی از گروه صنعتی بهشهر سنگ بنای مرکز مطالعات مدیریت ایران را با همکاری دانشگاه هاروارد گذاشت، او به‌همراه حسن خسروشاهی (گروه صنعتی مینو)، محمود رضایی (مس سرچشمه)، عبدالعلی فرمانفرماییان (نفت پارس) و هدایت‌الله بهبهانی (جنرال) عضو هیئت‌امنا و خزانه‌دار این مرکز شد. او به‌همراه چند تن دیگر از صاحبان صنایع، سه‌میلیون ریال برای راه‌اندازی این مرکز کمک کرد.

کارخانه‌ی ارج برای جذب نیروی فنی آزمون برگزار می‌کرد تا نیروهای کارآمد را جذب کند. این شرکت اولین واحد تولیدی بخش خصوصی بود که از مددکاران اجتماعی برای کمک به کارکنان خود بهره می‌گرفت. مدیران ارج معتقد بودند که با افراد سرزنده و بانشاط بهتر می‌توان کار کرد و انتظار محصول بهتر و بیشتری داشت. بعد از آن، دیگر شرکت‌ها نظیر شرکت نفت، روغن‌نباتی شاه‌پسند و روغن‌نباتی قو، مددکاران اجتماعی را در شرکت‌هایشان به کار گرفتند.

سیاوش ارجمند به فعالیت‌های فرهنگی علاقه‌مند بود و در سال ۱۳۵۳ شورای کتاب کودک، پلاک‌های یادبودی از نویسندگان کودک تهیه کرد که وی هزینه‌ی آنها را پرداخت.

او همواره حواسش به وضعیت رفاهی کارگران بود. برای همین در دی‌ماه ۱۳۴۹ کارخانه‌ی ارج به‌همراه خانواده‌ی لاجوردی در صنایع بهشهر و منوچهر گشتاسب‌فلفلی در گروه سپنتا، در ساخت خانه‌های سازمانی برای کارگران مشارکت داشت. اجاره‌بهای این خانه‌ها تا زمان اشتغال کارگران در کارخانه کم بود. وزارت مسکن نیز با دادن ۷۲هزار متر زمین و تهیه‌ی نقشه‌ی ساختمان در منطقه‌ی قلعه‌ی سلیمان‌خان به این سه کارخانه کمک کرد. در این مجتمع مسکونی، واحدهای مسکونی ۷۸متری و دوخوابه در چهار طبقه برای کارگران ساخته شد.

 

طوفان انقلاب

ارج در فهرست مصادره‌ی اموال ۵۱نفری قانون حفاظت و توسعه‌ی صنایعِ سال ۱۳۵۸ شورای انقلاب نبود اما با ناآرامی‌های کارگری که نیروهای چپ به آن دامن می‌زدند، مشمول بند «ج» این قانون شد و مدیریت آن به سازمان صنایع ملی داده شد. بر اساس این بند از قانون حفاظت و توسعه‌ی صنایع، کارخانجاتی که دارایی آنها کمتر از وام‌هایی بود که از بانک‌ها گرفته بودند، مصادره و ملی می‌شد.

علی‌اصغر سعیدی، استاد دانشگاه تهران که سال‌ها درباره‌ی زندگی کارآفرینان ایرانی قبل از انقلاب پژوهش کرده، می‌گوید: 

برخلاف اظهارنظرهای رایج و ساده‌انگارانه‌ی برخی محققان و روشنفکران، محصولات این کارخانه مونتاژ و کار کارگران سرهم‌بندیکردن قطعات وارداتی نبود بلکه مهندسان شرکت برای تولید هر محصول ماه‌ها مطالعه می‌کردند. سرنوشت ساخت هر محصول و کارگاه‌های مختلفی که در کارخانه‌ی ارج ساخته شدند، هرکدام شرح جداگانه‌ای دارد و حاصل زحمات مهندسان ایرانی است.

وضعیت شرکت ارج بعد از ملی‌شدن، روزبه‌روز بدتر می‌شد؛ چندین بار دست‌به‌دست شد و مانند رقیبش، شرکت آزمایش، به دست کسانی افتاد که مدیریت نمی‌دانستند و برایشان اهمیتی نداشت که نسلی برای آن خون‌دل خورده‌اند.

سیاوش ارجمند می‌گفت صاحبان فعلی کارخانه‌ی ارج که ظاهراً برای فروش آن مشتری پیدا نکرده بودند، با او تماس گرفتند و حاضر شدند کارخانه‌اش را با تخفیف به خودش بفروشند. او با اینکه هنوز علاقه‌مند به کار در ایران بود، کهولت سن اجازه‌ی چنین کاری را به او نمی‌داد.

وقتی در سال ۱۳۹۵ خبر تعطیلی شرکت ارج در رسانه‌ها منتشر شد، سیاوش ارجمند نوشت: «خبر بسته‌شدن شرکت صنعتی ارج قلبم را شکست و شوکی بود برای من و بسیاری از مهندسان و کارگرانی که سال‌ها برای ساختن این شرکت سخت کار کرده بودند.» او دو سال بعد، در ۲ مرداد ۱۳۹۷ در نودسالگی در نیویورک درگذشت.

با درگذشت سیاوش ارجمند، پرونده‌ی بنیان‌گذاران ارج در حالی بسته شد که به‌عقیده‌ی بسیاری از فعالان اقتصادی، واحدهای صنعتی وابسته به ارجمندها یکی از «مدرن‌ترین و علمی‌ترین بنگاه‌های تولیدی ایران» پیش از انقلاب بود.